به گزارش همشهری آنلاین، سال ۱۳۸۸ خبری عجیب در رسانهها پیچید. آن خبر چیزی نبود جز تولید یک گیوه غول پیکر:
پنج متر و ۱۵ سانتیمتر طول دارد. ارتفاع پشت پا ۵۵ سانت است و روی پا ۸۰ سانت. حالا عرض دو متری هم به این عدد و رقمها اضافه کنید، شما با مشخصات یک گیوه عظیمالجثه آشنا شدهاید. گیوهای که همین چند وقت پیش در هفتمین نمایشگاه سراسری صنایع دستی و هنرهای سنتی کشور در اراک چشمهای بازدیدکنندگان زیادی را از تعجب گرد کرد.
«همه چیز از نمایشگاه گل و گیاه شروع شد. به خاطر اینکه پدرم صاحب گل فروشی بزرگی در یوسفآباد تهران بود، من هم کمکم به کار گل علاقهمند شدم؛ تا جایی که توانستم در نهمین جشنواره گل و گیاه شهرستان محلات یک گیوه دو متر و ۴۰ سانتی بهعنوان نماد سازمانی جشنواره بسازم. جرقه ساخت بزرگترین گیوه هم از همان زمان در ذهنم زده شد. چون در آن نمایشگاه با استقبالی که از کارم شد، خودم را باور کردم». این حرفها را ابراهیمخان میرزا میگوید. مرد ۴۵ سالهای که ۱۶ سال از عمر خود را در کار صنایع دستی بوده و در کارنامه کاریاش هم کارهای هنری زیادی را ثبت کرده که البته بزرگترین کارش همین گیوه عظیمالجثه است؛ گیوه پنج متر و ۱۵ سانتیمتری!
از گلآرایی تا کارهای دستی
ابراهیم از همان دوران کودکی عاشق و شیفته کارهای سنتی و دستی بود. به خاطر همین هم این مرد هنرمند در رشته صنایع دستی ادامه تحصیل داد تا اینکه توانست کارشناسی این رشته را بگیرد و همین برای ابراهیم که حالا در زمینه مورد علاقهاش مسلط شده شروع تازهای بود برای انجام کارهای حرفهای و اصولیتر.
«قبلا که در مغازه گل فروشی پدرم رفتوآمد داشتم، کارهای گل آرایی هم زیاد انجام میدادم؛ مثل گل آرایی مجالس و سمینارها و... البته الان هم هر وقت فرصتی پیدا میکنم، در کنار کارهای سنتی، گلآرایی را هم دنبال میکنم»؛ به همین خاطر ابراهیم هم ترجیح داد یک مغازه گل فروشی راه بیندازد. اما این باعث نشد او از علاقهاش به انجام کارهای سنتی دست بردارد.
«در طبقه دوم گل فروشی کارگاهی را درست کرده بودم و آنجا کارهای سنتی و دستیام را دنبال میکردم. از کیف و ساک زنانه گرفته تا انواع و اقسام آیینه و آباژور و سبد و بطری و...». آقای هنرمند اوایل به قول خودش خجالت میکشید که کارهای هنری و دستیاش را در معرض نمایش بگذارد اما نهمین جشنواره گل و گیاه شهرستان پدری ابراهیمخان میرزا باعث شد ارزش کارهایش را بداند و خودش را باور کند.
گیوهای از جاجیم و کنف
«به محلات، شهرستان پدریام، خیلی علاقه داشتم. به همین خاطر و باانگیزه ایجاد کارآفرینی مغازه گلفروشیام را در تهران جمع کردم و برای ادامه کار، راهی اراک شدم. در اینجا هم در اداره صنایع دستی مشغول کار شدم. البته کارگاهی هم اجاره کردم تا از علاقهام به کارهای دستی فاصله نگیرم».
ابراهیم خان میرزا فهمیده بود که دستهایش کشش انجام کارهای دستی بزرگتری هم دارند؛ مثل همین گیوه پنج متر و ۱۵ سانتیمتری که ایدهاش در ذهن آقای هنرمند با زمزمه برپایی هفتمین نمایشگاه سراسری صنایع دستی و هنر سنتی کشور در اراک شکل گرفت. «چند ماه قبل از شروع نمایشگاه من کارم را در کارگاه کوچکم در محلات شروع کردم. قبلا به خاطر اینکه یک گیوه به عنوان نماد نمایشگاه گل و گیاه ساخته بودم؛ تصمیم گرفتم برای این نمایشگاه هم گیوه ببافم. اما اینبار در سایز بزرگتر!». به خاطر همین آقای هنرمند قبل از شروع کار، تحقیقاتش را درباره ساخت بزرگترین گیوه شروع کرد و متوجه شد که هیچ گیوه بزرگی در ایران ساخته نشده و فقط یک نفر در شهرستان تبریز کفش بزرگی ساخته که ۳-۲ متر بود.
آقای هنرمند با همین اطلاعات کارش را شروع کرد. ابراهیم یک ماه و نیم، وقتش را روی گیوهای گذاشت که قرار بود به عنوان بزرگترین پاپوش ایران شناخته شود. «در گیوه از رنگهای سفید و رنگ جاجیم و برای تزئینش هم از خرمهره استفاده کردم. در آن هیچ رنگ شیمیایی به کار نرفته و رویه این گیوه از دست بافته سنتی، طناب کنفی و جاجیم درست شده و رنگهای بهکاررفته در آن کاملا طبیعی است».
ابراهیم تمامی بخشهای گیوه را با دست و با استفاده از سوزن جوال دوخته است. بالاخره با تلاشهای شبانهروزی ابراهیم گیوه برای روز بیستوهشتم آبانماه که افتتاحیه نمایشگاه بود آماده شد؛ گیوهای که چشمهای خیلی از بازدیدکنندگان را از تعجب گرد کرد.
گیوه پنج متری و کارگاه هفت متری
«گیوهام نزدیک به یک میلیون تومان هزینه برداشت. اما هزینهاش زیاد برایم اهمیت نداشت. مهم این بود که من کارم را به عنوان یک کار دستی و هنری معرفی کردم، نه به عنوان یک کالا!». ابراهیم در زمان برگزاری نمایشگاه هر روز کنار گیوهاش مینشست و به سؤالهای بازدیدکنندگان که با تعجب درباره گیوه میپرسیدند جواب میداد. «برای مردم خیلی جالب بود که من این کار را چطوری دستتنها انجام داده و چقدر برای این کار هزینه کردهام.
شاید یکی از اتفاقاتی که باعث شد من با علاقه به نمایشگاه بروم و از ساعت چهار بعدازظهر تا ده شب کنار گیوه بنشینم، همین استقبال بیاندازه مردم بود». در نمایشگاه مردم آنقدر ذوقزده شده بودند که برخی پایشان را داخل گیوه میگذاشتند. بعضی کنارش میایستادند و چلیک و چلیک عکس میگرفتند و بعضی هم داخل گیوه مینشستند تا ببینند در گیوه نشستن چه مزهای میدهد.
گرچه این کار چندان مورد قبول ابراهیمخان میرزا نبود. اما او وقتی با استقبال مخاطبانش روبهرو میشد، دلش نمیآمد ذوق آنها را کور کند یا به آنها سخت بگیرد. حالا ابراهیمخان میرزا از یک چیز نگران است؛ «حالا نمیدانم گیوه را کجا جا بدهم که به مرور زمان خراب نشود؛ چراکه سالن کارگاهم هفت متر است و گیوه پنج متر. زمانی که آخر کار مشغول اتمام گیوه بودم، دیگر جایی برای ایستادن نداشتم. حالا برای مدتی گیوه را در آنجا به سختی جا دادهام تا بعدا فکری به حالش بکنم».