همشهری آنلاین، شقایق عرفینژاد: در مدت برگزاری جشنواره، نمایشهای عروسکی متنوعی در بخشهای صحنهای و خیابانی اجرا شد و مخاطبان زیادی هم داشت. امشب اما این جشنواره پایانش را در تئاترشهر جشن میگیرد و برندگانش را معرفی میکند. در این اختتامیه از حسن دادشکر، که سالیان است نمایش عروسکی و نمایش کودک کار میکند، قدردانی میشود. او به خصوص در کانون پرورش فکری فعال بوده و حالا هم میگوید قرار است کار جدیدی را روی صحنه ببرد. در این گفت وگو او از برگزاری جشنواره امسال و وضعیت نمایش عروسکی در ایران میگوید:
امسال چند کار در جشنواره دیدید؟
من امسال هفت یا هشت کار در جشنواره تماشا کردم.
به نظرتان کیفیت کارها چطور بود؟
همه نوع کار بود. هم کارهای قوی و خوشفکر بودند و هم کارهایی که ضعیف تر بودند. ولی خوشبختانه کارهای شلخته و باری به هر جهت ندیدم. این یکی از امتیازات جشنواره امسال بود.
نحوه برگزاری چطور؟ فکر می کنید از این نظر موفق بود؟
بله. جشنواره عروسکی امسال بسیار خوب برگزار شد. منظم و مرتب بود و همه چیز سر جایش قرار داشت. من متاسفانه چند سالی به هر دلیلی، در جشنوارهها حضور نداشتم. دو سال کرونا باعث شد تمام نمایشها به حاشیه رانده شوند و سال گذشته هم این جشنواره برگزار نشد. ولی امسال را خیلی مثبت ارزیابی میکنم. مخصوصا دبیری، شیوه اجرایی و شیوه اجرا در سالنها بی اشکال و مرتب بود. یکی دو کار خارجی هم دیدم. یکی از آنها بیشتر «شو» بود تا نمایش عروسکی، یکی هم خواسته بود یک کار سنتی را به شکل مدرن اجرا کند که به نظرم موفق نبود. یکی دیگر هم یک کار خیلی معمولی بود که بچههای خودمان خیلی بهتر از آن کار کرده بودند.
اصولا به نظرتان وضعیت تئاتر عروسکی ما چطور است؟
من سالها بود که در جشنواره حضور نداشتم. اما امسال که کارهای نسل جدید را دیدم خیلی امیدوار شدم. چند کار فوقالعاده از بچههای فارغالتحصیل دانشکدههای هنری دیدم. کارهای شاخص و برجسته و اندیشمندانهای بودند و از نظر اجرایی هم توانایی خوبی داشتند. این اتفاق آدم را امیدوار میکند. ولی واقعیت تئاتر عروسکی در جامعه مشخص میشود. یعنی اگر در طول سال اجرا داشته باشیم، معنیاش این است که تئاتر دارد نفس میکشد. وگرنه فقط برگزرای جشنواره نمیتواند نمیتواند نمونه تئاتر عروسکی یک کشور باشد.
یکی از مشکلات بچههای تئاتر عروسکی همین است که امکان اجرا را به شکل نمایشهای دیگر ندارند.
برای این که نمایش عروسکی هنر پر هزینهای است. اگر حامی و پشتوانهای نداشته باشد یا سازمان و موسسهای نباشد که از آنها حمایت کند، هیچ کارگردان عروسکی نمیتواند با سرمایه شخصی کار تولید کند و خطر کند که کارش فروش خواهد داشت یا نه. در طرف دیگر این قضیه تماشاچی قرار دارد. تماشاگر ما هنوز عادت به دیدن این نمایشها ندارد و فکر میکند نمایش عروسکی فقط مخصوص کودکان و نوجوانان است. در حالی که این جشنواره ثابت کرد کارهای قوی و اندیشمندانهای برای مخاطب بزرگسال در این رشته وجود دارد. خود این یک قدم بزرگ و مثبت در تئاتر عروسکی است. تا قبل از این کارهای نمایشی عروسکی برای بزرگسال کمتر داشتیم. البته به جز اپراهای عروسکی که توسط گروه بهروز غریب پور در تالار فردوسی اجرا میشود. این اجراها هم البته تماشاگر خاص دارند.
شما ۵ سال است که کار نکرده اید. به جز مشکل سلامتی که برایتان پیش آمد، چه دلیل دیگری دارد؟
دو سال که کرونا اجازه اجرا به کسی نداد. قبل از آن هم متنی را در کانون قرار بود اجرا کنم که با تغییرات مدیریتی که اتفاق افتاد، نشد. الان هم متنی دارم که مدیریت قبلی آن را تصویب کرده بود. اگر در مدیریت جدید هم تصویب شود، قرار است اجرا آن را اجرا کنیم.
این همان کاری است که اسفندماه گذشته از آن صحبت کردید؟
بله. البته باید این را هم باید بگویم که بیماری در بی کاری من چندان تأثیرگذار نبوده است. حدود ۹ ماه به شکل خیلی جدی درگیر بودم، ولی بعد برطرف شد. ولی مسئله همان تغییرات مدیریتی است که از آن صحبت کردم.
- از مغازه خودکشی در رشت تا اولدسیتی اراک| خارج از پایتخت در تئاتر چه خبر است؟
- «آی تک» شاهدخت لجبازی که ماه را می خواهد| از اولین کارگردان هایی هستم که تکنیک پاپ آپ بوک را اجرا کردهام
در انتهای یکی از اجراهای نمایش عروسکی «قویتر» کار جواد تولمی، شما صحبت کردید و گفتید آرزو دارید روزی را ببینید که آموزش تئاتر در ایران از مدارس شروع میشود. امشب در مراسم تقدیرتان در اختتامیه جشنواره عروسکی دوست دارید چه بگویید؟
نمیدانم اصلا قرار است سخنرانی بکنم یا نه. ولی اگر اینطور باشد، فقط دوست دارم از دوستان تشکر کنم. ولی همین نکته آموزش تئاتر از مدرسه نکته بسیار مهمی است. یعنی باید به نمایش به عنوان پشتوانه فرهنگی یک جامعه نگاه شود. نمایش کالای تجاری نیست. نمایش به طور کلی چه در شکل عروسکی و چه غیر عروسکی فرهنگساز یک ملت است. به اندیشیدن مخاطب کمک میکند و با آنها از هر قشر و نوع و طبقهای مسئله در میان میگذارد. ولی این زمانی حاصل میشود که ما تئاتر را از مدارس شروع کنیم و بچههای ما با تئاتر آشنا شوند. نه این که بازیگر و کارگردان و تئاتری شوند، منظورم این است که با تئاتر آشنا شوند و آن را ببینند. متوجه شوند چطور میتواند تخیلات آنها را میتواند به نمایش بگذارد و روی اندیشههایشان تأثیر بگذارد. به همین ترتیب باید تئاتر را آنقدر جلو ببریم که برای هر نوع سلیقهای تئاتر داشته باشیم. یعنی تئاتر روانکاوانه داشته باشیم، تئاتر اجتماعی داشته باشیم یا آثار کلاسیک مثل کارهای شکسپیر اجرا شوند. آن وقت میتوانیم ادعا کنیم جامعه ما جامعهای است که راهش را پیدا کرده و هر تماشاگر متناسب با سلیقهاش نمایش میبیند. الان تئاترهایی که تولید میشوند، به خصوص در سالنهای خصوصی بیشتر تلاششان این است که به خاطر درآمد و گیشه، مخاطب داشته باشند. ولی اگر کسی بخواهد کار پرهزینهای از شکسپیر اجرا کند، هنوز نمیدانیم جامعه چقدر ذائقهاش با چنین کاری مطابقت دارد. این صحبتهایی که خیلی جاها گفتهام و الان شاید تکراری باشد، باید به شکل یک پروسه بیست سی ساله نگاه شود. در این مدت هم مسیر نباید با تغییر مدیریت و بیماری و هرچیز دیگری قطع شود یا تغییر کند. مثل یک کالای سرمایهای یا کارخانه اگر امروز برای تئاتر سرمایهگذاری کنیم، ده یا بیست سال دیگر نتیجه اش را میبینیم. ما باید روی آیندهسازان کشور و جوانان سرمایهگذاری کنیم. به امید روزی هستم که برای همه سلیقههای اجتماعی، تئاتر داشته باشیم. تئاتر خانوادگی، تائاتر کلاسیک، سنتی یا محلی. تئاترهایی هم میتوانیم داشته باشیم که فقط برای تفریح باشند. الان این تئاتر تفریحی را داریم، اما تئاترهای دیگر را کمتر داریم.