با آماده شدن فیلمنامه آدم برفی، مضمون و پرداختش آشکارا از نظر هر فرد آشنا به شرایط سینما حساسیت‌برانگیز به نظر می‌رسید. همین صدور پروانه‌ی ساخت فیلم را مشکل کرد. در این میان حضور نهاد مورد اعتماد و مهمی چون حوزه‌ی هنری در مقام تهیه‌کننده نقش اصلی را در تولید فیلم ایفا کرد.  

به گزارش همشهری آنلاین، کار ساخت آدم‌برفی در نهادی دولتی به نام حوزه‌ی هنری انجام می‌شد که در آن مقطع اندک‌اندک در حال نشان‌دادن نخستین نشانه‌های تغییر روند حرکتی‌اش بود. مضمون و پرداخت آدم‌برفی به نحوی بود که از دید هر ناظری در آن زمان اجازه‌ی نمایش‌نگرفتنش قابل پیش‌بینی می‌نمود. به‌این‌ترتیب حوزه‌ی هنری باز هم با مدیریت سینمای کشور مشکل پیدا کرد. اما اگر در دهه‌ی ۶۰ به سبب انتقاد از سیاست نرم‌خویی و ملایمت مدیران سینمایی با نهاد معاونت سینمایی به مشکل خورده بود، این‌بار به سبب شدت برخورد این نهاد و مسئولانش بود که به منازعه رسید. 
مضمون و داستان آدم‌برفی ظاهرا از همان جلسات گروهی طرح فیلمنامه‌ی حوزه‌ی هنری شکل گرفته است. جلساتی که با حضور حجت‌الاسلام زم برگزار می‌شد و در آنجا مضامین و طرح‌های مختلفی در حضور مدیر حوزه مطرح می‌شد. طرح آدم‌برفی از سوی شخص زم مورد توجه قرار گرفت. پرداخت نهایی طرح و نوشتن فیلمنامه و ساخت فیلم به داود میرباقری سپرده شد که در آن سال‌ها در حوزه حضور می‌یافت. به‌این‌ترتیب میرباقری پس از پایان فیلمبرداری سریال عظیم و پرهزینه‌ی امام علی(ع) در مسیر انجام مراحل فنی این سریال، به پیشنهاد حوزه‌ی هنری با همان تیم همراهش در سریال، کار ساخت فیلمی درباره‌ی پدیده‌ی مهاجرت ایرانیان و وضعیت آنها در ترکیه - به عنوان ایستگاه گذری این مسیر - را آغاز کرد.
  میرباقری قصد داشت فیلمنامه را در فضای طنز بنویسد اما ظاهرا تأثیر سریال امام علی(ع) همچنان وجود داشته و سایه‌ی بعضی وجوه دراماتیکش بر فیلمنامه مشهود است. خود میرباقری دراین‌باره چنین گفته است: «قصه را که نوشتم دیدم نتوانسته‌ام از تاثیر عمیق سال‌های پرتلاطم ده سال از تاریخ پرتنش زندگی امام علی(ع) رهایی یابم. این بود که قصه آدم‌برفی یک قصه جدی و حتی در بسیاری از لحظات تلخ شد» (فیلم، شماره‌ی ۱۷۰).
  با آماده شدن فیلمنامه، مضمون و پرداختش آشکارا از نظر هر فرد آشنا به شرایط سینما حساسیت‌برانگیز به نظر می‌رسید. همین صدور پروانه‌ی ساخت فیلم را مشکل کرد. در این میان حضور نهاد مورد اعتماد و مهمی چون حوزه‌ی هنری در مقام تهیه‌کننده نقش اصلی را در تولید فیلم ایفا کرد.  
  مدیران سینمایی از همان ابتدا مخالف ساخت فیلم بودند چنان‌که پروانه‌ی ساخت در تاریخ ۱۹ شهریور ۷۳ با این توضیح صادر شده است: «علیرغم مخالفت‌های مکرر کمیسیون پروانه ساخت با موضوع و محتوای فیلمنامه، به علت پذیرش کلیه مسئولیت‌های شرعی و عرفی و اخلاقی فیلم توسط حجت‌الاسلام زم این مجوز صادر گردید. بدیهی است که اظهارنظر نهایی موکول به بازبینی فیلم است» (گزارش فیلم، شماره‌ی ۹۵).
  با مجوز مشروطی که سازندگان از مدیریت سینمایی گرفتند، با ترکیب کامل عوامل سریال امام علی(ع) کار ساخت را در تابستان و پاییز سال ۷۳ انجام دادند. در این میان تغییر چندانی در فیلمنامه‌ی نهایی‌شده در هنگام فیلمبرداری داده نشد. بخش‌های مربوط به ترکیه با سفر عوامل به این کشور فیلمبرداری شد و سازندگان موفق شدند تولید را در زمان معمول به سرانجام برسانند و فیلم برای نمایش در جشنواره‌ی سیزدهم فیلم فجر آماده شد.  
  پیش از شروع جشنواره نام آدم‌برفی در فهرست فیلم‌های پذیرفته‌شده در بخش مسابقه اعلام شد و در جدول برنامه‌ها هم قرار گرفت. در حالی‌که شایعاتی مبنی بر بروز مشکلاتی برای آن شنیده می‌شد، عوامل سعی کردند کمتر اظهارنظر کنند تا فضای پیرامون فیلم ملتهب‌تر نشود. بااین‌حال شایعات در میانه‌ی جشنواره رنگ واقعیت به خود گرفتند و فیلم یک شب قبل از نمایش در جشنواره به دلیل مخالفت مدیران سینمایی کنار گذاشته شد. این سرآغاز سه سال کشمکش و تقابل میان تهیه‌کننده‌ی فیلم، حوزه‌ی هنری که جز آدم‌برفی فیلم دیگرش دیدار هم دچار همین مشکل شده بود، با معاونت سینمایی بود.  


  آدم‌برفی در جشنواره‌ی فجر تنها در یک سئانس خصوصی برای تعدادی از دست‌اندرکاران سینما و اهالی رسانه نمایش داده شد، اما بیشتر افراد پیگیر آن را بعد از جشنواره و در تالار اندیشه‌ی حوزه‌ی هنری دیدند؛ نمایشی که تهیه‌کننده‌ی فیلم برای جمع بیشتری از اهالی سینما ترتیب داده بود و با ازدحام بی‌سابقه‌ای هم روبه‌رو شد. در همین دو نوبت نمایش‌ محدود بسیاری از ساختار و پرداخت نو و بدیع فیلم درباره‌ی یک موضوع خاص و نیز نکته‌ی اصلی‌اش (زن‌پوشی اکبر عبدی) صحبت کردند اما کمتر کسی در همان مقطع تصور نمایشش را داشت.  
  مضمون و پرداخت فیلم به‌گونه‌ای بود که از همین نوبت‌های نمایش محدود، واکنش‌های تندی برانگیخته شد. هفته‌نامه‌ی صبح از اولین رسانه‌هایی بود که به فیلم حمله کرد. چند نقد موافق هم درباره‌ی فیلم در چند نشریه مانند ماهنامه‌ی سوره ارگان رسمی حوزه‌ی هنری و فصلنامه‌ی فارابی منتشر شد.  
  رایزنی‌های مدیران حوزه‌ی هنری با مسئولان سینمایی که از همان شب‌های جشنواره آغاز شد، بعد از جشنواره با شدت بیشتری پیگیری شد. در میانه‌ی سال ۷۴ در حالی‌که به نظر می‌رسید این رایزنی‌ها به نتایج ثمربخشی رسیده، با تغییرات گسترده در سطح مدیریت سینما، دوباره همه‌چیز به نقطه‌ی ابتدایی بازگشت. عزت‌الله ضرغامی مدیر جدید نگاه تندتری نسبت به فیلم داشت.  
  در روزنامه‌ی سلام مورخ ۲۹ شهریور ۷۴ نظر دو تن از اعضای کمیسیون ارشاد و هنر اسلامی مجلس به چاپ  رسید. حسن کامران (نماینده‌ی اصفهان) : «فیلم آدم‌برفی را که دیدم، در مجموع فیلم خوبی است و می‌تواند قابل پخش باشد. ممکن است این‌طور تصور شود که چهره ایرانی‌ها در آنجا مخدوش شده یا قوم‌گرایی شده، این تصور هم به‌نظر من استنباط نمی‌شود. یعنی در واقع این پیامدها می‌تواند جنبه‌های مثبت فیلم باشد. در مجموع می‌شود این فیلم را نشان داد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم به نظر من از اینکه مجوز پخش این فیلم را نداده کار خوبی انجام نداده...»؛ و لطف‌الله زراعی قنواتی (نماینده‌ی بهبهان) : «اعضای کمیسیون اعتقاد داشتند به‌طور کلی در مورد این فیلم و این نوع مسایل جزئی و کوچک نباید بحث اظهارات مقام‌معظم‌رهبری به میان بیاید. باید خود مسئولین مشکل را حل کنند. کمیسیون نظر شورای بررسی فیلم را خواسته است که استدلال آنها چه بوده است. انشاءالله به یک جمع‌بندی خواهیم رسید و به وزارت ارشاد منعکس خواهد شد». 
  اما زمانی که نظر ارشاد اعلام شد، وضعیت به گونه‌ی دیگری بود؛ طی نامه‌ای از سوی اداره‌ی‌کل نظارت و ارزش‌یابی به تهیه‌کننده، درخواست اعمال یازده مورد اصلاحیه شد که بعضی از این «موارد» خود چند مورد دیگر را دربر می‌گیرند:
۱- صحنه‌های بی حجابی در هتل (سکانس‌های اول)
۲- گفتار جواد سیاه در کاباره
۳- ترانه‌های مبتذلی که جواد در موارد زیر می‌خواند: الف) در کاباره، ب) در مسافرخانه، پای تلفن، ج) در اتاق درنا، د) در اتومبیل پس از بهبود درنا
۴- نماهای شیشه‌ی مشروب در کاباره
۵- صحنه‌هایی که اسی دربه‌در لیوان مشروب در دست دارد یا مشروب می‌خورد در کلیه‌ی موارد
۶- جمله‌ی چرچیل: «حکایت افغانی تو ایرونه»
۷- ترانه خواندن چرچیل: «آی بانو بانو بانو، بنشین به روی زانو» و رقص چرچیل
۸- نماهای لباس زیر در اتاق درنا
۹- گفته‌های چرچیل به دنیا: «اون پتو رو از سرت باز کن، این‌جوری مثل گل نشکفته‌ای» (در صورتی که پاسخ دنیا مناسب باشد بلامانع است)
۱۰- نحوه‌ی اظهار محبت شوهر آمریکایی.
۱۱- دوش گرفتن درنا و از حمام بیرون‌آمدن درنا در اتاق دنیا.
  سازندگان با مشاهده‌ی تغییر نکردن شرایط بر فعالیت‌هایشان شدت بخشیدند و رایزنی‌ها را تا سطح عالی‌ترین مقامات نظام پیش می‌برند. در همین زمان بود که نامه‌ی معروف اعتراضی اهل فرهنگ و هنر به شرایط نظارتی با عنوان «ما هنرمندیم» منتشر شد، که بسیاری شرایط آدم‌برفی را نمودی از مسائل پیرامون این نامه‌ی جنجالی می‌دانند.  
  اکران نشدن آدم‌برفی در زمان ساختش برای نخستین بار فیلمی از سینمای ایران را به عنوان اثری ممنوعه‌ وارد بازار قاچاق ویدئویی کرد و بسیاری از خانواده‌ها آن را به عنوان «فیلمی توقیف‌شده» در خانه‌هایشان دیدند. این برای سینمای محافظه‌کار ایران نقطه‌عطفی در مناسباتش بود؛ در حالی که محصول دیگر سازندگان همین فیلم، سریال امام علی(ع) با ستایش فراوان از رسمی‌ترین رسانه‌ی کشور پخش می‌شد.  
  سال ۷۴ به همین ترتیب گذشت و سال آینده با صحبت‌های عزت‌الله ضرغامی درباره‌ی فیلم آغاز شد. در فروردین ۷۵ مسئولان حوزه موفق شدند فیلم را برای هیئت دولت در دو نوبت به نمایش درآورند و توصیه‌هایی بگیرند، آن‌چنان که رئیس جمهور وقت، آیت‌الله هاشمی درباره‌ی وضعیت فیلم از مصطفی میرسلیم وزیر ارشادش توضیح خواست و دستور مساعدت در حل مشکل فیلم را داد.  


  عزت‌الله ضرغامی معاون سینمایی در واکنش به این اقدامات در گفت‌وگویی جمعی با مسئولان بخش سینمایی روزنامه‌ها و رسانه‌ها درباره‌ی عدم نمایش دیدار (دیگر فیلم توقیفی حوزه‌ی هنری) و آدم‌برفی گفت: «این فیلم‌ها اشکالاتی داشت و ما به سازندگان دو فیلم گفتیم که با چند مورد اصلاحی، فیلم‌هایشان قابل نمایش است ولی متأسفانه تهیه‌کننده‌ی این دو فیلم به دلایلی از این کار سر باز زده است. ما حتی گفته‌ایم حاضریم هزینه‌ی موارد اصلاحی را نیز متقبل شویم». این صحبت‌ها نشان‌دهنده‌ی منازعه‌ی سنگین پیش‌آمده میان معاونت سینمایی و حوزه‌ی هنری بود.  
  در میانه‌ی سال ۷۵ با آن‌که مدیر نظارت و ارزش‌یابی معاونت سینمایی تغییر کرد و مدیر جدید حبیب‌الله کاسه‌ساز به ظاهر همراهی بیشتری با سینماگران داشت اما در عمل اتفاقی برای فیلم نیفتاد. در این سال حجت‌الاسلام زم رئیس بانفوذ حوزه‌ی هنری هم فعالیت‌هایش را برای رفع مشکل فیلم شدت بخشید و در این راه نامه‌ی سرگشاده‌ی تندی خطاب به وزیر ارشاد نوشت و رونوشتش را به دفتر مقام معظم رهبری، رئیس‌جمهوری و سازمان بازرسی هم فرستاد.  
  سازمان بازرسی پیگیر موضوع شد و از وزیر ارشاد توضیح خواست. ضرغامی معاون سینمایی پیرو نامه وزیر ارشاد در واکنش به این اتفاق بر اصرار تهیه‌کننده‌ی فیلم در انجام‌ندادن اصلاحیه‌های لازم اشاره کرد و همین را علت اصلی حل‌نشدن مشکل دانست. حجت‌الاسلام زم نیز انجام اصلاحات را ناممکن دانست، زیرا: «در صورت اعمال اصلاحیه چیزی از فیلم باقی نمی‌ماند». 
   اوایل سال بعد خبر امیدوارکننده‌ای به گوش رسید : «به دستور رئیس‌جمهور دو فیلم آدم‌برفی و دیدار بعد از یک سال تعویق در جدول اکران ۷۵ قرار گرفتند. جناب رئیس‌جمهور در ۹ و ۱۱ فروردین ۷۵ این دو فیلم را مشاهده نمودند و به گفته حاضران جلسه به‌شدت تحت‌تاثیر این دو فیلم قرار گرفتند» (روزنامه‌ی سیر و سیاحت، ۲۵ فروردین ۷۵). اما باز هم اتفاقی نیفتاد.  
 حبیب‌الله کاسه‌ساز (مدیرکل اداره‌ی نظارت و ارزش‌یابی) در گفت‌وگویی اعلام کرد: «نمایش فیلم با رفع اشکالات موجود که به طور مکتوب به اطلاع حوزه هنری رسیده بلااشکال است. تایید فیلم‌های یادشده از سوی مسؤولان درجه‌یک کشور هرگز به صورت رسمی اعلام نشده و طبیعی است این اداره کل به صرف ادعای غیرمستند نمی‌تواند با وجود مشکلات فعلی اقدام به صدور مجوز کند». 
  هفته‌نامه‌ی سینما در شماره‌ی ۲۹۳ با افسوس فراوان خبر داد که فیلم قبل از اکران، بدون مجوز و به شکلی غیرقانونی توسط انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان در دو نوبت برای برادران و خواهران به بهای بلیت ۵۰۰ ریال به نمایش درآمده و این‌که صبح ۲۱ آبان، خیل‌عظیم دانشجویان جلوی در سمعی و بصری انجمن به انتظار بلیت ایستاده بودند.
  سال ۷۶ اما حکایت دیگری دارد؛ در شروع این سال با رایزنی‌های زم، رئیس‌جمهور دستور کتبی رفع مشکل نمایش فیلم را صادر کرد و هم‌زمان نیز حجت‌الاسلام زم در گفت‌وگویی رسانه‌ای به صحبت‌ درباره‌ی فیلم پرداخت: «دیدار و آدم‌برفی قربانی نگاهی کج‌اندیشانه و بدبینانه در عرصه‌ی سینما و نمایش کشور شده‌اند. عده‌ای معتقدند که جذابیت برای فیلم لازم نیست اما حوزه به این اصل معتقد شده که هیچ فیلمی نباید ساخته شود، مگر آن که وضعیتش با مخاطب روشن شود». اما این صحبت‌ها در میانه‌ی تغییرات سیاسی در راه کشور و اتفاقات مربوط به انتخابات ریاست‌جمهوری مخاطب چندانی نیافت.  
  نتیجه‌ی انتخابات و پیروزی سیدمحمد خاتمی معادلات را درباره‌ی دو فیلم دیدار و آدم‌برفی تغییر داد. بعد از انتخابات، معاونت سینمایی که مدیرش بر سر کارش حاضر نمی‌شد با صدور پروانه‌ی نمایش مشروط با این شرط که سازمان تبلیغات اسلامی (و نه حوزه‌ی هنری) مسئولیت اکران فیلم را برعهده بگیرد عملا خود را از این منازعه خارج کرد. مسئولان حوزه که می‌دانستند مدیران جدید ارشاد برای نشان‌دادن نگاه جدیدشان باید اقدام عملی انجام دهند، ضمن پاسخ تند به معاونت سینمایی صبر کردند و نتیجه‌ی این اقدامشان را هم با دستور وزیر جدید ارشاد گرفتند.  
  عطاءالله مهاجرانی دستور نمایش فیلم را در اولین روزهای فعالیتش صادر کرد و آدم‌برفی بعد از سه سال در حالی که بسیاری از مخاطبان بالقوه‌اش نسخه‌های بی‌کیفیت آن را در ویدئو دیده‌ بودند و به همین دلیل بسیاری پیش‌بینی فروش چندانی برایش نمی‌کردند، در آغاز فصل زمستان که از منظر دست‌اندرکاران پخش و اکران در سینمای ایران فصل نامناسبی برای اکران فیلم محسوب می‌شود، به روی پرده رفت.  
  استقبال از فیلم اما حیرت‌انگیز بود. در حالی که اخباری مبنی بر حمله (اکثرا در ساعات نیمه‌شب) به تعدادی از سینماهای نمایش‌دهنده‌ی فیلم در تهران و شهرستان‌ها منتشر می‌شد، سیل استقبال ادامه داشت. رسانه‌ها استقبال از فیلم را ناشی از حاشیه‌های سه‌ساله‌اش ‌دانستند و در نقدهایشان چندان با فیلم مهربان نبودند. تعدادی حتی آن را نوعی بازتولید مدرن فیلمفارسی با شخصیت‌های کلیشه‌ای‌اش ‌دانستند. رسانه‌های منتقد دولت هم انتقاداتی از مضمون و پرداخت فیلم کردند.  
   هفته‌نامه‌ی مهر در شماره‌ی ۳۵ مورخ ۲ دی ۷۶ خبر داد که عده‌ای با تجمع در برابر سینماهای نمایش‌دهنده‌ی فیلم در اصفهان و بابل به این کار اعتراض کرده و مانع نمایش فیلم شده‌اند و در اعلامیه‌های خود به پوشیدن لباس زنانه توسط یک مرد اعتراض داشته‌اند و نیز به مواردی چون «مضمون آن کاملا شبهه‌برانگیز است» و «نکته قابل توجه دیگر این فیلم توهین به ملت ترک زبان می‌باشد» و مانند آن اشاره کرده و اعلام داشته‌اند: «تا پای جان هم‌قسم شده و ضمن احترام به جایگاه قانون و قانونمندی! از نمایش فیلم جلوگیری خواهند نمود». اما سینما قدس اصفهان که دو روز پس از اکران فیلم عملا تعطیل شده بود، با دخالت ماموران انتظامی و دستور قوه‌ی‌قضائیه نمایش فیلم را از سر  گرفت.
  مخاطبان اما بی‌اعتنا، فروش فیلم را تا حد شکستن رکورد تاریخ سینمای ایران بالا بردند. همگان از شروع دوران جدید صحبت می‌کردند و اقدام مسئولان جدید را می‌ستودند. سازندگان هم بعد از گذشت بیش از سه سال از ساخت فیلم چندان رغبتی به صحبت نداشتند، تا حدودی هم رعایت حاشیه‌ها را می‌کردند و این‌چنین بود که نمایش آدم‌برفی سندی از اقدامات مدیران جدید تلقی شد.  
  حدود ۱۰ سال بعد، فیلم در تلویزیون به نمایش درآمد و توقیف سه‌ساله‌ی آن باز هم عجیب‌تر به نظر آمد.
  سرنوشت آدم‌برفی حالا نمونه‌ی عینی دو نوع طرز تلقی در مدیریت سینمای ایران شده است: نگاهی که نمایش فیلم‌های با مضمون و پرداخت خاص را منجر به بروز واکنش‌هایی در جامعه می‌داند و مخالف اکران این نوع فیلم‌هاست؛ و نگاه دیگری که نمایش چنین فیلم‌هایی را برای جامعه‌ای که در لایه‌های پنهان خود درگیر و همراه با چنین مضامینی است، لازم و مفید می‌داند.  
  در این میان آشکار است که سازندگان کاملا با شرایط آشنا بوده‌اند و با وجود انتخاب مضمونی خاص، نتیجه‌ی نهایی و تصویر ارائه‌کننده از آن بسیار با آموزه‌های رسمی همراه است. این نکته‌ای است که گویا مسئولان زمان ساخت فیلم چندان به آن توجهی نکرده و بیشتر در سطح همان نکته‌ی ظاهری یعنی زن‌پوشی اکبر عبدی باقی مانده بودند.  
  اجرای زیبا و متفاوت بازیگران فیلم اما حالا یکی از نقاط اوج سینمای ایران در ارائه‌ی تیپ‌های نمونه‌ای سینماست. اکبر عبدی در اوجی دیدنی  بازی حیرت‌انگیزی دارد و همراهش داریوش ارجمند و پرویز پرستویی و محمدرضا شریفی‌نیا هم اجراهایی دیدنی از شخصیت‌های ملموس دارند؛ شخصیت‌هایی که هرکدام از این بازیگران در فیلم‌های بعدی‌شان بارها آن را تکرار کردند و مخاطبان تا سال‌ها این بازیگران را با همین نقش‌ها به یاد می‌آوردند.  
  پس از گذشت بیش از ۲۹ سال از ساخت آدم‌برفی همچنان فیلم‌هایی چون آدم‌برفی در سینمای ایران اندک است. همین نشان‌دهنده‌ی نگاه محافظه‌کار و محدود مدیران است که بیشتر ترجیح می‌دهند تولیداتی را سامان دهند که کمترین واکنش‌ها را برانگیزند و چالشی  ایجاد نکنند.
 

منبع: همشهری آنلاین