به گزارش همشهری آنلاین، از زمانی که علم ساخت اسلحه پیشرفت کرده و انسان توانسته با اعمال تغییرات در ساختمان اسلحه و ترکیب گلوله، سلاحهای دوربرد بسازد، تیراندازانی حرفهای به نام تکتیرانداز(Sniper) وارد عرصه جنگ شده و برگ برنده هر فرماندهای به شمار میآیند. امروزه حتی نیروهای پلیس ویژه شهری هم از تکتیراندازها استفاده میکنند چرا که در محیطهای شلوغ و پرازدحام شهری نمیتوان به راحتی به سوی سارقان و جنایتکاران آتش گشود بلکه باید از این تیراندازان ماهر استفاده کرد. جالب است بدانید ارتشهای نظامی - شوروی سابق و آمریکا - همیشه به داشتن بهترین و حرفهایترین تکتیراندازها معروف بودهاند. با هم فهرستی از بهترین تکتیراندازهای جهان را مرور میکنیم.
راب فورلانگ
راب فورلانگ در سال ۱۹۷۶ به دنیا آمد و یکی از بهترین تکتیراندازان کانادایی دنیاست. رکورد طولانیترین مسافت برای یک شلیک موفقیتآمیز فعلا در اختیار اوست: شلیک موفق از فاصله ۲ هزار و ۴۳۰ متری؛ چیزی شبیه شوخیاست اما راب آن را واقعیت بخشیده! البته یک رکورد تایید نشده دیگر هم وجود دارد: کرگ هریسون انگلیسی که در نوامبر هنگام خدمت در افغانستان هدفی را از فاصله ۲ هزار و۴۷۵ متری هدف قرار داد. راب از نوجوانی عاشق تیراندازی بود و بدون استفاده از راهنماییهای هیچ مربی یا معلمی توانست به یک تیرانداز حرفهای تبدیل شود.
فورلانگ در جریان جنگ افغانستان در مارس سال ۲۰۰۲ در تعقیب گروهی از نظامیان طالبان وارد دره شاهکوت شد و توانست با رایفل پیشرفته کالیبر ۵۰ خود یکی از آنها را با سه شلیک از پای درآورد. اما چند روز بعد او و اعضای گروهش به بیکفایتی در عملیات نظامی در افغانستان محکوم شدند. بازرسی کل نیروهای نظامی کانادا این پرونده را با جدیت دنبال کرد اما پس از تحقیقات و بازجوییهای فراوان، همه سربازان حکم برائت دریافت کردند. راب که از این حادثه و دادگاههای طولانی آن خیلی سرخورده شده بود نیروی نظامی کانادا را ترک کرد و در حال حاضر به عنوان یک مامور پلیس معمولی در کانادا انجام وظیفه میکند.
لیودمیلا پاولیچنکو
لیودمیلا را همه آمریکاییها با مصاحبه جنجالیاش با مجله تایم در سال ۱۹۴۲ میشناسند. او یکی از برترین تکتیراندازان جهان و بهترین تکتیرانداز زن جهان به شمار میآید. البته مطمئنا مدل لباس نظامی لیودمیلا برای آن ۳۰۹ سرباز نازی که با شلیکهای دقیق او کشته شدند چندان مهم نبود!
روسها او را الهه شجاعت میدانند و به داشتن چنین سرباز زن بالیاقتی به خود میبالند. او در ۱۲ جولای ۱۹۱۶ در جنوب اوکراین متولد شد و از همان کودکی با سایر دختربچهها فرق داشت. لیودمیلا همیشه با پسربچهها بازی میکرد و با تفنگهای ساچمهای بچگانه به شکار گنجشک میپرداخت و بهتر از همه پسربچههای همسن و سالش شلیک میکرد! وقتی جنگ آلمان و روسیه در سال ۱۹۴۱ رسما آغاز شد، پاولیچنکو داوطلبانه به جبهههای جنگ اعزام شد اما رسیدن به خط مقدم جنگ آنقدرها هم کار سادهای نبود.
افراد مافوق هرگز به لیودمیلا اجازه نمیدادند به مناطق خطرناک جنگی پا بگذارد چون به هرحال او یک زن بود! اما داستان اولین روز خدمت او در خط مقدم جالب است؛ لیودمیلا در مصاحبه با یک روزنامه روسی درمورد این روز گفت: «بار اول که یکی از سربازان دشمن را هدف گرفتم، نتوانستم ماشه را بچکانم چون کشتن حتی اگر دشمنان هم باشند فقط در تئوری کار سادهای است نه در عمل؛ اما در همان لحظه سربازی در چندمتری من به ضرب گلوله همان سرباز نازی کشته شد.
من بعد از مشاهده این صحنه وحشتناک دوباره هدف گرفتم و این بار تنها با یک شلیک سرباز نازی را کشتم. بعد از آن در کشتن هیچکدام از سربازان دشمن درنگ نکردم!» لیودمیلا اولین شهروند روس بود که توانست وارد کاخ سفید آمریکا شود. او در ضیافت شامی که به افتخارش ترتیب داده شده بود با روزولت، رئیسجمهور وقت آمریکا و همسرش ملاقات کرد. لیودمیلا پس از جنگ در سالهای ابتدایی دهه ۵۰ ادامه تحصیل داد و به یک مورخ خبره تبدیل شد. در حال حاضر دو کتاب و چندین مقاله تاریخی از او برجای مانده است.
کارلوس هاثکاک
اگرچه نمیتوان کارلوس را یکی از رکوردداران تیراندازی نه در زمینه درصد موفقیت شلیکها و نه در زمینه شلیک از مسافتهای دور بهشمار آورد اما کافی است یک بار در موتور جستوجوگر گوگل، فهرست بهترین تکتیراندازان جهان را جستوجو کنید: مطمئنا در ۹۰درصد موارد با این نام مواجه خواهید شد؛ او را الویس پریسلی تکتیراندازان جهان میدانند (الویس پریسلی مشهورترین خواننده راک آمریکاست!) .
او صاحب بیشترین جوایز و بالاترین مقامها بین تکتیراندازهای دنیاست تا جایی که یک باشگاه تیراندازی در کمپ لهجوآنه در واشنگتن دیسی و یک کتابخانه نظامی در همین شهر هاثکاک نام گرفتهاند. کارلوس که در ۱۷سالگی به ارتش پیوست به «پر سفید» مشهور بود. چون همیشه یک پر سفید در کلاه نظامی خود داشت.
فرماندهان ارتش به سرعت نبوغ این پسرجوان آرکانزاسی را در تیراندازی کشف کردند و تمرینات ویژهای برای او در نظر گرفتند. او که ازهمان ابتدا زیر نظر بهترین تکتیراندازهای ارتش آن زمان دورههای آموزشی حرفهای را طی کرد تا قبل از دریافت اولین درجه نظامی به یک تیرانداز حرفهای و تمامعیار تبدیل شود.
دیگر لازم نیست درمورد جوایز مختلفی که او در مسابقات تیراندازی متعدد کسب کرده چیزی بگوییم. کافی است بدانید یکی از فرماندهان ارشد نظامی ارتش آمریکا در جنگ ویتنام، پس از مشاهده مهارت هاث کاک در تیراندازی شگفتزده و عصبانی شده و فرماندهان او را توبیخ کرده بود که «ما در جبهه جنگ به چنین سربازانی نیاز داریم و شما وقت او را با کسب کاپهای بیارزش تلف میکنید!؟» کارلوس در سال ۱۹۶۶ وارد ویتنام شد و در دو دوره طولانی ماموریتهای خطرناکی برعهده گرفت.
هاث کاک در همان شرایط در مصاحبهای با واشنگتن پست گفت: «این ریسکپذیری مرگباری است. شما در ویتنام شانس دوباره ندارید. در صورت انجام اولین اشتباه، مقصد شما کیسه حمل اجساد خواهد بود! دروغ است بگویم نمیترسم چون همه میترسند! همین ترس باعث میشود با احتیاط و دقت بیشتر انجام وظیفه کنم. به همین خاطر من بهترین هستم!» ارتش ویتنام کارلوس را دشمن درجه یک خود میدانست و ۳۰هزار دلار جایزه برای سر او در نظر گرفته بود. در نهایت او از تمام این خطرات جان سالم به در برد و در سال ۱۹۹۹ در ۵۷سالگی به علت تصلب بافتهای حیاتی به بیمارستان منتقل شده پس از چند روز درگذشت.
واسیلی زاییتسیف
بیشتر تکتیراندازان حاضر در این فهرست دستمایه خلق شخصیتهای مختلف در کتابها و فیلمهای سینمایی بودهاند اما هیچکدام به اندازه زاییتسیف مشهور نیستند. فیلم مشهور و پرفروش «دشمن پشت دروازه» در سال ۲۰۰۱ براساس زندگی این تک تیرانداز روسی ساخته شده است. بیشتر صحنههای این فیلم براساس اتفاقاتی. که در میدانهای جنگی واقعی برای واسیلی رخ داده است، هرچند عجیب و باورنکردنی به نظر میرسد اما واسیلی از تمام این مهلکههای خطرناک جان سالم به در برد!
او در زمینههای مختلف تیراندازی صاحب رکورد است: ۱۴۹شلیک موفق و تنها ۴۰۰ شلیک ناموفق در طول چندین سال خدمت در میدانهای جنگی! واسیلی همیشه هدف اصلی تکتیراندازهای نازی بود اما با هوشیاری فراوان و شم نقشهخوانی حرکات دشمن، افرادی را که برای کشتنش ماموریت داشتند، هدف قرار میداد.
فرانسیس پگاهماگابو
فرانسیس بهترین تکتیرانداز جنگ جهانی اول است. خدمات او در ارتش بیشتر شبیه قهرمانان کمیکاستریپ است تا سربازان واقعی! او در جنگهای مهمی چون کوهستان سورل، پاسچندال و اسکارپ حضور داشته و توانسته ۳۷۸ تن از سربازان دشمن را هدف قرار دهد. را به هلاکت برساند.
او مهارتهای زیادی در میدان جنگ داشت: یک بار به خاطر توان اطلاعاتی بالا و شناسایی عناصر نفوذی دشمن در جبهه خودی مدال افتخار دریافت کرد. مدال دوم را هم وقتی گرفت که توانست یکتنه به خط آتش دشمن بزند و مهمات فراوانی نصیب نیروهای خودی کند. فرماندهان فرانسیس از او نه تنها در پست تکتیرانداز بلکه در پستهای مختلف استفاده میکردند؛ چنانکه لقب او «مرد همهفنحریف» بود.
فرانسیس وقتی تنها ۱۲ سال داشت، توانست در یک رقابت جدی تیراندازی در خلیج جورجیا مدال قهرمانی کسب کند. او یک کانادایی بود و همیشه در دوران خدمت خود مجبور بود دو برابر سایرین تلاش کند چون در طول تاریخ نظامی آمریکا همیشه ذهنیت بدی درمورد سربازان کانادایی وجود داشته است. پگاهماگابوی افسانهای عاقبت چندان باشکوهی نداشت. هرچند او در جبهههای جنگ اروپایی بسیار معروف و محبوب بود اما با بازگشت به وطنش یعنی کانادا جایگاه سابق خود را از دست داد و به مرور زمان فراموش شد.
آدلبرت اف. والدرون
آدلبرت یکی از بهترین تکتیراندازان تاریخ است که در زمینه درصد موفقیت در شلیکها ازهاثکاک هم پیش افتاده است. آدلبرت در طول دوران خدمتش ۱۰۹ شلیک موفق داشت. کلنل میشائیل لی لانینگ -یکی از فرماندهان ارشد ارتش آمریکا در ویتنام - درمورد آدلبرت میگوید: «در یکی از بعدازظهرهای گرم و ترسناک جنگ ویتنام سوار بر قایق تانگو در حال عبور از رود مکونگ بودیم که ناگهان با شلیک از راه دور، چندسرباز خود را از دست دادیم.
ما نمیتوانستیم تکتیرانداز ویتنامی را از فاصله ۹۰۰ متری ببینیم اما گروهبان والدرون به سرعت اسلحه خود را به دست گرفت و با خونسردی تنها با یک بار شلیک، تکتیرانداز ویتنامی را که بالای یک درخت نارگیل مخفی شده بود، هدف قرار داد؛ آن هم از روی قایق در حال حرکت! این است بهترین تکتیرانداز ارتش ما!»
سیمو هایا
بیشتر موفقیتهای نظامی سیمو در جنگهایی صورت گرفته که برد رسانهای زیادی نداشتهاند. در زمستان سال ۱۹۳۹ ارتش روسیه به فنلاند حمله کرد و در این برهه حساس، سیمو با مخفی شدن میان برفها و استفاده از مهارت ذاتیاش در تیراندازی، ۵۰۰سرباز روسی را تنها در مدت سه ماه هدف قرار داد. سربازان روسی لقب «مرگ سفید» را برای او انتخاب کردند.
جالب است بدانید که هایا همیشه از استیلها و روشهای کلاسیک تیراندازی استفاده میکرد و با لیزر بیگانه بود و هرگز با تفنگهای کالیبر ۵۰ شلیک نکرد. دوست همیشگی او رایفل قدیمیاش بود. در نهایت ارتش روسیه در جنگ برنده شد اما مقایسه تلفات جنگی دو ارتش نشان میدهد روسیه در این جنگ ضربه سختی خورد: ۲۲ هزار و ۸۳۰ کشته برای فنلاند و ۱۲۶ هزار و ۸۷۵ کشته برای روسیه! چنانکه یکی از فرماندهان ارشد ارتش سرخ ادعا کرد: «ما تنها توانستیم ۲۲هزار مایل مربع از قلمروی خود را پس بگیریم که تنها برای دفن اجساد سربازانمان کافی بود!»
چاک ماوهینی
چاک ماوهینی پس از هاثکاک معروفترین تکتیرانداز تاریخ آمریکاست. چاک یکی از برگهای برنده ارتش آمریکا در جبهه ویتنام بود اما خانوادهاش هیچ اطلاعی از مهارتهای نظامی او نداشتند تا جایی که همسرش پس از مطالعه کتاب «مادر عزیز: از یک تکتیرانداز جبهه ویتنام» متوجه شد چاک یکی از برترین تکتیراندازان دنیاست و رکورد ۱۰۳ شلیک موفق را به دست آورده است.
چاک هرگز داستان قهرمانیها و موفقیتهای خود را برای خانواده و دوستانش روایت نمیکرد. او پس از ۱۶ماه خدمت در ویتنام به دستور افراد مافوق به کشور بازگشت چون به نظر میرسید دچار افسردگی و خستگی شدید شده است. ماوهینی در مصاحبه با مجله استاندارد آمریکا میگوید: «من کار خاصی نکردم. نمیدانم این همه سروصدا برای چیست؟ »