به گزارش همشهری آنلاین، کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ یکی از تاریکترین نقاط تاریخ معاصر ایران است که مسیر حرکت تاریخ را در این کشور عوض کرد. مثل هر واقعه تاریخی مهم دیگری، این رخداد نیز موضوع تعداد زیادی مستند قرار گرفته و از جنبههای مختلف به آن پرداخته شده است. اما یکی از مهمترین مستندهایی که در اینباره ساخته شده مستند «کودتای ۵۳» ساخته تقی امیرانی است که اتفاقا در ایران هم به نمایش درآمد و گفتوگوی مفصلی از امیرانی در زمان اکران این مستند در روزنامه همشهری منتشر شد. در این دو صفحه، مستند کودتای ۵۳ و تعدادی از مستندهایی را که به این موضوع پرداختهاند معرفی کردهایم.
رؤیای نیروی سوم
کارگردان:داود کاظمی
«رؤیای نیروی سوم» مستندی ۳ قسمتی به کارگردانی داود کاظمی است که روایتی متفاوت از یک رؤیای واهی ارائه میدهد. کاظمی در اینباره گفت: از قرن نوزدهم به بعد، ایران صحنه درگیری و تقابل ۲ قوه استعماری روسها و انگلیسیها بوده است. روسها از شمال ایران را تحت فشار میگذاشتند و انگلیسیها نیز از جنوب وارد ایران میشدند. چنین فضایی باعث شده بود نارضایتی اجتماعی بین مردم بهوجود بیاید و به همین دلیل دنبال «نیروی سومی» بودند که به ایران کمک کند و تعادلی را برقرار کند. بهدلیل آنکه آمریکاییها فاصله خیلی زیادی با ایران داشتند، ایرانیان فکر میکردند که این کشور انگیزههای استعماری ندارد. بهویژه آنکه نخستین آشنایی ایرانیان با آمریکاییها بهواسطه افراد مذهبی بود که کار پزشکی و آموزشی میکردند و مجموع این عوامل باعث شده بود که پسزمینه مثبتی درباره آنان در ذهن مردم ایران ایجاد شود. بنابراین افراد زیادی در اواخر دوره قاجار تلاش کردند تا پای آمریکاییها را بهعنوان نیروی سوم به ایران باز کنند تا آن فضای دوقطبی را بشکنند. او با اشاره به نقش جدید قوامالسلطنه در ماجرای رؤیای سوم گفت: قوامالسلطنه در فیلم ما نقش بسیار مهمی دارد، چرا که بسیاری از افراد او را بنیانگذار ایده سیاست نیروی سوم در ایران میدانند. او در اواخر دوره قاجار قدرت پیدا میکند و با هدف محدود کردن سیطره انگلیسیها در ایران، پای آمریکاییها را به ایران باز میکند. البته رؤیای او خیلی زود رنگ میبازد و طی ۱۰ سال و همزمان با کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ سیاستهای استعماری آمریکا مشخص میشود. وی تأکید کرد: در این مستند آرشیوی به رؤیای «نیروی سوم» و امیدبستن واهی عده ای از مردم ایران به آنان پرداختهایم. در این مستند نشان میدهیم که برخلاف تصورات بعضی از مردم، آمریکاییها چگونه در جنگ جهانی دوم وارد ایران میشوند و همانند روس و انگلیس سیاستهای استعماری خود را در پیش میگیرند. با استفاده از اسناد بازه زمانی ده ساله که وقایع مهمی همچون ملی شدن صنعت نفت و کودتای ۲۸ مرداد را دربرمیگیرد نشان میدهیم که آمریکا هم فرقی با آن دو کشور استعماری دیگر ندارد.
آقای نخستوزیر
کارگردان:محمدرضا امامقلی
این مستند روایتی است از ۲۸ماه نخستوزیری دولتِ ملی دکتر مصدق؛ روایتی که تجربه ملت ایران را برای نسل امروز بازگو میکند.
پایان خونبارترین جنگ دنیا اعلام میشود اما برای ایران که ثروت عظیمی زیر خاکش نهفته است، جنگ تمامی ندارد. مردم که دیگر تحمل غارت نفت را ندارند، برای گرفتن حق خود قیام میکنند. این قیام شروع مبارزهای است پرفراز و نشیب با دشمنانی سرسخت؛ مبارزهای که آمیخته است از روزهای تلخ و شیرین فراوان. از میان دولتمردان آن روزگار، مردی نخستوزیری را برعهده گرفت که بازخوانی وقایع دوران حکومتش خالی از لطف نیست! مردم ما برای کسب تجربه، بهای گرانی را پرداختهاند و باید تجربه پیشینیان در اختیار آیندگان قرارگیرد. بیان تاریخ گذشته بهمعنای چنگ زدن به خاطرهای است که در لحظه خطر میدرخشد و باید بدانیم هیچچیز جدیدی در تاریخ وجود ندارد، مگر آنچه ما نمیدانیم.
روز کودتا
کارگردان:میلاد محمدی
مستند «روز کودتا» با نگاهی نو به نقش کشورهای غربی برای براندازی دولت قانونی محمد مصدق پرداخته است. این مستند به بررسی تحولات ایران بعد از ملی شدن صنعت نفت و نخستوزیری مصدق میپردازد و زمینههای شکلگیری کودتای آمریکایی - انگلیسی ۲۸ مرداد را بررسی میکند. همچنین توطئههایی که به استعفای محمد مصدق و نخستوزیری احمد قوام میانجامد و حرکت مردمی به رهبری آیتالله کاشانی در حمایت از دولت ملی و وقوع قیام سیتیر در این مستند تصویر میشود. در این مستند، مادلین آلبرایت و باراک اوباما به دخالت ایالات متحده در براندازی دکتر محمد مصدق اذعان میکنند.
محاکمه دکتر مصدق
کارگردان:سیداحسان عمادی
دکتر مصدق پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، در دادگاه نظامی محاکمه شد. علت اصلی کلید خوردن کودتای ۲۸ مرداد برگزاری رفراندوم بود. با انجام این رأیگیری و اعلام حمایت مردم از دولت و انحلال مجلس دیگر معلوم بود که شاه باید دست از اقدامات بهظاهر قانونی بردارد و علنا برای مصدق حکم صادر کند. کودتای ۲۸ مرداد نقطه آغاز دیکتاتوری محمدرضا پهلوی بود. او هر سال این قیام به قول خودش مردمی را جشن میگرفت و از کشتهشدگان بهعنوان شهدا یاد میکرد. او از مصدق و دولتش بیزار بود. بهگفته او اگر این قیام مردمی -کودتا- انجام نمیشد مشخص نبود چه بر سر او و حکومت پهلوی بیاید. سیداحسان عمادی درباره موضوع این مستند گفته: «تمرکز در فیلم «محاکمه» بر اتفاقات شب کودتا تا دادگاه بدوی دکتر محمد مصدق است. البته تا روز کودتا درباره مصدق حرفهای زیادی گفته شده، اما کمتر کسی به دادگاه و اتفاقات آن روز پرداخته است. دکتر مصدق در روز کودتا برای خیلیها تمام شد، اما صحبتهای ایشان در دادگاه خیلی جذابیت دارد که تمرکز فیلم روی آن است. همزمان با مطالعاتی که در این زمینه داشتم، تصمیم گرفتم مستندی پیرامون دادگاه مصدق بسازم. البته کتابی که وکیل مدافع ایشان با عنوان «مصدق در محکمه نظامی» نوشته است، کمک زیادی برای به سرانجام رسیدن این مستند کرد.» بهگفته عمادی، پیدا کردن منابع مورد نیاز فیلم کار سختی بود و متأسفانه شاهد زندهای از آن روز پیدا نکردیم! یا از دنیا رفته بودند یا دسترسی به آنها نشدنی بود. به همین دلیل از تصاویر آرشیوی صداوسیما و مرکز اسناد استفاده کردیم. البته مصاحبه با افرادی که با این مسائل به نوعی مواجه بودند نیز در فیلم گنجانده شده است.»
کودتا ۵۳
کارگردان:تقی امیرانی
«کودتای ۵۳» مهمترین مستندی است که تا به حال درباره کودتای ۲۸ مرداد ساخته شده است؛ مهم هم از بابت اینکه اسناد جدیدی درباره این واقعه رو میکند و هم از بابت کیفیت و سر و شکل آن و مشارکت والتر مرچ، تدوینگر افسانهای و رالف فینس، بازیگر مشهور در ساخت این مستند. موضع کارگردان از همان ابتدای فیلم مشخص است. تقی امیرانی شیفته مصدق است و این را میشود در همان اوایل فیلم متوجهشد. میدانیم با فیلمی مواجهیم که قرار است با واکاوی ۲۸مرداد۳۲ از مصدق بهعنوان قهرمان ضداستعمار تجلیل کند. دقیقا به همین دلیل است که امیرانی حرفهای رکیک اردشیر زاهدی درباره مصدق را در فیلمش نگهمیدارد. اردشیر زاهدی با حضورش در مقابل دوربین به شکلی ناخواسته به ترسیم چهرهای دوستداشتنی و در عین حال مظلوم از قهرمان نهضت ملی شدن صنعت نفت، یاری میرساند. درحالیکه اغلب شاهدان ایرانی سمت مصدق قرار دارند و با همدلی از او میگویند اما مخالفخوانی اردشیر زاهدی سلطنتطلب بیشتر به نفع مصدق تمام می شود. امیرانی در بررسی دلایل کودتا وارد نقدهایی که به عملکرد مصدق شده (شاید مهمترینش انحلال مجلس شورای ملی) نمیشود. نقد مصدق، موضوعیتی در «کودتای۵۳ » ندارد. این هم از نگاه ستایشآمیز امیرانی به آقای نخستوزیر میآید. نقد مصدق هم میتواند دستمایه آثاری دیگر باشد، مستند کودتای۵۳ چنین ماموریتی برای خودش تعریف نکرده است.
دردسرهای افشای حقیقت
تقی امیرانی سال ۱۳۹۹ در گفتوگو با روزنامه همشهری از دردسرهای افشای حقیقت کودتا در مستندش گفت. او در بخشی از گفتوگویش که ۲۷ آبان ۱۳۹۹ در همشهری چاپ شده گفته بود: «چیزی که هدف اصلی من برای ساخت این فیلم بود، وادار کردن دولت انگلیس به پذیرفتن نقشش در کودتا بود؛ چیزی که بیش از ۶۷سال است دولت انگلیس بهطور رسمی آن را نپذیرفته؛ اینکه در کودتا نقش اصلی را داشته و بهعبارتی، رهبر این کودتا بوده و آمریکا را جلوی صحنه آورده است. این سؤال در مصاحبهها زیاد مطرح شد که چرا ۱۰ سال از عمرت را روی ساخت این فیلم گذاشتی؟ و من گفتم خب، هدف این است که اینها جلو بیایند و اقرار کنند... از زمانی که پخش فیلم شروع شد، از طرف مخاطبان و روزنامهها مورد استقبال قرار گرفت و فروش امیدوارکنندهای هم داشت؛ بهخصوص برای فیلمی که خود فیلمساز دارد آن را پخش میکند. این فیلم در طول ساخت از نظر مالی مشکلات زیادی داشت؛ چون هیچکدام از ارگانهای رسمی جلو نیامدند. هیچکس در انگلیس از این فیلم حمایت نکرد. من این فیلم را با حامیان مستقل و خصوصی که از جیب خودشان برای فیلم پول دادند، ساختم و وقتی هم که ساخته شد با اینکه آنقدر از آن استقبال شده بود و مخاطب خیلیخیلی مشتاق دیدن آن بود و خیلی سروصدا کرده بود، باز پخشکنندهها جلو نیامدند و ما ناچار خودمان فیلم را پخش کردیم. اگر پخش فیلم بعد از ۳ هفته همچنان ادامه پیدا میکرد، خدا میداند که تا چه اندازه میتوانست مؤثر و آگاهیبخش باشد. به محض اینکه فیلم سروصدا کرد، این آقایان و خانمها پیدا شدند و شکایت کردند و جالب اینکه هنوز شکایت رسمی نکردهاند؛ یعنی پرونده را به دادگاه نبردهاند؛ برای اینکه شکایتشان مبنای قانونی ندارد و ادعایشان در قانون وزن و ارزشی ندارد که خودشان هم میدانند. بزرگترین و قَدَرترین وکلایی که در انگلیس در این زمینه از ما حمایت میکنند، میگویند که این شکایت مبنا و ارزش قانونی ندارد و دادگاه به آن اصلاً نگاه هم نخواهد کرد ولی چون سروصدا کردند و در رسانهها بیانیه دادند، این باعث شد که یکی از منابعی که با آنها قرارداد داشتیم و از آنها اجازه رسمی گرفته بودیم که از آرشیوشان در فیلم استفاده کنیم، قرارداد را تمدید نکند و مجوز استفاده از آن بخش آرشیوی را از ما بگیرد. ما مجبور شدیم پخش فیلم را متوقف کنیم تا از نظر کپیرایت مشکل قانونی پیش نیاید. مهمترین چیزی که باید برایتان بگویم این است که این فیلم برای ارسال به اسکار مورد ارزیابی قرار گرفت. ۲ هفته پیش این اتفاق افتاد اما چون چوب لای چرخ ما گذاشتند، نمیتوانیم فیلم را پخش کنیم. فیلم ما الان در تعلیق است و درگیر بازیهای حقوقی هستیم.»
همچنین وی گفته بود: «تهیهکنندگان مجموعه تلویزیونی «پایان امپراتوری» که در سال ۱۹۸۵ ساخته شده، با خیلی از اشخاصی که در دولت انگلیس دستاندرکار کودتا بودند، مصاحبه کرده بودند و الان همه این افراد مردهاند. ما به تمام مدارک، پروندهها و متنهای پیاده شده مصاحبههایی که با این اشخاص کرده بودند، دسترسی پیدا کردیم. شانس آوردیم که نوه «مصدق» در آن برنامه مشاور بود و تمام پروندهها و مدارک را وقتی که مجموعه تمام میشود به ایشان میدهند؛ چون برای بایگانی کمک کرده بود و راجع به پدربزرگش آرشیو جمع میکرده. آنها بین سالهای۱۹۸۵- ۱۹۸۳با خیلیها مصاحبه میکنند؛ ازجمله با داربیشر، همین مأمور «ام. آی. ۶» که گرداننده و سردسته کودتا بوده. حالا بحث اصلی این است که آیا از این مصاحبه، فیلم گرفتهاند یا فقط صدا گرفتهاند؟ یا فقط حرفهایی بوده که گفته شده و خودشان آن را نوشتهاند و پیاده کردهاند؟ ما نهتنها همه مصاحبهها و متنها را پیدا کردیم که شانس آوردیم اصل آن راشها را که در بایگانی انستیتوی ملی بریتانیا که آرشیو ملی بریتانیاست، پیدا کردیم. همه مصاحبهها را پیدا کردیم غیراز مصاحبه با داربیشر و این برایمان معمایی شده بود. از خانم الیسون روپر، محقق این مجموعه که از سالها قبل همدیگر را میشناختیم، دعوت کردم که به اتاق تدوین ما بیاید و با او مصاحبه کنیم که ببینیم داستان چیست. متن مکتوب مصاحبه داربیشر خیلی چیزهای جالبی میگوید؛ چیزهایی که هیچوقت هیچکس از دولت انگلیس با این ظرافت و با این اشراف بر جزئیات، با این اطلاعات کامل از نقشش در کودتا نگفته بوده است. بعد از آن ۲ ساعت مصاحبه با الیسون، تصمیم گرفتیم که به تحقیقاتمان ادامه دهیم. رفتیم فیلمبردار مجموعه را پیدا کردیم و او گفت که مصاحبه با داربیشر را بهخاطر میآورد و حتی خاطرش هست که متعجب شده بوده است که چطور داربیشر اینطور شفاف درباره کارهایی که کرده بوده صحبت میکند. گفتوگوی داربیشر با عوامل مجموعه پایان امپراتوری مدرک تاریخی عجیبی است. بخشی از متن این گفتوگو در روزنامه آبزرور سال ۱۹۸۵ چاپ شده. ما همه این مدارک را کنار هم گذاشتیم بدون اینکه در مونتاژ دست ببریم و طوری مونتاژ کنیم که حرف او را بپیچانیم و چیز دیگری از آن دربیاوریم.»