همشهری آنلاین، اینجا فقط مکانی برای صید نیست. اینجا دامگاه است؛ پناه و غذایی برای پرندگان مهاجر در فصل سرد و شالیزار آبگرفتهای با کمترین استفاده از کود و سم شیمیایی.
دامگاهدار اردك وحشي را گير انداخته. براي آنكه اردك بيحركت شود و فرار نكند، دو بال اردک وحشی را در هم میکنند. وقتی بالهای اردک به هم گیر میکند چنان بیحرکت میشود که اگر نبضش را در دست بگيرند حس ميكنند انگار مرده.
ديواره دامگاه در آن دورها به خوبي مشخص است. البته براي ما، نه براي پرندهها كه قرار است بعضيهايشان صيد شوند. غازها که در پاييز و زمستان به اين تالاب میآیند تمام باقیمانده سبز شده از شالی برنج فصل قبل را به همراه علفهای هرز هرس میکنند. فقط آب صاف باقی میماند كه به قول محلیها «آبتخت» میشود.
بعد از یک صید موفقیتآمیز، به هر دو سوي ماجرا غذا ميرسد؛ مشتي دانه براي اردكهاي دستآموز و چندتايي اردك وحشي براي انسان. قرار انجام يافته و اردكهاي تعليمديده مزدشان را ميگيرند.
این حصارهای منظم تو در تو همه کار دست است. كاري سخت براي اهل فن و خِبرههاي دامگاهداري. حصارها را در تابستان جمعآوری ميكنند و با دقتي منحصربهفرد به هم ميدوزند تا دامگاه شكل گيرد.
نیازی به هدایت نیست؛ رفقای اردکی خودشان راه را بلدند. در راه در سكوت به سوي «سركيمه» ميروند تا نوبت به پروازشان برسد و يكي يكي به آسمان پرتاب شوند. قرار اردكها با دامگاهدار آوردن اردكهاي وحشي به «دوما چال» يا همان تله دامگاه است.
مجموعه دامگاهها در تالاب بينالمللي فريدونكنار با نامهاي «فريدونكنار»، «اِزباران»، «سُرخرود» شرقي و غربي است.
نوشیدن چای داغ و خوردن نان تازه در هوای سرد و مهآلود دامگاه عالمی دارد، آنهم براي دامگاهدار كه كار را از صبح خيلي زود آغاز كرده و حالا در كلبه استراحتش، خستگي از تن بيرون ميكند.
اردك سرسبز زیرک به سوی اردکهای وحشي پرتاب شده تا فريبشان دهد. دامگاه به خوبي استتار شده و براي همين اردكهاي وحشي نميدانند كه اين اردك تعليمديده از دست چه كسي و براي چه نيتي به پيشوازشان آمده است.
اينجا دوما چال يا همان تله است. حتی وقتی تور روی سر رفقای اردکی میافتد، باز هم آرام منتظر میمانند تا دوست آدمیزادشان از راه برسد و آن را بردارد. البته اين سرنوشت اردکهاي وحشی نيست. آنها سرنوشت خوبي ندارند.