به گزارش همشهری آنلاین، زن ۴۲ ساله ای که وحشت زده فرزند ۹ سالهاش را به آغوش میکشید، به افسر دایره اطلاعات و امنیت کلانتری معراج مشهد گفت: «از سال ها قبل با همسرم دچار اختلاف شدیم تا جایی که دیگر نتوانستم این زندگی را تحمل کنم و به ناچار تقاضای طلاق دادم.
بعد از کش و قوس های فراوان بالاخره هفدهم خرداد مهر طلاق بر شناسنامهام نقش بست و از همسرم جدا شدم اما بنا به حکم قانون سرپرستی دو فرزندم به من واگذار شد و شوهر سابقم نیز می توانست با فرزندانش دیدار کند، به همین دلیل من هیچ گاه برای دیدار دختر ۱۴ ساله و پسر ۹ سالهام با پدرشان سنگ اندازی نمیکردم و آن ها برای این ملاقات ها آزاد بودند.
- سرگذشت عجیب ۳ نجاتیافته از قصاص | از مردی که عشق سوئیسیاش را کشته تا قاتل دنیادیدهای که ۴ مدرک دانشگاهی دارد و زنی که جان شوهرش را گرفته است
- جنایت هالیوودی در پژو ۲۰۶ | ردزنی قاتل در زندان امنیتی ؛ او در اغتشاشات دستگیر شده بود | سناریوی عجیب قتل ؛ از دزدیدن یک جوان تا فرار به ترکیه
- حکم اعدام برای خیانت مرد متاهل | زن جوان فقط شلاق میخورد!
حدود یک هفته قبل، پسر ۹ ساله ام نزد پدرش رفته بود و قرار شد که شوهر سابقم او را به در منزل بیاورد و به من تحویل بدهد. من هم عصر هنگام در خیابان کافی منتظر ماندم. حدود ساعت ۱۸:۲۰ بود که «م» به همراه پسرم وارد کوچه شدند. او در حالی که پسرم را تحویل میداد از من خواست برای بازگشتش تاکسی اینترنتی بگیرم!
در این هنگام خواهرم با گوشی خودش برای او تاکسی گرفت. وقتی خودروی اجارهای به محل رسید، شوهر سابقم شروع به تهدید کرد و من هم ساکت بودم ولی او زمانی که سوار تاکسی اینترنتی شد ناگهان سلاح کلت جنگی را از کمرش بیرون کشید و با چهره ای خشمگین از خودرو بیرون آمد و لگدی به من زد که روی زمین افتادم. در همین لحظه او لوله کلت را روی سرم گرفت و در حالی که من وحشتزده غافلگیر شده بودم، ناگهان ماشه را فشرد و گلوله با صدای دلخراشی از کنار گوشم عبور کرد به طوری که سرم سوت کشید.
هنوز دچار شوک بودم و خیره به او مینگریستم که انگشتش را دوباره روی ماشه گذاشت تا باز هم شلیک کند اما این بار به خود آمدم و لگدی به پیکرش زدم که لوله سلاح رو به آسمان قرار گرفت و گلوله به صورت هوایی شلیک شد.
در همین حال همسایگان و اهالی که متوجه ماجرا شده بودند، به سمت او هجوم آوردند و «م» با رها کردن اسلحه، از محل گریخت و من هم از این حادثه تکان دهنده جان سالم به در بردم ولی هنوز ترس و وحشت ناشی از شلیکهای نافرجام بر وجودم حکمفرماست و اکنون نیز به کلانتری آمدهام تا از او شکایت کنم چرا که دیگر «امنیت جانی» ندارم و از بازگشت دوباره او می ترسم.»
با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، گروهی از افسران کارآزموده دایره اطلاعات و امنیت عمومی با هدایت و نظارت مستقیم سرگرد امیررضا فعال (رئیس کلانتری معراج مشهد) ماموریت یافتند تا هر چه زودتر برای دستگیری عامل شلیک های نافرجام وارد عمل شوند. این گونه بود که ردزنی های اطلاعاتی به محور مشهد – چناران کشید و مشخص شد که متهم فراری به روستای نوبهار در منطقه شهر جدید گلبهار گریخته است. طولی نکشید با کشف سلاح کلت کمری، این متهم نیز در یک عملیات ضربتی دستگیر و تحویل مراجع قضایی شد.