به گزارش همشهری آنلاین، از نظر تاریخشناسان مراسم خاکسپاری و آیین تدفین مردگان قدمتی به اندازه تاریخ بشر دارد؛ چرا که نقشینههای موجود در غار شانیدار واقع در عراق نشان میدهند که آیین خاکسپاری از زمان نئاندرتالها وجود داشته و رسم و رسومات عجیب در مراسم خاکسپاری مردگان نشات گرفته از تفکرات باستان است که با گذشت زمان رفته رفته در نقاط مختلف جهان رایج شده است.
نگینی از جنس جنازه
یکی از رسم و رسومات شگفتانگیز در مراسم خاکسپاری تهیه نگینی از خاکستر جنازه است. وقتی جنازهای سوزانده شده و تبدیل به خاکستر میشود آنچه از آن برجای میماند کربن است.
از این رو در بعضی کشورها بعد از اینکه جسد فرد به خاکستر تبدیل شد، خاکستر موجود را به جواهرفروشی میبرند تا از آن الماس مصنوعیخاصی تهیه شود و معمولا این سنگهای قیمتی در انگشتری، گردنبند، دستبند و گوشواره به کار برده میشوند تا جسد فرد مرده برای همیشه البته به شکلی دیگر همراه شخص باشد.
مومیایی کردنقبل ازمرگ
اینکه یک فرد بتواند در زمان حیاتش خود را مومیایی کند، یکی از شگفتانگیزترین و سختترین روشهای برگزاری مراسم خاکسپاری است. اگر چه این کار غیر ممکن به نظر میرسد اما ۲۴ راهب بودایی تا کنون در ژاپن خود را مومیایی کردهاند.
برای اینکه یک راهب بتواند خود را مومیایی کند باید از دستورات و برنامه غذایی بسیار سفت و سختی پیروی کند. بدین ترتیب که ابتدا به مدت سه سال تنها از دانه خوراکی گیاهان تغذیه میکند و بعد از این مدت در یک دوره سه ساله دیگر میبایست تنها ریشه و پوست خوراکی درختان را بخورد و در این مدت رژیم و تمرینات مخصوصی را انجام میدهد که باعث میشود چربی موجود در بدنش کاملا از بین برود و بسوزد.
همچنین در طول این شش سال راهب از چای مخصوصی مینوشد تا تمام اعضای داخلی بدن او را شستوشو دهد. زمانی که راهب آمادگی لازم را به دست میآورد با پاهای خود به درون قبرش میرود و تمرینات ذهنی را آغاز میکند تا بمیرد. راهب با خوابیدن در قبر موظف است زنگی را که در نزدیکیاش است هر روز به صدا در آورد تا راهبهای دیگر از زنده ماندنش با خبر شوند و روزی که این زنگ به صدا در نیاید، به معنی آن است که راهب دیگر زنده نیست.
تابوتهای معلق
قوم بو از اقوامی بودند که در کنار مناطق مرزی سیچوآن چین ساکن بودند. آنها نزدیک به ۳ هزار سال پیش از این، فرهنگ درخشانی داشتند و یکی از عجیبترین رسومات خاکسپاری در دنیا متعلق به این قوم کهن است. اگر چه نسل این قوم امروزه دیگر منقرض شده و هیچ اثری از آنها به چشم نمیخورد اما بررسی شیوه دفن اجساد این قوم همچنان یکی از موارد مورد علاقه پژوهشگران به شمار میرود.
قوم بو به جای اینکه اجساد خود را در زمین خاک کنند، آنها را در تابوتهایی میگذاشتند و با طناب از صخره منطقه کوهستانیای که در نزدیکی محل زندگیشان بود آویزان میکردند. البته آویزان کردن تابوتها به سه روش مختلف انجام میشد. اولین روش این بود که با فرو کردن پایههای چوبی سفت و سخت به صخرههای سنگی، تابوتها را روی پایهها قرار میدادند. در یک روش دیگر تابوتها را در حفرههای صخرهها در ارتفاعات میگذاشتند و آخرین روش هم گذاشتن تابوتها در برآمدگی تخته سنگها بود.
تابوتهای معلقی که از قوم بو به جای مانده در ارتفاعات مختلفی از ۱۰ تا ۱۳۰ متر بالاتر از سطح زمین به چشم میخورند. طبق تحقیقات باستانشناسان که از سال ۱۹۹۰ در گانگزیان آغاز شد، نزدیک به ۲۸۰ تابوت معلق در این منطقه یافت شده است که در ده سال گذشته حدود ۲۰ عدد از آنها به زمین سقوط کردهاند. ممکن است با دیدن تابوتهای معلق این سوال به ذهن آید که چرا قوم بو مردگان خود را به چنین روش عجیبی دفن میکردند.
پاسخ لی جینگ- یکی از باستانشناسانی که روی این تابوتها مطالعات بسیاری انجام داده، این است که قرار دادن تابوتها در ارتفاع نزد این قوم بسیار خجسته و مبارک بود و هر چه تابوتها در ارتفاع بیشتری گذاشته میشدند نشان از این بود که جسد داخل تابوت در زمان حیات از شأن و مقام اجتماعی بالاتری برخوردار بود. نکته جالب در مورد این تابوتها این است که هر تابوتی که سریعتر به زمین سقوط میکرد، نشان از خوش شانس بودن مرده در دنیای دیگر داشت.
تابوتهای فانتزی
در میان مسیحیان رسم است پس از اینکه فردی از دنیا میرود، با آداب و رسوم خاص بهترین لباس فرد متوفی را برتنش میکنند و او را در تابوت میخوابانند و بعد به خاک میسپارند. تابوت در این بین نقش مهمی را ایفا میکند و با توجه به کیفیت چوبی که تابوت را با آن ساختهاند قیمتهای متفاوتی دارد.
در این بین کشورآفریقایی غنا از رسم جالبی در به خاکسپاری مردگان پیروی میکند. استفاده از تابوتهایی به شکلهای گوناگون مانند هواپیما، قایق، گیتار و هزاران شکل دیگر در این کشور مرسوم است. شاید بپرسید که دلیل استفاده از تابوتهایی با چنین شکل و شمایل عجیب چیست؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است و آن اینکه مردم غنا بر این عقیدهاند تابوت فردی که از دنیا میرود میبایست شبیه آن چیزی باشد که او در زنده بودنش آرزوی داشتنش را داشت یا به آن کار یا شیء بسیار علاقهمند بود. مثلا اگر متوفی در دوران حیات به ماهیگیری علاقه داشته تابوت او را به شکل ماهی بزرگی درست میکنند یا اگر به پرواز علاقه داشته تابوتش را به شکل هواپیما میسازند تا طبق عقاید خودشان، فردی که از دنیا رفته تا ابد از جایی که در آن خوابیده لذت ببرد.
من مردم تو هم بمیر
فیجیهای دوران باستان یکی از شگفت انگیزترین مراسم خاکسپاری را برای مردگان خود به اجرا در میآوردند. البته اجرای این سنت عیجب و غریب در بین چینیها و مصریهای باستان هم رایج بود؛ سنتی که با مردن یک نفر از اعضای خانواده دیگر اعضای خانواده هم میبایست میمردند.
شاید فکر کنید که حتما این مرگ جنبه نمایشی داشت و آنها برای نشان دادن اندوه خود وانمود به مردن میکردند اما خیر، اینطور نیست؛ بلکه در بین فیجیها اگر شخصی از دنیا میرفت، مراسم خاکسپاری به نیمه که میرسید نوبت اعضای خانواده و گاهی اوقات دوستان فرد متوفی بود که میبایست جان خود را برای عزیز از دست رفتهشان میدادند و گاهی اوقات هم خدمتکار بیچاره قربانی این رسم عجیب و غریب میشد.
فیجیها بر این باور بودند که با خفه کردن یکی از نزدیکان مرده و گاهی اوقات همه اعضای خانواده و خاک کردن آنها به طور دسته جمعی، فرد متوفی در زندگی بعدی تنها نخواهد ماند. جالب اینجاست که گاهی اوقات اگر فرد ثروتمندی از دنیا میرفت که چندین همسر داشت همه همسران او به همراه اشیای قیمتی و حتی حیوان خانگی و خدمتکارانش را خفه کرده و همراه او دفن میکردند تا مبادا اربابشان در دنیای دیگر تنها بماند.
ساتی
هندیها نیز به نوبه خود در برگزاری مراسم تدفین شگفتانگیز سهم دارند. در دوران باستان زمانی که یک مرد در خانوادهای هندی از دنیا میرفت هیزم بسیار بزرگی درست میکردند و جنازه مرد را در وسط این هیزم قرار میدادند تا او را بسوزانند و خاکسترش را به دست آورند.
وقتی که همه چیز برای مراسم سوزاندن جسد مهیا میشد با یک شعله کوچک تمام هیزم آتش میگرفت و جنازه شروع به سوختن میکرد، حالا نوبت همسر مرد بود که وفاداری خود را به شوهر از دست رفتهاش به شکل عجیب و غریبی نشان دهد؛ مراسم به این صورت آغاز میشد که با شروع سوختن جسد مردان و زنان دور شعلههای آتش شروع به چرخیدن و دعا خواندن میکردند و بعد نوبت زن عزادار بود که میبایست با پای خود به درون شعلههای آتش قدم میگذاشت و خود را در آتش میانداخت تا بدین صورت وفاداری خود را به همسرش ثابت کند.
اگرچه امر وزه این رسم وحشتناک منسوخ شده و اجرای چنین مراسمی در هندوستان قانونشکنی به حساب میآید اما همچنان گزارشهایی مبنی بر خودسوزی توسط زنانی که شوهرشان را از دست دادهاند از گوشه و کنار هندوستان به گوش میرسد. هندیها معتقدند زنی که خود را برای اثبات وفاداری به شوهر در آتش میاندازد بعد از سوختن تبدیل به الهه میشود.
تبتیها و کرکسها
یکی از شگفتانگیزترین رسمهای خاکسپاری به تبتیها تعلق دارد. البته نمیتوان نام مراسم سوگواری تبتیها را تدفین گذاشت چرا که آنها اجساد را در اختیار کرکسها قرار میدهند تا با خوردن آنها، مردگان بتوانند به آسمانها پرواز کنند.
پاملا لوگان یکی از خبرنگارانی بود که در سال ۱۹۹۷ از سوی انجمن تحقیقات و اکتشافات چین به تبت سفر کرد و آنچه را در مراسم تدفین دیده بود اینگونه بیان کرد: «روبهروی صومعه چندین راهب مشغول آواز خواندن هستند و پشت سر آنها جسدی که یک ساعت پیش با برانکارد به اینجا آورده شد و در ملحفه ای سفید رنگ پیچیده شده به چشم میخورد.
آواز خواندن راهبها که تمام شد من به همراه گروهی که با آنها راهی تبت شدم به سمت مسیری حرکت کردیم که به تپههای بلندی ختم میشد؛ یعنی همانجاییکه قرار بود مراسم تدفین برگزار شود. البته به ما اجازه ندادند که وارد محوطه شویم اما با فاصلهای که از محل برگزاری مراسم خاکسپاری داشتیم به خوبی میتوانستیم لحظه به لحظه این سنت شگفتانگیز را از نزدیک مشاهده کنیم.
این محوطه چمنزاری بود که دور تا دور آن حصار کشی شده و دو معبد و یک ستون سنگی دایره شکل که محل برگزاری مراسم است به چشم میخورد. با شروع مراسم چند مرد که لباس سفید بر تن داشتند جسد را از داخل ملحفههایی که در آن پیچیده شده بودند بیرون آورده و در چشم برهم زدنی لاشخورهای دیوانه به جسد حمله کردند. ۱۳ دقیقه بیشتر طول نکشید که لاشخورها تمام جسد را خوردند و بعد از اینکه از محل دور شدند، چند مردی که لباس سفید به تن داشتند شروع به جمع آوری آنچه از جسد باقی مانده بود کردند.»تبتیها رسمهای گوناگونی برای دفن مردگانشان دارند که مشهورترین و عجیبترین آنها همین روش دفن است که تدفین آسمانی نام دارد.
سفر بهفضا
اولین آژانس خدمات یادبود در فضا سال ۱۹۹۷ شروع به کار کرد. در آن زمان یک شرکت خصوصی ۲۴ مرده را به مدار زمین فرستاد که یکی از آنها متعلق به جینی رادنبری- خالق سفر ستارگان- بود. ارسال اجساد بدین ترتیب صورت گرفت که آنها را در کپسولهای مخصوصی در یک سفینه فضایی جاسازی کرده و سپس به فضا فرستادند و این نخستین قدم برای اجرای یک طرح ابتکاری بود تا افرادی که دوست داشتند حتی بعد از مرگ هم به فضا بروند به آرزوی خود برسند.
البته برای اینکه یک جسد به فضا ارسال شود شرایط و ضوابط خاصی لازم است و اول از همه اینکه جنازه باید تبدیل به خاکستر شود و نکته ای که در این بین بسیار مهم به شمار میرود، این است که وزن خاکستر انسان به بیش از دوکیلوگرم میرسد و این درحالی است که همه این دو کیلوگرم را نمیتوان به فضا فرستاد و کپسولهایی که خاکسترها را در آن جای میدهند ظرفیتی بین یک تا هفت گرم دارد.
شاید فکر کنید برای اینکه یک جسد به فضا فرستاده شود حتما باید یک شخص مشهور باشد اما اینطور نیست چراکه چندین شرکت خدمات مراسم یادبود با نامهای «آسمانیها»، «ماه ادیسه با خدمات محدود» و «تکنولوژی فضا روبات» که همگی تحت نظارت شرکت «پروازهای فضایی یادبود» هستند این کار را با دریافت مبلغی بالغ بر هزار تا ۵هزار و ۳۰۰ دلار که تقریبا برابر با یک خاکسپاری معمولی است برای همه مردم راحت و آسان کردهاند که البته این قیمت با توجه به مقدار حجم خاکستری که حمل میشود و همینطور مقصد، متغیر است و تا ۲۰ هزار دلار هم میرسد.