به گزارش همشهری آنلاین، اینجا همه چیز رنگ وحشیگری به خود گرفته است. قبل از ورود ستارههای پرطرفدار این مسابقات به داخل زمین، آنها با حرکات نمایشی عجیب و محرک تماشاچیها را تحریک میکنند. چند دقیقه بعد رینگ مسابقه میدان مبارزه دو کشتی کارنمایشی است، با این تفاوت که آنها از قبل میدانند که برنده امروز میدان چه کسی است.
این وسط باید به حال تماشاچیهایی افسوس خورد که این حرکات نمایشی را باور میکنند؛ تماشاچیهایی که بدون آگاهی از حقیقت ماجرا، قدرت عجیب و منحصر به فرد ستارههای پوشالی کشتی نمایشی را باور میکنند و گاه به تقلید از آنها دست بهکارهای خشونتبار میزنند.
تقلید حرکات ستارههای پوشالی کشتیکج تلویزیونی بارها منجر به حادثههای تلخ شده است
تقلید حرکات وحشیانه
پخش مسابقات کشتیکج از شبکههای تلویزیونی کشورهای خارجی، بینندههای زیادی را پای تلویزیون مینشاند؛ بینندههایی که گاهی سنشان هنوز دو رقمی هم نشده است؛ کودکان و نوجوانانی که حرکات و نمایشهای دو طرف مسابقه دهنده در رینگ کشتیکج را باور میکنند و به تقلید از حرکات و فنون وحشیانه آنها دست به کارهایی میزنند که درنهایت حادثههای تلخ و جبرانناپذیری به دنبال دارد.
مورد لیونل الکساندر تات یکی از پروندههایی است که در دنیای کشتی نمایشی و طرفداران آن حرف و حدیثهای بسیاری را دامن زد. او جوانترین شهروند آمریکایی مقیم فلوریداست که به خاطر قتل تیفانی اونیک- دختر بچه شش ساله- به حبس ابد بدون آزادی مشروط محکوم شده است. لیونل تات هنگام ارتکاب جرم ۱۲سال بیشتر نداشت. ظهر یکی از روزهای تابستان سال ۱۹۹۹ بود.
تات و اونیک مشغول بازی بودند و مدام از پلهها بالا و پایین میرفتند و آنقدر هنگام بازی سر و صدا میکردند که حتی صدای مادرلیونل هم در آمد و به آنها تذکر داد که ساکت باشند. چند دقیقهای گذشت، ناگهان همه جا ساکت شد. دیگر صدای هیاهوی بچهها به گوش نمیرسید. لیونل سراسیمه از پلهها پایین آمد و به مادرش گفت: «اونیک نفس نمیکشد». او هم با عجله خودش را به طبقه بالا رساند.
بدن بیجان دختربچه وسط اتاق افتاده بود. مادر اونیک نمیدانست که چه اتفاقی افتاده و فکرش را هم نمیکرد که دادگاه پسر ۱۲سالهاش را متهم به قتل بشناسد. لیونل تات در جریان بازجوییها به پلیس توضیح داد که او همراه اونیک به تقلید از ورزشکار مورد علاقهاش در کشتیکج مشغول بازی بودند تا اینکه او سر دختربچه را در دستش گرفت و محکم به میز کوبید و پس از آن هرچه اونیک را صدا زد هیچ صدایی نشنید.
شکستگی جمجمه و دنده، ورم غشاء مغز و چند مصدومیت دیگر در پرونده پزشکی اونیک ثبت شد. به گفته پزشکی قانونی، جراحات وارده بر این دختر بچه درست مثل پرت شدن او از یک ساختمان سه طبقه بود. لیونل در زمان حادثه ۱۲ سال بیشتر نداشت و «جیم لوییس» - وکیل مدافع او- دو سال تلاش کرد تا اتهام قتل به او ندهند.
این وکیل مدافع بارها تاکید کرده بود که لیونل به هیچ عنوان فکرش را نمیکرد که با تقلید از حرکات کشتیکج دوستش را به کشتن بدهد: «همه ما میدانیم که در کشتیکج به ورزشکار آسیب جدی وارد نمیشود و تمام پرشها و ضربهها نمایشی هستند اما لیونل یک پسربچه بود و از کجا باید میفهمید که اگر این حرکات خشن را انجام دهد مطمئنا به طرف مقابلش آسیب خواهد رساند؟».
وکیل لیونل تات معتقد بود که کودکان از دریچه چشمان خود به این مسابقات نگاه میکنند و معیار سنجش آنها منطق دنیای کودکیشان است، درنتیجه باید هنگام تماشای این برنامههای خشونت بار مانع آنها شد. در این بین کارشناسان آسیبهای اجتماعی بر این عقیدهاند که نمایشهای کشتیکج دستکمی از فیلمهای خشن و پر از تنش و حادثه هالیوودی ندارد. به نظر آنها این والدین هستند که باید رفتار و حرکات کودکان خود را کنترل کنند. اما داستان تقلید کودکان از ستارههای مورد علاقهشان در کشتیکج به ماجرای لیونل تات ختم نمیشود و موارد مشابه دیگری هم وجود دارد که نشاندهنده تاثیرپذیر بودن کودکان از حرکات خشن نمایشی این رشته ورزشی است.
در کشتیکج حرکتی به نام «جکنایف پاور بامب» وجود دارد که در آن کشتیگیر مهاجم، حریف خود را روی سر میبرد و در یک حرکت نمایشی او را به زمین میکوبد. نوجوان ۱۲ سالهای در شهر یاکیمای آمریکا، دختر خاله ۱۹ ماهه خود را به تقلید از این حرکت بارها به زمین کوبید و بعد از اینکه خسته شد، پای تلویزیون به تماشای برنامه مورد علاقهاش نشست، در حالی که ساعتها از مرگ دخترخالهاش میگذشت. این پسر ۱۲ ساله به قتل نوع درجه دو متهم شد.
در یکی از پروندههای دیگر، در شهر دالاس آمریکا پسربچه هفت سالهای با سرعت تمام به طرف برادر سه ساله خود دوید و حرکت «کلودسلاین» را که در آن کشتیگیر ساعد خود را روی گردن حریف فشار میدهد، روی او اجرا کرد. بردار سهسالهاش بر اثر این ضربه دچار خونریزی مغزی شد و در دم جان سپرد.
در شهر وارنر آمریکا، مورد دیگری از مرگ بر اثر تقلید از نمایشهای کشتیکج ثبت شده است. در این ماجرا رابینز- پرستار یک پسر بچه چهار ساله- برای اینکه بتواند به راحتی خانه را ترک کند، برای پسرک فیلم نمایشهای کشتیکج را میگذاشت و او را با کودک ۱۵ ماهه دیگری که پرستاریاش را قبول کرده بود در خانه رها میکرد. تا اینکه یک روز این کودک چهار ساله پس از تماشای یکی از مسابقات کشتیکج، به تقلید از رفتار ستارگان این رشته به اتاقی که کودک ۱۵ ماهه در آن خوابیده بود رفت و چندین بار با لگد به پهلوی آن کودک کوبید. چند دقیقه بعد کودک ۱۵ ماهه به خاطر شدت ضربهها از دنیا رفت.