همشهری آنلاین، هر چند کارشناسان محصور شدن تهران بین کوهها را به ضرر مردمش میدانند ولی برای آنهایی که میخواهند حداقل یک نیمروز از شلوغی این شهر درندشت سر به کوه و دشت بگذارند، بسیار هم دوستداشتنی است.
یکی از قلههای بلند بالای تهران توچال است با ۳۹۶۰ متر ارتفاع. در واقع توچال بلندترین قله رشته کوههای البرز مرکزی است که از شمال تهران میگذرد. مسیرهایی که به این قله ختم میشود، هم برای کوهنوردهای حرفهای که پیشبرنامه کوهنوردیهای سنگینشان را این مسیر میگذارند، طرفدار دارد و هم برای کوهنوردهای آماتور که بیشتر به هوای بیرون زدن از شلوغی شهر راهی کوه میشوند.
کوهستان توچال سه پناهگاه بزرگ به نامهای «کلکچال»، «پلنگچال» و «شیرپلا» دارد. ما در این راهنما سراغ «شیرپلا» میرویم. پناهگاهی در ارتفاع ۲۸۰۰ متری با غذایی گرم و تختخواب راحت برای استراحت چندساعته کوهنوردهایی که قصد شبمانی در کوهستان شمال تهران را دارند.
گام اول؛ هفت صبح، دربند
بهتر است قرارتان را بگذارید پای مجسمه آقای کوهنوردی که دست کم ۳۰ سالی هست که کوله به دوش در میدان دربند ایستاده. مسیر دربند و سربند در دسترسترین راه برای صعود شیرپلاست. برای رسیدن به دربند هم اگر از مرکز، جنوب یا شرق تهران راهیمیشوید، کافی است خودتان را به میدان تجریش برسانید و از آنجا با مینیبوس یا تاکسی راهی دربند شوید.
اگر برنامه کوهنوردی را یک روز تعطیل گذاشتید، توصیه ما استفاده از مترو است. فقط کافی است از ایستگاه قیطریه از زیر زمین سر در بیاورید داخل خیابان شریعتی و از آنجا با راننده تاکسیهایی که از کله صبح فریاد «دربند... دربند» میزنند، راهی میدان دربند شوید. چون مسیر طولانی است، بهتر است هر چه زودتر راه بیفتید. اگر میخواهید از شیرپلا بالاتر بروید و هوای رفتن به قله توچال را دارید، حتما قبل از روشن شدن هوا راه بیفتید.
از پس قلعه تا گذر آقا مهدی
از کنار مجسمه کوهنورد و مسیر «تلهسییژ» مسیر پاکوب و پهنی وجود دارد که باید آن را تا انتها بروید. ابتدای مسیر شیب نسبتا تندی دارد اما کمکم که از کنار تلهسییژ میگذرید آبادی جمع و جور «پس قلعه» را زیر پایتان میبینید. روستایی در ارتفاعات شهرستان شمیران که در مسیر کوهستانی دربند قرار دارد. قلعه شمیران که حالا به آن سرقلعه میگویند، اینقدر معروف بوده که اهالی، اسم روستای پشت سر این قلعه را پسقلعه گذاشتند.
با اینکه حالا از قلعه چیزی باقی نمانده اما سالهاست که اسم روستای پشت سر قلعه همان پسقلعه مانده است. بعد از اینکه از روستا گذشتید، شیب کمی ملایم میشود و قهوهخانهها یکی یکی خودشان را نشان میدهند. قهوهخانههای «تهرانی» و «عباد» که سالهاست در این مسیر وجود دارند و حالا پسران آنها چای داغ و نیمروی تخممرغ دست کوهنوردها میدهند.
اگر خیلی خسته نشدید و برنامهای برای خوردن صبحانه دارید، بهتر است یکمقدار دیگر بالا بروید تا به گذر آقا مهدی برسید. گذر آقا مهدی همان پل چوبی روی رودخانه است که بیشتر شبیه یک سهراهی است. سمت پل چوبی مسیر بند یخچال، پناهگاه شروین، چشمه جعفر و چشمه نرگس و سمت چپ به سمت پاسگاه امداد و نجات داودی، پناهگاه شیرپلا، قله توچال، دره اوسون، دیواره اوسون و هتل اوسون میرود. در اینجا یک باجه تلفن کارتی هم هست که برای مواقع اضطرار حسابی به کار میآید.
اگر کوهنورد حرفهای نیستید و تجهیزات درست و درمانی ندارید بیجهت دنبال معدود کوهنوردانی که به آنجا میروند راه نیفتید. مسیر بند یخچال را بیشتر صخرهنوردهایی میروند که با طناب و کلی تجهیزات دیگر هوای بالا رفتن از صخره به سرشان زده.
پلهپله تا قهوهخانه
بعد از گذر آقامهدی مسیر شبیه کوچهباغهای تنگ و باریکی میشود که هر از گاهی شاخه درخت میوهای از پشت دیوار کاهگلی جلوی تان سبز میشود. بعد از گذشتن از کوچه باغها و یال نسبتا پرشیبی به یک دوراهی میرسید که یک راهش به وسیله تابلوی زرد رنگ و رو رفته نشان میدهد که به سمت منطقه زیبای «اوسون» میرود. هتل زیبایی هم در ارتفاع ۲۳۰۰ متری اوسون ساختهاند که جان میدهد برای یک خواب راحت و استراحت چند ساعته. اما اگر قصد دارید مسیرتان را بهسمت اوسون و اقامت در هتلاش ادامه دهید، بیگدار به آب نزنید و از قبل اتاق بگیرد.
اما اگر تصمیم دارید مسیرتان را به سمت شیرپلا ادامه دهید، باید دو راهی را مستقیم بروید. بعد از ۴۵ دقیقهای که از یک شیب نسبتا تند بالا میروید، جایگاه هلیکوپتر قرارگاه امداد و نجات داودی پیدا میشود. درست بعد از آن، دیوارهای سنگی «کافه رجب» پیداست.
کافهای با عدسی، لوبیا، خامه، عسل و نان داغ که میتوانید خود را به یک صبحانه یا ناهار جانانه مهمان کنید. اما حواستان باشد از اینجا به بعد مسیر حسابی سخت میشود. پس اگر نتوانستید ادامه دهید، در کافه رجب خستگی را در کنید و از همین مسیری که آمدید به سمت دربند سرازیر شوید.
جنگ صخرهای تا پناهگاه
مسیر از کنار قرارگاه امداد و کافه رجب ادامه دارد. از اینجا به بعد، صخرهنوردی با شیب زیاد آغاز میشود. سیم بکسل، طناب و حفاظهای آهنی و پله، راه صعود به شیرپلا را آسانتر کردهاند. امسال با بارانهای بهار میتوانید صدای آب و آبشارهای این مسیر را بشنوید. بعد از عبور از صخرهها به چشمه زیر شیرپلا میرسید.
کمی بعد از چشمه، میتوانید پناهگاه را ببینید. اگر قصد شبمانی در پناهگاه را دارید، بهتر است همان اول به مدیریت بروید و رسید بگیرید. یادتان باشد برای خوابگاههای خصوصی و خانوادگی باید شناسنامه همراه داشته باشید. اگر وسط هفته میروید، اصلا نگران پر بودن اتاقها نباشید اما آخر هفتهها و تعطیلات، ریسک بیاتاق ماندن و بیرون خوابیدن را هم باید در نظر بگیرید.
معمولا شب ماندن در پناهگاه کار کوهنوردهایی است که میخواهند صبح زود راهی قله توچال شوند. درست از پشت پناهگاه آبشاری سرازیر میشود که به آبشار دوقلو معروف است. آبشاری که در این فصل سال حسابی پرآب است و جان میدهد برای گرفتن عکس یادگاری.
راهی برای برگشت
برای برگشت سه گزینه پیشرو دارید؛ یک راه آن است که از همان راه رفته برگردید. البته برخلاف تصور عموم که پایین آمدن را راحتتر از بالا رفتن میدانند، این راه شاید مشکلتر از بقیه باشد و به زانوهایتان فشار بیاورد. به همین دلیل توصیه ما این است: تا اینجا که آمدهاید، کمی هم بالاتر بروید.
یکی از گزینههای دیگر این است که مسیر شیرپلا را تا قله توچال ادامه بدهید و از آنجا روی خطالراس حرکت کنید و خودتان را به ایستگاه هفت تلهکابین برسانید و از آنجا در تله کابین بنشینید و تا بام را استراحت کنید. اما شیب این مسیر زیاد است و تقریبا به همین اندازه که از دربند به شیرپلا رسیدید، باید زمان بگذارید تا به ایستگاه هفت برسید. اما اگر هوای رفتن به قله را ندارید و نایی هم برای پیاده برگشتن برایتان باقی نمانده میتوانید از شیرپلا به سمت ایستگاه پنج حرکت کنید. مسیر شیرپلا تا ایستگاه پنج بعد از کمی سربالایی، تقریبا سرازیری است.
از شیرپلا تا ایستگاه پنج، یک ساعتی بیشتر راه نیست و میتوانید با یک تلهکابینسواری در عرض یک ربع خودتان را به ولنجک یا همان بام تهران برسانید. اگر حس کوهنوردی حسابی گیرتان انداخته و میخواهید پیاده پایین بیایید، همین مسیر برای برگشت بسیار راحتتر و کوتاهتر است.