به گزارش همشهری آنلاین، خبرهایی مثل جاری شدن چیزهای عجیب و غریب مثل خون، کریستال، سنگ و ... از چشم بعضی انسانها. نکته جالب اینجاست که چون خیلیها علت چنین پدیدههایی را نمیدانند پای خرافه هم بهاین ماجرا باز میشود، اما از نظر پزشکان حتی چکیدن خون به جای اشک از چشم توجیه علمی دارد. در نتیجه به راحتی میتوان با بررسیهای دقیق علمی در باره آن توضیح داد. این گزارش درباره عجیبترین نمونههای جاری شدن چیزهای عجیب از چشم بعضی انسانهاست.
خون به جای اشک
سال ۲۰۰۸ مورد عجیب یک دختر ۱۳ ساله تعجب جامعه پزشکی را برانگیخت. «تونیکل دوی ودی» اهل هندوستان بدون اینکه نقطهای از بدنش دچار جراحت و صدمهای باشد، مدام خونریزی میکرد و به نظر میرسید بی هیچ علتی از کف دستها، پاها، گردن و سرش خون جاری میشود.
یک مشکل بزرگ دیگر تونیکل این بود که هنگام گریه کردن به جای اشک خون از چشمهایش میچکید و گاهی اوقات شرایط برای او بسیار سخت میشد تا جایی که خیلی وقتها وقتی از خواب بیدار میشد تمام لباسهایش پوشیده از خون خشک شده ناشی از خونریزی بدنش در شب گذشته بود.همه چیز از جولای سال ۲۰۰۷ شروع شد. ناگهان دهان تونیکل بی دلیل شروع به خونریزی کرد.
پدر و مادرش او را نزد پزشک بردند و تشخیص پزشک چیزی جز وجود یک زخم سطحی در دهان دختر نبود. اما چند هفته بعد خونریزیها دوباره شروع شد و این بار بینی، پا و کف سرتونیکل شروع به خونریزی کرد، او خیلیترسیده بود و وقتی شروع به گریه کرد در کمال وحشت دید که از چشم هایش هم به جای اشک خون جاری میشود.
دختر بیچاره که تا مدتی قبل مثل تمام نوجوانان شاد زندگی میکرد و دوستان زیادی هم داشت از آن روز به بعد به یکباره ریزش خون از چشم و دیگر نقاط بدنش، آن هم پنج تا ۲۰ بار در روز شروع شد. علاوه بر تمام این مشکلات، اطرافیان تونیکل هم یک مشکل بزرگ دیگر بودند.
مردم روستای «اوتار پرادیش» دهکدهای کهاین دختر ۱۳ ساله در آن زندگی میکرد با شنیدن این خبر بسیار وحشت زده شدند و عقیده داشتند که تونیکل نفرین شده است به خاطر همین هیچ کس با او خوشرفتاری نمیکرد و حتی در خیابان به او بیاحترامی میکردند. از طرف دیگر تونیکل دیگر در مدرسه هیچ دوستی نداشت و همه دانشآموزان به خاطر اینکه خون به جای اشک از چشمانش جاری میشد از او دوری میکردند.
بعد از این ماجرا خانواده تونیکل به پزشکان زیادی مراجعه کردند و حتی دخترشان را نزد مرتاضهای هندی هم بردند تا شاید درمانی برای او بیابند اما تمام درها بسته بود و هیچ جواب امیدوار کنندهای به گوش خانواده دوی ودی نرسید.
«ناندانی دوی ودی» مادر ۴۲ ساله تونیکل و «آدیتیا کومار دوی ودی» پدر ۴۷ ساله او که یکی از کارگران راه آهن است به هر پزشکی که مراجعه میکردند یک جواب ناامیدکننده میشنیدند. حتی یک روز که آنها او را نزد پزشک برده بود بعد از انجام معاینات و نیافتن دلیل موجه، پزشک، والدین تونیکل را متهم کرد کهاین بلا را بر سر فرزندشان آوردهاند. آدیتیا هم که خیلی از این تهمت ناراحت شده بود بعدها در مورد این موضوع به خبرنگاران گفت: «مگر میشود که ما چنین بلایی سر دخترمان بیاوریم. اصلا چرا باید این کار را بکنیم.»
شرایط برای تونیکل خیلی سخت شده بود تا جایی که مدرسهای که او در آن درس میخواند دیگر او را قبول نکرد و دیگر مدارس هم به دلیل اینکه این نوجوان ۱۳ ساله شرایط خاصی دارد از پذیرفتن او سرباز زدند. او دیگر کمتر بچههای هم سن و سالش را میدید چون همه آنها از او وحشت داشتند. به همین خاطر والدین تونیکل تصمیم گرفتند که او از آن به بعد در خانه بماند و بهاینترتیب دفتر و کتاب تونیکل به تنها دوستان صمیمی او تبدیل شدند.
با این حال هر روز خون زیادی از دخترک میرفت و چهره او بسیار رنگ پریده به نظر میرسید و همین موضوع بر نگرانی خانواده تونیکل می افزود. حالا دیگر آنها مطمئن شده بودند که دیگر کاری از دست پزشکان هندی بر نمیآید. خونریزیهای پی در پی از چشم، دخترک را هم به تنگ آورده بود، هنگام خونریزی از بدنش، سردردهای شدیدی به سراغش میآمد و سرش سنگین میشد.
آیا توجیه علمیای وجود دارد؟
اما انتشار خبر خون گریه کردن تونیکل چندان هم بد نشد و با این کار سرانجام گروهی از پزشکان هندی از تمام مراکز علوم پزشکی دهلی گرد هم آمدند و تصمیم گرفتند با انجام آزمایشهای ویژه و تخصصی تلاش کنند تا به راز بیماری این دختر ۱۳ ساله پی ببرند، چون به عقیده آنها جاری شدن خون از بعضی نقاط بدن تونیکل آن هم بدون جراحت، مطمئنا یک دلیل علمی داشت.
بالاخره بعد از انجام مطالعات لازم بر روی بدن تونیکل و آزمایش خون او راز بیماریاش فاش شد. در این تحقیقات علت جاری شدن خون از چشمها و دیگر قسمتهای بدن این دختر وجود اختلال پلاکتی ۲ در خون او تشخیص داده شد. این اختلال یکی از بیماریهای بسیار نادر خونی است که در آن پلاکتهای کافی در خون فرد وجود ندارد و بهاینترتیب انعقاد خون با مشکل روبهرو میشود و باعث میشود تا از نقاط مختلف بدن فرد خون جاری شود.
در جریان آزمایشها پزشکان پی بردند که خون تونیکل بسیار رقیق و آبکی و رنگ آن قرمز روشن است اما راهی برای غلیظتر کردن خون او پیدا نکردند. البته در این بین پزشکان انگلیسی نظر دیگری داشتند و معتقد بودند که مطمئنا امیدی برای نجات این دختر وجود دارد.
بعد از یافتن سرنخهایی از بیماری تونیکل، هم خیال او راحت شد و هم خانوادهاش تا حدی از نگرانی درآمدند. او بعد از شنیدن اینکه امیدی برای درمانش وجود دارد، گفت: «من خیلیترسیده بودم. هر وقت که خونریزیهایم شروع میشد تمام سروصورتم قرمز میشد و هیچ کس نزدیکم نمیآمد. هر وقت کهاین اتفاق برایم میافتاد خیلی گریه میکردم اما وقتی میدیدم که از چشمهایم هم خون جاری میشود دیگر مجبوربودم تحمل کنم و گریهام را نگه دارم.»
اشکهای سنگی دختر هندی
انتشار خبر جاری شدن اشکهای سنگی از چشمان «ساویتری کوماری» نوجوان ۱۳ ساله هندی از روزنامه «تایمز آو ایندیا» در سال ۲۰۰۴ خیلیها را شگفتزده کرد. وقتی که این دختر شروع به گریه میکرد، سنگریزههای کوچکی از گوشه چشمش سرازیر میشد.
این سنگریزهها هنگام گریه کردن علاوه بر چشمها از دهان، گوش و بینی ساویتری هم بیرون میآمدند و به گفته خود او قبل از شروع ریزش سنگریزه، درد شدیدی در سرش احساس میکرد. مثل همیشه وقتی مردم هندوستان این خبر را شنیدند، گفتند کهاین دختر گرفتار روح اهریمنی شده و عدهای دیگر هم او را تجسمی از خدایان هند خواندند. با انتشار این خبر ساویتری به بیمارستان منتقل شد تا آزمایشات لازم جهت بررسی سیستم بدنی او صورت پذیرد.
«راگو ساران» پزشک معالج ساویتری در مورد بیماری او به خبرنگاران گفت:«ما پیش از این در پروندههای پزشکی، نمونههایی مثل خارج شدن سنگ از بینی و گوش بیمار را داشتیم، اما مورد ساویتری عجیبتر از موارد دیگر است و این نخستین باریست که من ریزش سنگ از چشمها را میبینم».
نتیجه تحقیقات این گروه پزشکی خیلی زود اعلام شد: بر این اساس هنگامیکه بدن بیش از حد نیاز، کلسیم دریافت میکند، تجمع این کلسیمها به صورت سنگ ظاهر میشود که معمولا این سنگها در کلیه و کیسه صفرا تشکیل میشود. اما این بار خارج شدن سنگ از چشمهای ساویتری باعث باز شدن پرونده جدیدی در علم پزشکی شد. با تشخیص علت بیماری قرار بر این شد که ساویتری به مرکز چشم پزشکی در دهلی منتقل شود .
دکتر راجیندرا سرپرست بخش علوم چشم پزشکی تاکید داشت که با منتقل کردن این دختر به بیمارستان هم تحقیقات لازم در مورد این بیماری عجیب انجام میشود و هم ساویتری تحت درمان قرار میگیرد. اما در این بین مشکل بزرگی وجود داشت.
چه کسی حاضر بود که هزینه سنگین درمان این نوجوان را قبول کند؟ به خاطر همین خانواده ساویتری با انتقال او به بیمارستان مخالفت کردند. علاوه بر مورد ساویتری، یک دختر نه ساله که تقریبا ۱۰۰ سنگریزه از چشمهایش جاری شده بود و یک پسر ۱۵ ساله آفریقایی هم از موارد مشابه پرونده پزشکی اشکهای سنگی به حساب میآیند.