«سوءرفتار علیه زنان عبارت است از؛ هرگونه رفتار خشن وابسته به جنسیت که آسیب یا احتمال آسیب جسمی، جنسی یا روانی مضر و همراه با رنج زنان را موجب می‌شود.» این تعریف سازمان ملل متحد از خشونت علیه زنان و دختران ‌است. خشونت به اشکال مختلف می‌تواند اعمال شود.

روزنامه همشهری؛ گروه خانواده- شهره کیانوش: گاهی با استفاده عمدی از زور یا قدرت فیزیکی و گاهی هم از راه به کاربردن جملات و عبارات تحقیرآمیز. از آنجا که زنان، بیشترین آمار در معرض خشونت و آسیب دیده را به‌خود اختصاص داده‌اند، در این گزارش سراغ سپیده علیزاده، فعال اجتماعی در حوزه زنان رفته‌ایم تا او با تکیه بر دانش و تجربه ۲۰ساله خود، برایمان از سرنوشت زنانی بگوید که در معرض خشونت خانگی قرار گرفته‌اند و از راه‌های نه چندان روشنی که ابهام و خلاءهای قانونی پیش پای آنها وجود دارد را شرح دهد.


چه زنانی در معرض آزار خانگی یا آسیب اجتماعی قرار دارند؟
سوءرفتار انواع مختلفی دارد، مانند خشونت فیزیکی و جنسی، عاطفی یا روانی، اجتماعی-اقتصادی شامل شرایطی مانند عدم‌اجازه برای کارکردن، کسب درآمد، اجبار به‌ کارکردن بدون دریافت دستمزد و آزارخانگی که عمدتا با ضرب و جرح همراه‌ است؛ با وجود آن که خشونت خانگی ارتباطی به جنسیت ندارد ولی زنان و کودکان آمار بیشتری از سوءرفتار خانگی را به‌خود اختصاص داده‌اند.
باید به این مهم توجه داشت که در ادبیات حوزه اجتماعی بین تعریف زنی که در معرض آزار خانگی قرار دارد و زنی که دچار آسیب اجتماعی شده تفاوت‌هایی وجود دارد. زن آسیب دیده اجتماعی به دختران یا زنانی اطلاق می‌شود که آسیب‌های اجتماعی مانند اعتیاد یا روابط متعدد جنسی را تجربه کرده باشند یا به‌دلیل طلاق و آزار جسمی و جنسی از خانه فرار کرده و با مشکلاتی مواجه شده‌اند. این گروه از زنان و دختران با افراد در معرض آسیب‌های اجتماعی تفاوت دارند. زنان و دخترانی که آسیب‌های اجتماعی را تجربه کرده و به اعتیاد یا کارتن‌خوابی روی آورده‌اند، به‌مراتب شرایط سخت‌تری را می‌گذرانند و با مشکلات عدیده آسیب‌های اجتماعی، دست به گریبان شده‌اند.

دلیل ظلم خانگی چیست؟
اغلب کسانی که در معرض سوءرفتار خانگی قرار دارند، حتی از یادآوری خاطرات تلخ کتک خوردن یا آزار و اذیت جنسی به وحشت می‌افتند و دچار صدمات روحی شدیدی شده‌اند. اینگونه افراد بارها کتک خورده و تحقیر شده‌اند؛ به‌طوری که فرار از خانه را راهی برای التیام رنج‌های خود تصور می‌کنند. اغلب این گروه از دختران و زنان در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که اعضای آن، خود در گروه آسیب‌دیدگان اجتماعی قرار می‌گیرند. داشتن سابقه زندان، رفتارهای شرورانه و اعتیاد از مواردی است که در این گونه از خانواده‌ها به وفور دیده شده و حتی برخی از آنها پرونده‌های قضایی متعددی دارند. دخترانی که در چنین خانواده‌هایی متولد شده و بزرگ می‌شوند، ناخواسته در چرخه آسیب قرار می‌گیرند. برای آنها، خانه مکانی ناامن است و زندگی در چنین مکان ناامنی هر روز بر آنها سخت‌تر می‌گذرد. در پاسخ به این سؤال که آیا آگاه بودن دختران نقشی در کاهش آزارهای خانگی علیه زنان دارد یا خیر؟ باید گفت: به‌طور حتم آگاهی، افق دید انسان را روشن می‌کند و نقطه مقابل ظلمات فکری است.

آیا آموزش همیشه مؤثر بوده است؟
اگر دختران و حتی پسران را از کودکی آموزش دهیم که نباید کسی را کتک بزنی و یا اجازه بدهی کسی تو را کتک بزند، حق نداری به نقاط خصوصی بدن کسی دست بزنی یا کسی حق ندارد به نقاط خصوصی بدن تو دست بزند، حق نداری با کسی غیر از والدین در مورد مسائل جنسی و مربوط به نقاط محرمانه و خصوصی بدنت صحبت کنی و... در واقع آگاهی او را در مواجهه با آزار خانگی بالا برده‌ایم.
آموزش این موارد، حالت پیشگیرانه دارد اما نه برای بچه‌هایی که در خانواده‌هایی زندگی می‌کنند که آسیب‌های اجتماعی، اعتیاد و... نسل به نسل در آنها چرخیده است. این گونه آموزش‌ها، آنطور که باید برای دختران و زنانی که در معرض آسیب قرار دارند، مثل زنی که از همسرش کتک می‌خورد یا دختری که از اعضای خانواده‌اش کتک می‌خورد یا حتی مورد تعرض و آزار جنسی قرار می‌گیرد، اثر بخش نیست. در چنین خانواده‌هایی زور و مکنت فرد آزارگر به قدری زیاد است که دختر یا زن از مقابله با فرد آزارگر می‌ترسد. این بدان معنا نیست که راهی جز تحمل این گونه آزارها ندارد. خیر! آنها باید توانمندی و قدرت تاب آوری خود را بالا ببرند. سراغ مهارت آموزی بروند تا بتوانند از نظر مالی و کسب درآمد، به استقلال برسند تا راه نجاتی برای خودشان پیدا کنند. آموزش و توانمندسازی‌ در خانواده‌هایی که در معرض آسیب و آزار خانگی قرار دارند، از جمله فعالیت‌های پیشگیرانه‌ای است که آسیب‌های اجتماعی را برای آنها کاهش خواهد داد.

کدام مراجع و نهادهای اجتماعی مسئول رسیدگی به سوءرفتار خانگی هستند؟
افرادی که مورد تعرض و آزار جسمی یا به‌عبارتی، خشونت خانگی قرار می‌گیرند، می‌توانند با اورژانس اجتماعی ۱۲۳سازمان بهزیستی تماس بگیرند تا از مشاوره و کمک مددکاران این مرکز استفاده کنند. زنان و دختران در معرض آسیب اجتماعی یا آسیب دیده اجتماعی و دختران و پسران فراری از منزل از جمله گروه‌های هدف اورژانس اجتماعی به شمار می‌آیند. بهزیستی خدمات خوبی را برای گروه‌های هدف ارائه می‌دهد، اما آیا تعداد مراکز نگهداری یا مددکاران اجتماعی بهزیستی برای رسیدگی به مشکلات زنان و دخترانی که از خشونت خانگی رنج می‌برند، کافی است؟ آیا قوانین سختگیرانه‌ای در حمایت از این زنان و دختران وجود دارد؟ موارد بسیاری داشته‌ایم که دختران در معرض آزار خانگی، از خانه فرار کرده و مدتی هم در مراکز شبانه روزی افراد بی‌خانمان اسکان داده شده‌اند اما به محض اینکه خانواده‌های آنها مطلع شده‌اند، حتی اگر خطر جانی تهدیدشان می‌کرده مجبور شده‌ایم آنها را به خانواده تحویل دهیم و چه بسا این بار با خشونت بیشتری مواجه شده‌اند. برخی از آنها دوباره از خانه فرار می‌کنند اما نه سراغ اورژانس اجتماعی می‌روند و نه سراغ انجمن‌های مردم نهاد. اغلب آنها کارتن خواب شده و در این صورت با هزار و یک آسیب اجتماعی دیگر روبه‌رو می‌شوند. بی‌تردید حل این معضل اجتماعی به تنهایی از عهده بهزیستی خارج است.  رسیدگی به مشکلات زنان و دختران در معرض آزار خانگی نیاز به فرهنگسازی، ارتقای دانش و آگاهی دختران، وجود قانون‌های محکم و مجازات‌های سنگین برای متخلفان دارد. نیاز به همت جمعی بین ارگان‌ها و همکاری همه نهادهای اجتماعی و مدنی است و اگر هم این اتفاق بیفتد، باز هم خلاءهای حقوقی دست همه مراکز را می‌بندد و آنها را در اقدام فوری و مؤثر برای کمک به زنان و دختران در معرض خشونت خانگی ناتوان می‌کند.

سپیده علیزاده :اگر دختران و حتی پسران را از کودکی آموزش دهیم که نباید کسی را کتک بزنی و یا اجازه بدهی کسی تو را کتک بزند، حق نداری به نقاط خصوصی بدن کسی دست بزنی یا کسی حق ندارد به نقاط خصوصی بدن تو دست بزند، حق نداری با کسی غیر از والدین در مورد مسائل جنسی و مربوط به نقاط محرمانه و خصوصی بدنت صحبت کنی و... در واقع آگاهی او را در مواجهه با آزار خانگی بالا برده‌ایم.

منبع: روزنامه همشهری