همشهری آنلاین: ماهی، نماد محافظت و نگهداری، گرد درخت زندگی میگردد و آنرا از شر و بدی محافظت میکند. ماهی، سمبل رستاخیز، متولد میشود و مردمان نجات یافته از سیل را راهنمایی میکند و آدمیان را از دنیای زیرین به بالا هدایت میکند، همراه آناهیتا میرود و برکت و باروری میپراکند، همراه زرتشت میشود و دین را ترویج میکند. از دریا تا خمره و بشقاب و زر و زیور و نقاشی و سنگ و فرش تا سفره باستانی نوروز. کودک ایرانی ماهی سفره هفت سین را رها نمیکند، پدر ایرانی ماهی را در فرش و گلیم و ظرف و زر و زیورهای خاطرههایش فراموش نمیکند و پدرهای پدربزرگهای ایرانی شاهد انتشار ماهی در متن و حاشیه زندگیشان بودهاند و کسی نمیداند خاطر ماهی از چه زمانی اینقدر عزیز و ماهی، ماه سفره هنرهای ایرانی شده است.
این ماهی زبان بسته محافظ گنجی بوده است که لابد ارزش طراحی پیشرفته اینچنینی را داشته است. ماهی در حال جست و خیز مفرغی را هنرمندان هندی با تاثیر از قفلهای ایرانی، ساخته و پرداختهاند. وقتی این ماهی قفل بر مالی بزند، لاجرم سرو ته شده و هیبت ماهی پریشانی را به خود ميگیرد که از آب بیرون آورده شده و دم ميزند.
شاید این ماهی بند انگشتی همان ماهی معروف قصه یونس باشد و آن پای بیرون آمده از دهانش، پای یونس پیامبر. ماهی یونس بلعیده، آنقدر توان و نیرو داشته که محافظ داراییهای صاحب قفل باشد.
قفل سازهای ایرانی اغلب قفلهایشان را به شکل حیوانات تنومند و قوی هیکل ميساختند تا تداعی گر قدرت حفاظت آنها باشد ، اما این قفل با شمایل حیوانی نجیب و ظریف لابد نشانگر اعتقاد به نیروی آبی است که منشا و محافظ حیات است و در درون ماهی ساری و جاری.
ماهی فولادی پهن پیکر، محافظ یک صندوقچه بوده است و آن سوراخهای شش گانه او را بر تن پر زرق و برق صندوقچه ثابت ميکردهاند. ایرانیها قفلهای متحرک را بر قفلهای ثابت ترجیح ميدادند، این را ميشود از تعداد معدود این قفلها برداشت کرد.
بانوی ایلاميبر تخت نشسته است و در پناه خنکیهایی که کنیز ساده پوش خانه برایش فراهم ميکند، نخ ميریسد. بر روی میز جلویش ماهی چشم گرد تر و تازه ای نشسته و او را مينگرد. ماهی یکی از سه خوراک عزیز ایرانیان باستان بوده است و حضورش بر سر سفره غذا برکت را بر خانههای ایلاميميآورده است. این محیط خانگی دقیق را پیکرتراشان ایلامياز دل سنگ بیرون کشیدهاند و باستان شناسان از ارگ شوش.
ماهی، نماد پارسایان و مریدانی که در آب حیات شنا ميکنند. ماهیهای آهکی سفید این مهر بر بالای اشکالی شنا ميکنند که بی شباهت به امواج دریا نیست.
این مُهر نشانه مِهر صاحبش به ماهیست. در هزاره ای که مُهر، امضا و نشانه بوده و اعتقادات و علایق صاحبش را نشان ميداده است، ایلاميهزاره سومی، این نقش را انتخاب کرده است تا بر خشتهای گلین بسته شده بر اموالش مهر شود. مالک این مهر 5 هزارساله ماهیگیر و ماهی فروش باشد یا نباشد، ماهی را بر روی مهرش حک کرده تا هرجا قرار است ردی از او بماند، نشان ماهی برجا بماند.
ماهیها بیهیچ ترسی جستوخیز کنان در صفحه طلایی بشقاب زيرآبي ميروند و 16 اردک در اين ميانه شنا ميکنند و یک کبک هم با آرامش در میان مدال مرکز بشقاب نشسته است.
دو قرن از رفت و آمد ظروف چيني گذشته و حالا چينيهاي ايران رنگ و بوي سفالينههاي ايراني را به خود گرفتهاند. يك زوج ماهي، در زير لعاب سبز رنگ و در قابي كه با گلهاي ايراني دوره شده است، به دنبال يكديگر شنا ميكنند تا نشانگر صورت فلكي حوت باشند بر بشقابهاي ايراني. اين بشقاب لب پخ متعلق به ايرانيان شمالي بوده و حالا د رموزه لوور پاريس جا خوش كرده.
همسایههای آب، همسایههای ماهیاند. بشقاب نقره زراندود ساسانی حاصل ذوق همین همسایههاست و از آب و ماهی و ماهیگیر پر. 8 ماهیگیر در 4 قایق در حال شکار ماهیاند.
نقش دو ماهي محافظ و شيران و پرندگاني عجيب و انساننماهاي بالدار كه نيزه در دست گرفتهاند، طرحي خيالانگيز و اسرار آميز از روزگاران گذشته به ياد ها ميآورد. اين صفحه منقوش مفرغي يك ميله بلند در پايين داشته كه آن را در دست ميگرفتند.
نقش مرد مفرغی کلاه به سر که با هردو دست یک ماهی بزرگ را در برگرفته و به سینه ميفشارد، بر سینه یک سر تبر 3 هزار ساله، چه ميکند؟ این سر تبر تشریفاتی، با آن نقش که ممکن است ائا، خدای بزرگ بین النهرین، خدای عقل و خرد باشد، از مفرغهای ارزشمند اهل لرستان است و حالا در موزه ملی ساکن.
ایرانی هزاره 2 و3 قبل از میلاد، ظرف سفالینش را به شکل و شمایل ماهی در آورده است تا ماهی نماد باروری و برکت، تمام خواص خود را به آنچه در درونش ریخته ميشود انتقال دهد. ماهی سفالین موزه ملی، یک دهانه گشاد در کمر دارد و یک سوراخ کوچک در دهان. از یکی به آسانی سیراب ميشود و از دیگری به آراميخالی. این ماهی را ساکنان تپه قلی درویش قم برای مصارف آیینی ساختهاند.
در اولین روز بهار و در لحظه اعتدال بهاری، ساکنان نیمکره شمالی خورشید را میان این دو ماهی گره خورده به هم ميبینند. تحویل که در نجوم به معنی انتقال نقطه ای در آسمان از آخر برجی به آغاز برجی دیگر است، در این لحظه اتفاق ميافتد و سال نو ميشود. این دو ماهی درخشان را به آسانی نميشود در آسمان دید چراکه تنها ستاره پرنور این صورت فلکی، همان ستاره ای است که دو ماهی را به هم پیوند داده است. این برگ متعلق به کتاب نجوميصورالکواکب عبدالرحمن صوفی رازی است و در قرن 4 هجری نگاشته شده است.