همشهری آنلاین: در محله قدیمی آبشوران کرمانشاه، ۱۷ پله پائینتر از سطح خیابان شهید حداد عادل، آنها برای آخرتشان تکیهای برپا کردند که در ایام عزاداری مظلومان کربلا لبریز از جمعیتی میشد که مثل خود آنها غمی در سینه داشتند؛ در ایامی که هر شهر و کوچه و برزنی، تکیه و بنایی برای برپایی مصیبتزدگان داشت و ایران پر شده بود از ماتمسراهای حسینی، تکیه آنها چیز دیگری بود.
در تکیه مفصل آنها علاوه بر اینکه مداحان شرح رشادتها و مظلومیتهای اباعبدالله حسین و یارانش را میدادند دیوارها هم ذکر مصیبت میکردند. تکیه معاونالملک را برای اولین بار میرزاحسینخان معینالرعایا ساخت اما در ایامی که به توپ بستن، رسم روزگار شده بود مخالفان او بنایی را که وقف مراسم عزای حسینی شده بود با تیر شقاوت به آتش کشیدند؛ ظاهرا مظلومیت سالار شهیدان کربلا پایانی نداشت. هر چند پس از این ماجرا پسران میرزاحسین دست به کار ترمیم یادگار پدرشان شدند اما تکیه آنی نشد که باید میشد.
این بود که حسنخان معاونالملک با دل سوختهاش از راه رسید، بنا را از برادرانش تحویل گرفت، آستین همتش را تا کرد و بالا زد و دست به کار شد. او بنایی را که در همسایگی تکیه بود خرید و ضمیمه تکیه کرد تا تکیه هم حسینیه داشته باشد، هم عباسیه و هم زینبیه. دوباره جمعیت دل سوخته به تکیه مفصل معاونالملک روآورد تا به توصیه کتیبه بنا عمل کند که؛ «سر زنان سینه زنان پای در این بقعه گذار / کین بنا غمکده واقعه کرب و بلاست»
نبوغ یک نقاش
نقاش کاشیهای تکیه، هر چه داشته در این کادر جا داده است. میشود بین شلوغی مجلس چشم دواند و بیشتر صحنههای کربلا را دید؛ صف کشیدن اشقیاء و اولیا روبهروی هم، نبرد نابرابر سپاهیان، بالا رفتن علی اصغر(ع) بر دستان حسین ابن علی(ع)، سرهای بیتن میان خیمهها و... و. نقاش با تغییر قد و قواره آدمها در هر قسمت، روایتها را از هم جدا کرده است. این یعنی یک گام قابل تحسین در نقاشی کاشی.
سالار کربلا
شخصیت اصلی در نقاشیهای مذهبی همیشه بیشتر به چشم میآمد. سنت تصویرگری همان است که در نقاشیهای قهوهخانهای به جا آورده میشد، مهمترین فرد مجلس باید بزرگتر از سایرین و در مرکز قرار میگرفت. امامحسین(ع) و علی اصغرش سوار بر ذوالجنان، با به جا آوردن این رسم در سینه یکی از دیوارهای صحن تکیه حضور یافتهاند تا بار دیگر رسوایی و سنگدلی اشقیاء را بر همه عیان کنند.
مویه بانو
زینب(س) بر جنازه شرحهشرحه شده قمر بنیهاشم زانو زده، کمی آن طرفتر دست جدا افتاده از بازوان برادر شمشیر عدالتخواهیاش را به هیچ قیمتی رها نمیکند. هیچ نوشتهای کنار شخصیتهای داستانها نیست اما مردم آنها را بهخوبی بهجا میآوردند، با انگشت به هم نشان میدادند و اشک میریختند. چهره مبارک امامان اهل بیتشان در بسیاری از نقاشیهای ایرانی در پس نقابی نورانی پوشانده میشد حتی گردن مبارک بیسر حضرتعباس(ع) همچنان نورانی است.
زیباییهای یک بنا
تکیه معاونالملک سه بخش دارد؛ حسینیه، زینبیه و عباسیه. حسینیه که صحن کوچکی است و اطراف آن حجرههای دوطبقه و طاقنماهای متعدد است که سراسر دیوارهای آن با کاشیهای زیبا آراسته شده. بخش میانی یا زینبیه، صحن مسقفی است که تمام دیوارها و حجرههای اطرافش با ۱۸ تابلو از صحنههای غمانگیز کربلا تزئین شده. دیوارهای صحن وسیع عباسیه هم با کاشی هفترنگ تزیین شده و روی آنها صحنههایی از ورود یوسف به کنعان و بارگاه امامعلی(ع) و امامحسین(ع) دیده میشود.
مجلس رسوایی
مجلس، مجلس افشاگری حضرت زینب(س) است و رسوایی یزید بن معاویه، در سال ۶۱هجری قمری. اما آن دو نفر که بالای کادر کنار تخت یزید با لباسهای فرنگی و نظامی عصر قاجار روی صندلی نشستهاند، از کجا رسیدهاند و چکار میکنند را فقط خدا میداند. هرکه هستند بدسلیقگی نقاش کاشی را میرساند که این همه طرح، رنگ و هنرمندی را ضایع کرده است، البته به رسم کاشیسازان، حضرت زینب(س)، قهرمان این مجلس، باید بزرگتر از یزید ضدقهرمان نقاشی میشد.
شکوه از دست رفته
هر کدام از کادرهای کاشیکاری شده برای خود یک تعزیه تمام و کمالاند. تعزیه کاشیهای تکیه، سالهاست که در حال اجراست. کاشیهای مصور، پردههای نقالی و مجالس تعزیه همه برای انتقال درست داستانهای عاشورا به مردم بود اما پای تلویزیون که به خانهها باز شد، شور و شوق و شکوه این گونه کارها هم کمتر و کمتر شد.
حسینیترین بنای ایران
تکیه معاونالملک حسینیترین بنای مذهبی ایران است. نقاش کاشیهای بنا، بهترین جا را همیشه برای حسینبنعلی(ع) نگاه میدارد تا سرسپردگی و ارادتش را به مولایش اعلام کند. قاببندی باعث شده تا بین آن همه نقش و نگار و رنگهای متنوع، بشود روی موضوعی که نقاش برایش مهم بوده متمرکز بشود، یعنی روی امامحسین(ع) و مهربانیها و آقاییهایش.
دروازههای خجل
معاویه زیر قول و قرارش زده بود و یزید طماع با زر بیعت میخرید. امامحسین(ع) باید به کربلا میرفت تا جماعت نااهل را به خود بیاورد پس با اهل بیت و مریدان راه افتاد. مجالس کاشیهای تکیه معاونالملک بسیار شبیه پردههای تعزیه یا نقاشیهای قهوهخانهای بودند. شبیه پردههایی که نقالان، لوله شده زیر بغل داشتند و به جمع که میرسیدند پرده را باز میکردند و داستانشان را شروع میکردند.