بهروز رسایلی کل ماجراهای علیرضا بیرانوند یک طرف و بلاتکلیفی حسین حسینی هم یک طرف دیگر. سنگربانی که چیزی حدود یک دهه در استقلال بازی کرده، طی چند روز اخیر تماشاگر ویژه مذاکرات باشگاه با علیرضا بیرانوند، دروازهبان رقیب سنتی بوده است. او البته یک پست خداحافظی با آبیپوشان منتشر کرد، اما دستکم تا زمان تنظیم این مطلب تکلیفش روشن نشده و مشخص نیست فصل آینده برای کدام تیم بازی خواهد کرد. داستان حسینی، حکایت عجیبی است؛ بازیکنی که فارغ از کم و کیف مذاکره با بیرانوند، شاید دورانش در استقلال به پایان رسیده و برای خودش هم بهتر است حضور در فضای دیگری را تجربه کند.
پر از فراز و فرود
عملکرد حسین حسینی و نیز جایگاه او بین هواداران استقلال، همیشه سینوسی و پرفراز و فرود بوده است؛ بدون اینکه در یک سطح نسبتا ثابت، بهصورت مستمر ادامه بیابد. زمانی که حسینی بعد از پایان خدمت سربازیاش از ملوان به استقلال بازگشت، خیلی از هواداران حتی عقیده داشتند حق اوست که به جای مهدی رحمتی درون دروازه قرار بگیرد. باورکردنی نیست که یکی از بهترین گلرهای تاریخ استقلال بهخاطر حسینی تحت فشار قرار گرفته بود، اما به هر حال بعدتر نوبت به گلر جوان رسید که در ترکیب اصلی آبیها بختآزمایی کند. از اینجا به بعد شاهد یک منحنی کامل بودیم؛ از روزی که او رکورد کلینشیت پیاپی در فوتبال ایران را با ۸۴۵دقیقه گلنخوردن شکست و به اوج محبوبیت رسید تا زمانی که مجموعه استقلال به این باور رسید که باید یک دروازهبان سطح بالای دیگر استخدام شود و بر این اساس رشید مظاهری جذب شد. حسینی بعدتر دوباره خودش را احیا کرد و در لیگ بیستویکم با دریافت دستکش طلایی، نقش مهمی در قهرمانی آبیها ایفا کرد. فصل گذشته اما بار دیگر شاهد دامنه نزولی این منحنی بودیم؛ جایی که دست استقلال از همه جامها کوتاه ماند و گناهش به نام حسینی نوشته شد. مخصوصا عملکرد او در دربی حذفی که آخرین بازی فصل استقلال بود، فشارها را روی این دروازهبان دوچندان کرد و یک برزخ کامل برای او ساخت.
شأن حسینی این است؟
شاید الان که شما این مطلب را میخوانید بالاخره سرنوشت پرونده کشدار علیرضا بیرانوند مشخص شده باشد. با این حال کل اتفاقاتی که در این چند روز رخ داد، در شأن کاپیتان استقلال نبود. بد است که حسین حسینی بعد از انتشار یک پست خداحافظی جدی گرفته نشده، یک گوشه بنشیند و منتظر نتیجه نهایی مذاکرات استقلال با بیرانوند باشد. یعنی اگر بیرو با آبیها به توافق نرسید و باشگاه نتوانست یک گلر مطمئن دیگر جذب کند، حسینی قصد بازگشت به این تیم را خواهد داشت؟ آیا اعتبار و شخصیت حرفهای او در این شرایط زیر سؤال نمیرود؟ آیا آن حجم از فحاشی مجازی که صدای همسر حسینی را هم در آورد فراموش خواهد شد؟ اصلا گیریم که حسینی برگشت و یک فصل فوق طلایی دیگر (مثل همان لیگ بیستویکم) را هم رقم زد؛ آیا باز قرار است بعد از نخستین لغزش او شاهد ایجاد همین هجمهها باشیم؟ شاید زمان جدایی حسینی از استقلال فرارسیده باشد؛ وداعی که حرمت دو طرف را حفظ میکند و مانع از بدتر شدن یک تصویر ۱۰ساله میشود.