به گزارش همشهری، چند روز قبل مرد میانسالی از خانه خود در شمال پایتخت خارج شد تا به محل کارش برود. او سوار بر خودروی شاسیبلند خود بود که ناگهان پسری جوان خودش را جلوی ماشین او انداخت. وقتی مرد میانسال از ماشین پیاده شد تا ببیند ماجرا از چه قرار است، ناگهان مرد جوان چاقویی زیر گلوی وی قرار داد و تهدید کرد که اگر فریاد بکشد جانش را میگیرد. او با تهدید، مرد میانسال را به سمت ماشین خود برد و دست و پای او را بست و راه افتاد.
۷۲ساعت بعد
۳روز از این ماجرا گذشته بود و هیچکس از سرنوشت مرد ربوده شده خبر نداشت تا اینکه مردی جوان که در حال عبور از خیابانی در جنوب پایتخت بود، مرد میانسالی را دید که بیهوش کنار خیابان افتاده بود. او زخمی شده بود اما نفس میکشید.
مرد جوان فورا با اورژانس تماس گرفت و دقایقی بعد مرد مجروح به بیمارستان منتقل شد. همزمان ماجرای این حادثه مرموز به پلیس اعلام شد و ماموران، با حضور در بیمارستان تحقیقات خود را برای رازگشایی از این ماجرا آغاز کردند.
شکنجه و اخاذی
مرد میانسال پس از آنکه بهبود یافت، به مأموران گفت که او را گروگان گرفته بودند. وی توضیح داد: من برجساز هستم و وضع مالی نسبتا خوبی دارم. روز حادثه مردی جوان با تهدید قمه مرا ربود و به خانه متروکهای در جنوب تهران برد. او که دست و پایم را بسته بود، ۳روز تمام در اتاقی حبسم کرد و از روی رفتارش فهمیدم که پشت پرده این ماجرا، شخص دیگری پنهان شده که کاملا مرا میشناخته و حتی میدانسته چقدر پول در حسابهایم دارم.
وی ادامه داد: مرد گروگانگیر در این مدت بهشدت مرا شکنجه کرد و فقط آب و یکتکهنان به من میداد. او مرا تهدید کرد که باید ارز دیجیتال برای او تهیه کنم و من زیر شکنجههای او، رمز کارتهایم را به وی دادم. گروگانگیر حدود ۲میلیارد تومان پول از حسابم برداشت کرده و ارز دیجیتال خرید. علاوه بر این با کارتهایم چند خرید اینترنتی دیگر نیز انجام داد و بعد از ۳روز شکنجه و اخاذی، وقتی دید حال من بهدلیل کمبود آب، غذا و جراحتهای شدید وخیم شده ترسید. او با رئیسش تماس گرفت و گفت ناچار است مرا در خیابان رها کند چون ممکن است بمیرم و اتهام قتل بر گردنش بیفتد.
قربانی گفت: من همه مکالمات تلفنی او را میشنیدم و حتی متوجه شدم مجرم اصلی که این نقشهها را کشیده از گروگانگیر اجیر شده خواسته قبل از رها کردنم، مجبورم کند که پای چند برگه سفید را امضا کنم. حتی در زمانی که بیحال بودم، اثر انگشتم را نیز پای برگهها ثبت کرد و سپس مرا سوار ماشین و در خیابان رها کرد. مرد برجساز افزود: گروگانگیر در آخر به من گفت اگر زنده نماندم که هیچ اما اگر زنده ماندم، چنانچه به پلیس حرفی بزنم، جانم را میگیرد.
ردپای یک زن
ماموران به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس جنایی تهران، تحقیقات خود را روی دوستان و آشنایان شاکی متمرکز کردند. وی چند روز بعد راهی اداره پلیس شد و گفت پشت پرده این گروگانگیری میلیاردی کسی جز پروانه، زن جوانی که با او ارتباط داشته، نیست.
وی توضیح داد: با پروانه مدتها قبل آشنا شدم. حتی برایش خانه و ماشین خریدم و تمام این کارها را دور از چشم خانوادهام انجام میدادم. او اطلاعات کامل در رابطه با اموال و حسابهایم داشت. او حتی میدانست که پولهایم در کدام حسابم است و در گاوصندوق خانهام چقدر پول و طلا دارم. من به او مشکوک هستم چون ماه گذشته به ارتباطم با او پایان دادم اما پروانه دستبردار نبود. حتی تهدید کرد بلایی بر سرم میآورد که مرغان آسمان به حالم گریه کنند. پس از این اخاذی و گروگانگیری هم یکباره پیامهای تهدیدآمیزش قطع شده و من مطمئنم او طراح نقشه آدمربایی بوده است.
اقرار
بهدنبال اظهارات شاکی، پروانه، زن جوان بازداشت شد و در بازجوییها اسرار گروگانگیری و اخاذی میلیاردی را فاش کرد. وی گفت: صفرتا۱۰۰ این نقشه گروگانگیری با دستور من اجرا شد. فرد آدمربا نیز از خواستگاران سابقم است که بهخاطر عشق به من و به دستآوردن پول، حاضر به همکاری با من شد.
وی افزود: وقتی شاکی مرا ترک کرد تصمیم گرفتم از او انتقام بگیرم و میدانستم مشکل مالی ندارد و از سوی دیگر بهخاطر آبرویش هرگز شکایت نمیکند تا پای پلیس به ماجرا باز شود، اما حدسم درست از آب در نیامد و گیر افتادم.
با اعتراف این زن، گروگانگیر اجیرشده نیز دستگیر شد. وی گفت: قرار بود پول بیشتری از مرد برجساز اخاذی کنم و حتی در فرصت مناسب اموال قیمتی خانهاش را نیز به سرقت ببریم، اما روز سوم او بیحال شد و من از ترس اینکه مبادا جانش را از دست بدهد و اتهام قتل بر گردنم بیفتد، تصمیم گرفتم او را در خیابان رها کنم تا مردم وی را به بیمارستان رسانده و از خطر مرگ نجاتش بدهند.
۲ متهم پرونده به دستور بازپرس جنایی تهران بازداشت شدهاند و تحقیقات از آنها ادامه دارد.