به گزارش همشهری آنلاین، مارتین آمیس، رماننویس مشهور در جایی نوشته است: «هیچ حد بالایی برای عظمت فیزیکی یک فوتبالیست وجود ندارد.» فقط کافی است برای دیدن چنین فرضیهای به رودگولیت نگاه کنید. گولیت و مارادونا در سالهای پایانی دهه۸۰ میلادی هر دو ستاره تیمهایشان بودند ولی آنچه در وجود گولیت بود در مارادونا یافت نمیشد. اصلا جنس بازی گولیت۸۸ هلند با چیزی که مارادونا برای آرژانتین۸۶ انجام میداد فرق میکرد.
شاید بشود گفت گولیت باعلاقه به قدرت بازیخوانی و بازیسازی، قدرتمندترین هافبک تهاجمی دنیا بود که خیلی سریع میتوانست به یک مهاجم مرکزی هدف تبدیل شود، در نقش هافبکی کلاسیک بازی کند و یا حتی در مواقع لزوم به شکل مدافعی کامل هم درآید. گولیت بزرگ تمام این قابلیتها را از یک چیز داشت؛ قدرت بدنی فوق تصور! همین قدرت بدنی بود که او را در سن ۱۶سالگی به جوانترین بازیکن تاریخ لیگ فوتبال هلند تبدیل کرد. بازیهای بیاد ماندنی او در آ. ثمیلان، مردی را به دنیا معرفی کرد که همه کار میکرد؛ از پاس دادن، شوت زدن و تکل زدن گرفته تا دریبل زدن حریف، خلق فضا برای همتیمیها و گلزدن. دوستداران فوتبال، مثلث مرگبار هلندی آ. ثمیلان اواخر دهه ۸۰ را از یاد نبردهاند. فانباستن، رایکارد و گولیت. آنها با هلند رینوس میشل در سال ۱۹۸۸ در خاک آلمان قهرمان جامملتها شدند و میلان را هم قهرمان اروپا کردند. آن مرد سیهچرده با آن موهای بافته بلند و لبخند بیاد ماندنی هنوز در خاطرهها باقی است. گل اول هلند به شوروی سابق در فینال یورو ۸۸ را یک بار دیگر ببینید. حتما ببینید تا متوجه شوید چه میگوییم. در اولین روز ماه سپتامبر سال۱۹۶۲ در آمستردام هلند متولد شد. مادر گولیت، ریا دیل، هلندی و پدرش، جرج گولیت از اهالی سورینام بود. پدرش در تیم ملی فوتبال سورینام بازی میکرد. از آنجایی که پدر او خانواده دیگری هم داشت، او نزد مادر و پدربزرگش زندگی میکرد. نام رسمی وی هم رود دیل است. وقتی ۱۶ساله بود و زمانی که اولین قرارداد حرفهایاش را امضاء کرد، نامش را به رود گولیت تغییر داد، چون اعتقاد داشت این نام برای یک فوتبالیست بزرگ، بهتر به گوش میرسد. وی را به خاطر موهای فر و پرپشتش، لاله سیاه مینامند.
ستارهای نوظهور
رودگولیت اولین بازی ملیاش را اول سپتامبر سال ۱۹۸۱ درست در روز تولدش مقابل تیم ملی سوئیس انجام داد. در آن بازی به جای فرانک رایکارد - او هم اولین بازیاش را در تیم ملی انجام میداد- به میدان مسابقه رفت. گولیت در سال۱۹۸۶ کاپیتان تیم ملی هلند شد. تیم ملی هلند که نتوانسته بود به جام جهانی ۱۹۸۶ مکزیک راه پیدا کند، قصد داشت تیم جدیدی را حول محور گولیت بسازد. اتفاقی که خیلی زود رخ داد و در سال ۱۹۸۷ به عنوان برترین فوتبالیست اروپا و نیز بهترین بازیکن جهان انتخاب شد. این انتخاب غیرمنتظره بود، چرا که تا آن موقع هیچ موفقیت بینالمللی به دست نیاورده بود. او جایزهاش را به نلسون ماندلا، که آن زمان هنوز در زندان بود، تقدیم کرد. در تیم ملی هلند، همراه همباشگاهیهایش، فانباستن و رایکارد، مثلث قدرتمندی را تشکیل داد که با بازیکنانی مانند رونالد کومان و هانسفان بروکلن کامل میشد. موفقیتهای رود در میلان که شاید بهترین بازیکنان تاریخ خود را در اختیار داشت، ادامه پیدا کرد. ابتدا گولیت با این تیم قهرمان باشگاههای ایتالیا شد و در سال۱۹۸۹ قهرمانی باشگاههای اروپا را بهدست آورد. بهدنبال این موفقیت، گولیت برای دومینبار به عنوان مرد سال جهان برگزیده شد. اما چند روز مانده به شروع جام جهانی ۱۹۹۴، به علت اختلاف و مشاجره با دیک ادووکات، سرمربی تیم ملی، اردوی این تیم را ترک کرد و به فعالیتش در تیم ملی هلند خاتمه داد. پس از یک دوره فعالیت در سمپدوریا و جنوا، در سال ۱۹۹۵ به چلسی لندن پیوست. در سال ۱۹۹۶، در این تیم مربی شد و در سال ۱۹۹۸ به عنوان یکی از درخشندهترین بازیکنان تاریخ فوتبال هلند، پس از یوهان کرویوف، از دنیای فوتبال به عنوان بازیکن کنار رفت. او نه تنها به عنوان فوتبالیست، بلکه به عنوان یک مبارز ضد نژادپرستی هم فعالیت کرده و نقش مهمی در این زمینه در هلند ایفا میکند.
جوانترین مربی جزیره
گولیت هیچگاه نتوانست یک هلندی موفق در زمینه مربیگری باشد. از این بابت حسرت نمیخورد و از همکاران بدش در این زمینه به خوبی یاد میکند. «در عرصه مربیگری لحظات خوبی را سپری کردم و هیچ وقت احساس تاسف نمیکنم. شاید سرنوشت این بود تا این سطح بالا بیایم. فانباستن عالی کار کرده است. تیم را بدون کوچکترین مشکلی راهی جام جهانی کرد تا قبل از ورود فانباستن همیشه مشکلات حاشیهای بسیار زیادی در اردوهای این تیم وجود داشت که فانباستن به خوبی از عهده جمع کردن آنها برآمد. (گولیت اشاره نمیکند که خودش همیشه یک پای ثابت این حواشی بوده است. در جام جهانی ۹۴ گردشهای شبانه و بیاجازه او شهره خاص و عام شده بود!) او یک روانشناس بسیار حرفهای است. درست مثل رینوس میشل قبل از فینال یورو ۸۸ اجازه داد بازیکنان به تئاتر و کنسرت بروند. او همه را به خوبی میشناخت و قبل از فینال فقط قصد داشت تیم را از نظر روحی آماده کند و موفق هم شد. فان باستن هم چنین متدی دارد و میتواند در جام جهانی موفق شود.»
او با چلسی به عنوان جوانترین مربی تاریخ فوتبال انگلیس، قهرمان جام حذفی شد و در فصل ۹۹/۱۹۹۸ هدایت نیوکاسل یونایتد را به عهده گرفت. گولیت هنوز تعلق خاطر فراوانی به انگلیس دارد. «اگر یک انگلیسی بودم به داشتن چنین تیمی افتخار میکردم. هواداران این تیم میتوانند به قهرمانی بسیار امیدوار باشند. »
در فصل ۰۵/۲۰۰۴ مربی فاینورد روتردام هلند بود. او پس از گذشت یک فصل و قرار گرفتن تیمش در رده چهارم جدول، با ۲۵ امتیاز اختلاف نسبت به تیم آیندهوون که قهرمان شد، از این تیم کنارهگیری کرد. او از ۸ نوامبر سال ۲۰۰۷ تا ۱۱ آگوست ۲۰۰۸ نیز مربی تیم لسآنجلس گالکسی آمریکا بود اما آنجا هم اتفاق ویژهای برایش نیفتاد. رود گولیت خیلی طولش نداد. زود فهمید که فرد مناسبی برای هدایت لسآنجلس گالکسی و دیوید بکام نیست: «در لسآنجلس هیچکس درباره فوتبال حرف نمیزند. تلویزیون برنامه ویژهای برای ورزش ندارد. اصلا از فوتبال هیچ ردپایی پیدا نمیکنید.» در اولین مصاحبه خود در استودیوی این شبکه درباره علل قطع همکاری خود با گالکسی صحبت کرد: «آنجا تضادهای زیادی میان اخلاق کاری من و قوانین MLS وجود داشت.» گولیت نمیتوانست با قانونی که برای دستمزدها سقف تعیین کرده بود کنار بیاید. او قبلا در نیوکاسل، چلسی و فاینورد مربیگری کرده بود و میدانست در بخش فوتبالدوست دنیا کار چهطور پیش میرود. قرارداد ۳ ساله او با لسآنجلس گالکسی ۶میلیون دلار ارزش داشت که گفته میشد از حد قانونی فراتر رفته و باعث به وجود آمدن شرایطی پرتنش شده بود: «من از اروپا این همه راه نیامده بودم که این قدر پول بگیرم. آنها باید فکری به حال اسپانسرها کنند. »
سیاست و فوتبال
در کنار درخشش در باشگاه میلان و تیم هلند پس از یوهان کرویف و برادران کرول نوبت به کودک گرسنه سورینامی رسید تا زمین فوتبال را به زمینههای سیاست دموکراتیک و دفاع از آزادی پیوند بزند. رودگولیت به دفاع از نلسون ماندلا دروازههای آپارتاید را یکی پس از دیگری فرو میریخت. در اروپا رودگولیت به سبک اعضای فعال جنبش ضد کوکلاس کلان موهای خود را میبافت و علیه تمام ژانرهای نژادپرستی وارد صحنه مبارزه میشد و برای آزادی نلسون ماندلا گل میزد.
ازدواجهای عجیب
اما زندگی شخصی رود گولیت فرازونشیبهای زیادی داشته و حواشی اطراف آن هم بالطبع زیاد بوده است. همسر اولش ایوون دووریس، مادر فیلیستی و شارماین است که در سالهای ۸۴ تا ۹۱ با رود زندگی میکرد. او علاقهای به بازکردن ماجراها و حواشی زندگی آن سالهای زندگی مشترکشان ندارد و درباره علل جداییشان هم حرفی نمیزند و فقط یک بار از او نقل قول شد: «رود آدم نیست، او با احساسات آدم بازی میکند.» اما کریستینا پنزای ایتالیایی که در سال۹۴ با رود ازدواج کرد و ۲ فرزند نیز به نامهای کوئینسی و شین هم از او دارد درباره او صحبتهای زیادی میکند. اواسط دهه۹۰ یعنی همان سالهای آغازین زندگیشان رود را رمانتیکترین مرد دنیا معرفی میکرد: «او یک عاشق واقعی است، مردی که شما را غافلگیر میکند» اما همین عاشق واقعی در همان دوران، داستانی با یک خبرنگار ایتالیایی داشت که مدتی سوژه پاپاراتزیهای بود و مشخص نشد این آقای عاشق چرا چند سال آخر زندگی مشترکشان حتی روز تولد همسرش را فراموش میکرد؟ سال ۲۰۰۰ زندگی مشترک این دو آخرین نفسهایش را کشید و همه چیز برای کریستینا که فکر میکرد مدل بودنش در عرصه مد و سایر جذابیتهای ظاهریاش میتواند رود را پایبند زندگی کند پایان یافت. تنها یک ماه پس از جدایی از این مدل ایتالیایی، او با استله کرویف برادرزاده کرویف بزرگ ازدواج کرد، که البته هنوز هم با استله زندگی میکند که ۲ فرزند به نامهای جوئل و ماکسیم هم از دختر خانواده کرویف دارد. در این سالها هنوز استله عاشق رود مانده و حتی وقتی از خاطرات اوایل ازدواجشان تعریف میکند هیجان دارد. استله زن حسودی است، دوستانش هم این را تایید میکنند. زمانی که فرزند اولش را باردار بود در یک میهمانی متوجه شد که رود با یکی از دوستانش بیشتر از حد عادی بگو و بخند میکند، دوستان استله تعریف میکنند او آنچنان سر رود فریاد میکشید که بهنظر میآمد موهای همسرش سیخ شده است!
دنیای این روزهای ستاره
این روزها رود گولیت هلندی دست از مربیگری هم برداشته و به تفسیر و کارشناسی فوتبال میپردازد. در طول بازیهای جامجهانی در آفریقا حضور داشت و برای شبکه تلوزیونی ساکرنت به تفسیر میپرداخت. برای شرکتی که نوشیدنی تولید میکرد در یک تیزر تبلیغاتی ایفای نقش کرد و سعی کرد از این راه دوباره مورد توجه قرار گیرد. اما قدر مسلم اینکه تواناییهایش در زمین فوتبال فراموش شدنی نیست. کسی که صدهاهزار نفر به عشق او موهایشان را میبافتند و روپایی میزدند.