همشهری آنلاین: این حجم از تولید زباله برای مدیریت شهری دردسرساز شده و باعث آلودگی و بروز هزینهها و مشکلات بسیاری برای شهر میشود.
این روزها یکی از مسائلی که ذهن مدیران شهری را به خود مشغول کرده است، بحث پسماند و زبالههای شهری و تأکید آنان بر تفکیک زبالههای خشک و تر از مبدأ است، موضوعی که اگر شهروندان یک جامعه آن را رعایت کنند، کار مسئولان این حوزه راحتتر و علاوه بر آن آلودگیهای محیطی کمتر میشود.
در طول این سالهای اخیر که موضوع زباله و پسماند به یکی از اصلیترین معضلات شهری تبدیل شده است، کشورهای جهان سوم نتوانستهاند خود را به مدیریت پسماندی که در سایر کشورهای توسعهیافته وجود دارد، نزدیک کنند، درحالی که این موضوع، یکی از موضوعات جهانی، توسعه پایدار و محیطزیست است که در استانداردهای جهانی به آن توجه شده است و باید در سایر جوامع برای فرهنگسازی آن اقدام شود و هر یک از ما بهعنوان یک فرد مسئول باید در این زمینه آموزشهای لازم را به مردم بدهیم. بر اساس تازهترین آمارها روزانه نزدیک به ۷۵۰۰ تن زباله در شهر تهران تولید میشود که از این میزان حدود ۶۵درصد زبالههای تر و ۳۵ درصد زبالههای خشک هستند.
در این میان بحثی که مطرح میشود، این است که فایده تفکیک این دو نوع زباله از همان ابتدا یا به عبارتی تفکیک زباله در مبدأ چیست؟ پاسخ این است که بخش زیادی از این زبالهها را میتوان با تفکیک از مبدأ و درون خانهها به چرخه بازیافت و تولید بازگرداند. این موضوع همان هدفی است که شهرداری تهران با اجرای کمپین «آسمان آب، زمین پاک» به دنبال تحقق آن است. با اجرای این طرح، شهروندان در بحث تفکیک زباله مشارکت میکنند و بهاصطلاح این موضوع را بیشتر جدی میگیرند.
تأکید مدیریت شهرداری تهران بر تفکیک زباله از مبدأ از سوی شهروندان از این بابت است که اگر این امر از خانههای شهروندان آغاز شود، میتوان به مقدار زیادی در هزینههای جمعآوری روزانه زباله تهران که به گفته برخی اعضای شورای شهر، روزانه یک تا یک و نیم میلیارد تومان است، صرفهجویی کرد.
اگر بخواهیم بهصورت مختصر انواع زباله را توضیح دهیم باید گفت، زباله شهری عبارت است ازآنچه در خانهها، فروشگاهها، مدارس، ادارات، شرکتها و ... دور ریخته میشود. زباله صنعتی همان مواد غیرقابل استفادهای هستند که در موقع ساخت محصولات صنعتی در کارخانهها به دست میآید. زباله بیمارستانی، شامل زباله عفونی، ضایعات اتاق عمل، پسماندهای آزمایشگاهی، تزریقات و دارو و درنهایت زبالههای ساختمانی شامل نخالهها، مواد و مصالح غیرقابل استفاده در کارهای ساختمانی میشود.
نکتهای که باید با توجه به انواع این زبالهها در نظر گرفت، این است که اگر هرکدام از ما در هریک از این اماکن، از همان ابتدا زبالهها را از جهت تر و خشک بودن تفکیک کنیم، کمک شایانی نهفقط به مسئولان شهر بلکه به شهر و محیط زندگی خودمان کردیم، علاوه بر آن اگر زبالهها از مبدأ اولیه آن تفکیک شود هم هزینههای بازیافت کاهش مییابد و هم درصد بازیافت پسماندها بیشتر میشود، فقط کافی است کمی نسبت به محیط زندگی خود احساس مسئولیت کنیم.
منصور کتانباف، شهردار منطقه ۲۰ تهران در یکی از گفتوگوهای خود گفته بود: روزانه ۱۵ میلیارد ریال هزینه حمل زباله شهر تهران میشود که اگر زبالههای خشک که حدود ۴۰ درصد زبالههای تولیدی را شامل میشود، از سوی شهروندان در منازل از زبالههای تر جدا شوند، بالغ بر ۷ میلیارد ریال روزانه صرفهجویی خواهیم داشت که علاوه بر کاهش چشمگیر هزینهها، شاهد شکوفایی شهر در بخشهای دیگر نظیر سرانههای شهری و فرهنگی خواهیم بود.
او همچنین با اشاره به اینکه زباله در اغلب کشورها بهعنوان «طلای کثیف» عامل تولید شغل و کسب درآمد است، اضافه کرده که تفکیک زبالههای خشک اگر از منازل شروع شود، علاوه بر آنکه با کاهش وزن زبالههای تولیدی، هزینه حمل سیر نزولی خواهد داشت، شهروندان نیز میتوانند با تحویل آن به مراکز بازیافت که در تمامی محلههای شهر ایجاد شدهاند، بر اساس تعرفه تعیینشده، کالا یا وجه آن را دریافت کنند.
ضرورت فرهنگسازی در بحث پسماندها
فرهنگ سازی پیش نیاز و تضمین کننده برنامه های مدیریت پسماند است که باید مورد توجه قرار گیرد و در بحث پردازش، تکنولوژی، حمل و دفن باید از تجربیات دنیا استفاده کرد. تا زمانی که فرهنگ صحیح تولید و نحوه انباشت و جمع کردن زباله در بین مردم نهادینه نشود، مدیریت پسماند آنطور که باید و شاید با موفقیت همراه نخواهد بود. عملکرد صحیح یک نگرش ساختارمند، مستلزم وجود عاملی به نام مدیریت است.
امروزه با پیشرفت تکنولوژی و نزدیک شدن افراد از لحاظ فرهنگ ها، مدیریت یک هنر است؛ یعنی مدیر باید تواناییها و استعدادهای افراد را شناخته و با توجه به امکانات مادی و معنوی موجود به استفاده و بهرهگیری اثربخش و مطلوب از آنها بپردازد تا هدفی واحد شکل گیرد؛ زیربنای هر فرهنگی از تفکر آن شکل می گیرد و نیاز به آن، ولو نیازی غلط هم باشد، می تواند باعث بقا و جای گرفتن آن درعرصه فرهنگ یک جامعه باشد؛ پس مسلما کار را باید از تغییر و تحول در افکار آغاز کرد.
با اشاعه فرهنگ پسماند در تمام سطوح جامعه به ویژه مراکز آموزشی همچون مدارس و دانشگاهها و فرهنگسازی پسماند با هدف تغییر باورهای غلط متداول درخانواده و جامعه به این نتیجه می رسیم که با تحول باورهای بشری میتوان تفکر را درزمینه زباله و کنترل آن تغییر داد و با نگاهی به روند مدیریتی زباله، نیاز وجود مدیریتی صحیح برپایه تفکری ساختارمند و برنامهریزی شده را احساس میکنیم؛ بنابراین قانونمندی و نظمپذیری افراد امری ضروری است. برای شکل گیری یک نظام فرهنگی عوامل مختلفی دخیل هستند که ابتدا جنبه فردی داشته و با تکامل درمحیط زندگی، شکل اجتماعی به خود میگیرند که در اثر بقا در جامعه به صورت یک فرهنگ باقی میمانند. از جمله این عوامل میتوان به مواردی چون نظم، قانون، وابستگی، تفکر، مدیریت و ... اشاره کرد.
مقایسه مدیریت پسماند در کشورهای جهان
برخلاف کشورهای توسعهیافته که بحث زباله و تفکیک آنها برایشان بسیار جدی است، در کشورهای توسعهنیافته یا درحالتوسعه این بحث همچنان خیلی جدی گرفته نمیشود، اگرچه در سالهای اخیر به دلیل فعالیتهای شهرداریها در کشورمان بهخصوص شهرداری تهران، اقدامات جستهوگریختهای انجام شده است اما هنوز تا وضعیت ایدهآل فاصله بسیاری وجود دارد.
در بسیاری از کشورهای توسعهنیافته، جمعآوری پسماندها اغلب بسیار ناکارامد بوده و میزان جمعآوری پسماندها در کشورهای توسعه یافته تقریباً معادل ۳۰ تا ۷۰ درصد است. این در حالی است که با وجود حجم بالای پسماند در کشورهای توسعه یافته، مدیریت پسماندها به نحو مطلوبی انجام میگیرد طوری که نرخ جمعآوری در این کشورها معادل ۱۰۰ درصد بوده و بیشتر پسماندها از طریق سوزاندن در زباله سوزها دفع میشود. اکثر زبالهسوزهای مخصوص پسماندهای جامد شهری موجود در جهان در کشورهای توسعهیافته آسیا قرار دارد. در ادامه مقایسهای کوتاه را میان کشورهای مختلف و عملکردشان در حوزه تفکیک زباله و پسماند میخوانید.
سوئیس: شیشه و کاغذ دورریختنی نیست
سوئیس تجهیزات بازیافت زباله خود را بهدرستی مورد استفاده قرار میدهد. شیشه و کاغذ نمونهای از زبالههایی هستند که در سوئیس دور انداخته نمیشوند. در اکثر سوپرمارکتها سطلهای مجزایی برای بطریهایی با نشانگرهای شیشهای سبز و قهوهای وجود دارد. هر شهر این کشور، ماهانه به جمعآوری رایگان زبالههای کاغذی میپردازد که تنها شامل روزنامههای قدیمی نمیشود و اکثر مردم همه اشیای ساختهشده از مقوای نازک یا کاغذ را از پاکت غلات تا قبضهای تلفن قدیمی را مورد بازیافت قرار میدهند.
دانمارک: تلاش برای دانمارکی سبزتر
بر اساس آمار موجود در سال ۲۰۰۳ بهطور میانگین هر دانمارکی ۵۵۹ کیلوگرم زباله جمعآوری کرده که از پلاستیک و کاغذ تا بطری و باتری متفاوت بوده است. حدود ۱۰ هزار دانمارکی در تجارت جمعآوری زباله فعالیت میکنند که حدود ۱/۰ درصد کل جمعیت این کشور را تشکیل میدهد. تلاش سخت برای دستیابی به دانمارکی سبزتر باعث شده که این کشور به رکوردی جالب دست یابد. اگرچه میزان کل زبالههای دانمارک بهاندازهای نیست تا این کشور به ایجاد مراکز بازیافت زباله بپردازد اما بهویژه زبالههای پلاستیکی، زباله محصولات الکترونیکی، باتریها و فلزات برای بازیافت به خارج این کشور فرستاده میشوند.
آلمان: قهرمان محیطزیست
ژرمنها خود را قهرمان محیطزیست جهان میدانند. البته شکی نیست که این بحث برای آنها بسیار مهم است. جداسازی زبالههای خانگی امری بسیار مهم برای مردم آلمان محسوب میشود. در هر آپارتمان معمولاً ۵ سطل برای ۵ نوع زباله وجود دارد که با رنگهای جداگانه مشخص شدهاند. زرد برای بستهبندیها (مانند پاکت مقوایی قدیمی شیر)، آبی برای کاغذ و مقوای نازک، سطلهای ویژه شیشه در سه قسمت شیشههای روشن، قهوهای و سبز و یک سطل برای مواد غذایی و گیاهی و سرانجام یک سطل سیاه برای سایر زبالهها که مناسب افرادی است که حوصله جداسازی زبالهها را ندارند.
ایتالیا: اگر زبالههایتان را جدا نکنید، جریمه میشوید
قوانین مربوط به پسماند و زباله در ایتالیا از منطقهای به منطقه دیگر بسیار متفاوت است. مثلاً در سالهای اخیر این قوانین در رم سختتر شده و بر اساس آن افرادی که تا فاصله ۵۰۰ متری خانه خود دارای سطل بازیافت هستند و زبالههای خود را جدا نکنند تا ۶۱۹ یورو جریمه خواهند شد. ساکنان رم معتقدند که معمولاً یافتن سطل زباله در این شهر سخت بوده و در صورت یافتن هم اغلب پر هستند. شورای شهر رم اخیراً خواستار ایجاد سطلهای زباله جدید با رنگهای مختلف برای جداسازی زبالهها شده است.
امریکا: بار مدیریت پسماند روی دوش بخش خصوصی
امریکا یکی از کشورهای فعال در امر مدیریت پسماند است. از سال ۱۹۷۸ میلادی که قانون کنترل و حفاظت از محیطزیست در امریکا تصویب شد تا اکنون، مسئله مدیریت پسماند در این کشور جدیتر دنبال شده است. مدیریت پسماند در این کشور، توسط بخش خصوصی انجام میشود و دولتهای محلی تنها در بخش مدیریت پسماندهای جامد فعالیت میکنند. در سال گذشته میلادی سهم بخش خصوصی در مدیریت پسماند در امریکا ۵۹ درصد و سهم بخش دولتی ۴۱ درصد بود. در حالی که در سال ۱۹۹۰ میلادی بخش دولتی بیش از ۵۰ درصد کار را بر عهده داشت.
میزان بازیافت زبالهها در ایالات مختلف آمریکا متفاوت است. در آلاسکا، وایومینگ و مونتانا کمتر از ۹ درصد زبالهها بازیافت میشود در حالی که در نیویورک، ویرجینیا و ۵ ایالات دیگر میزان بازیافت بیش از ۴۰ درصد است.