به گزارش همشهری آنلاین، عصر هفتم اردیبهشتماه ۹۶ راننده یک تاکسی درحالیکه هراسان بود با پلیس تماس گرفت و از جنایتی فجیع خبر داد. این مرد به ماموران گفت: ساعتی قبل زن جوانی را از خیابان ششم نیروی هوایی سوار ماشین کردم تا به حاشیه تهران ببرم اما به محض اینکه او از ماشین پیاده شد با صحنه وحشتناکی روبهرو شدم. زن جوان بسته مشکوکی که پتوپیچ بود را حمل میکرد اما موقع پیاده شدن از ماشین دست خونین مردی از میان پتو بیرون افتاد. با این تماس ماموران پلیس به نشانی موردنظر رفتند و زن ۴۵ساله بهنام مریم را بازداشت کردند.
این زن همانجا به قتل شوهر سابقش بهنام اردشیر اعتراف کرد و گفت: من و شوهرم بهخاطر اختلافاتی که داشتیم از هم جدا شدیم. گاهی برای دیدن دخترم به خانه شوهر سابقم میرفتم. روز حادثه به آنجا رفته و دوباره با اردشیر دعوایمان شد که ابتدا با قندشکن به سرش ضربه زده و بعد با چاقو او را کشتم. زن میانسال با توجه به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شد که با تلاش واحد صلح و سازش مستقر در دادسرای امور جنایی تهران او نیز موفق شد از اولیای دم رضایت بگیرد و با فراهم شدن دیه، از زندان آزاد شد.
قتل همسر با کلک قرص میگرن
ماجرای این پرونده عصر بیستونهم آبانماه سال ۹۸ آغاز شد، زمانیکه مرد جوانی بهنام حمید همسرش را به بیمارستانی در غرب تهران برد و مدعی شد همسرش بهخاطر مصرف قرصی مشکوک دچار مسمومیت شده است. پس از آن تلاش پزشکان و کادر درمان بیمارستان برای نجات زن آغاز شد اما مریم ساعتی بعد در اتاق عمل بهطرز مرموزی جان سپرد. حمید مدعی بود مریم با خوردن قرص برنج که از عطاری خریده جان سپرده است، اما در روند تحقیقات اولیه گفتههای ضدونقیض حمید و برادرش شک پلیس را برانگیخت و ماموران به او مظنون شدند.
بنابراین حمید بهعنوان مظنون به قتل همسرش بازداشت شد و پس از مدتی به خوراندن قرص برنج به همسرش اعتراف کرد. و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: ما زندگی خوبی داشتیم اما مدتی بود به مواد مخدر معتاد شده بودم و قرص مصرف میکردم. چند ماهی هم میشد که با دختر جوانی بهنام شهین آشنا شده بودم و قصد داشتم با او ازدواج کنم، به همین خاطر اول تصمیم به جدایی از همسرم گرفتم اما وقتی مخالفت کرد نقشه قتلش را کشیدم، اما هنوز هم باورم نمیشود دست به چنین اشتباه بزرگی زدهام.
این متهم در مورد نحوه قتل هم گفت: همسرم مدتی بود سردردهای میگرنی داشت، به همین خاطر بهدنبال داروی گیاهی برای درمان سردردهایش میگشت. آن روز وقتی قرص برنج را از عطاری خریدم آن را پودر کردم و داخل کپسول ریختم. من کپسول را روی اپن آشپزخانه گذاشتم. همسرم که فکر کرده بود کپسول همان قرصی است که از عطاری برای درمان میگرنش خریده آن را مقابل چشمانم خورد. اما بلافاصله پشیمان شدم و گفتم باید قرص را بالا بیاورد، او قبول نمیکرد.
به همین خاطر بهزور او را مجبور به این کار کردم. مریم از رفتار من تعجب کرده بود و میگفت حالش خوب است، چون نمیخواستم راستش را بگویم به دروغ گفتم قرص بوی بدی داشته و من به آن مشکوک هستم. متهم در ادامه جلسه محاکمه گفت: همان موقع به عطاری رفتم تا دارویی برای خنثی کردن قرص برنج پیدا کنم. اما مرد عطار گفت چنین دارویی وجود ندارد.
بعد از آنهم با اورژانس تماس گرفتم و همسرم را به بیمارستان بردم. حال او هنوز خوب بود. من به پزشکان گفتم مریم قرصی را اشتباهی خورده است. پزشکان از من خواستند تا بقایای قرص را به بیمارستان بیاورم. به همین خاطر از برادرم خواستم تا به خانه برود و بقایای قرص را به بیمارستان بیاورد. پزشکان معده همسرم را شستوشو دادند و او را به اتاق عمل بردند، اما در اتاق عمل جان سپرد. این مرد به قصاص محکوم و چندی قبل اعدام شد.
قتل همسر با سیمبرق
سال ۹۸، مردی با وصل کردن برق، همسر خود را به قتل رساند و برای فاش نشدن راز جنایت، جسد و خانه را به آتش کشید. تحقیقات اولیه نشان داد قربانی آتشسوزی نوعروسی است که قرار بوده ۲۰ روز دیگر جشن عروسی خود برگزار کند. بررسیهای اولیه حاکی از آن بود که شوهر نوعروس در پارکینگ ساختمان بوده که متوجه آتشسوزی میشود و در تماس با مرکز ۱۲۵ آتشنشانی کمک میخواهد. در عین حال تحقیق از همسایهها نشان داد زن جوان که جسدش پیدا شده با تازهداماد اختلاف و درگیری داشته است.
همین سرنخ و آرام بودن مرد جوان در صحنه مرگ نوعروس باعث شد بازپرس جنایی به او مظنون شود. در جریان تحقیقات از متهم مشخص شد، او دکترای رشته آیتی دارد و زن فوتشده مدرک فوقلیسانس داشته است. مرد جوان گفت: ۲۰ روز مانده به ازدواجمان، مدام بهانه میآورد و میگفت باید لباس و ماشین عروس گرانقیمت باشد. از این رفتارش خسته شده بودم، اما او را دوست داشتم و مدام کوتاه میآمدم. خانوادهاش به شهرستان رفته بودند و ما تنها بودیم. آن روز روی تخت نشسته بود و حرف میزد که دوباره دعوایمان شد.
به همین خاطر عصبانی شدم و دستگاه برقی را که مربوط به کارم بود برداشتم، یک سمت آن را به سهراهی زیر تختخواب زنم زدم و طرف دیگر را که سیم بدون عایق بود برداشتم و سمت بدنش گرفتم و از شدت عصبانیت ۱۰ ثانیه آن را به بدنش چسباندم که بیهوش شد. این متهم در مورد نحوه آتشسوزی هم اعتراف کرد: وقتی به خودم آمدم زنم نفس نمیکشید و فوت کرده بود. نمیدانستم با جسد چه کنم، با صحنهسازی ملحفه را رویش انداختم و بعد لپتاپ و سیم آن را روی جسد گذاشتم و کبریت زدم که آتش از تخت شروع شد. به پارکینگ آمدم و مشغول جمعآوری وسایل شدم تا کسی به من شک نکند.
آتش زدن وحشتناک شوهر زیر پتو!
ساعت ۲ بامداد نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ بود که زن ۳۵ ساله فریادزنان از واحد طبقه چهارم آپارتمان بیرون آمد و در حالیکه با سر و وضعی آشفته جیغ میکشید «مجید را سوزاندم! بچههایم را نجات دهید!» پلههای ساختمان را با سرعت پشتسر میگذاشت و در منازل همسایگانش را میکوبید. او با صدای بلند فریاد میزد فرزندانم در شعلههای آتش گیر افتادهاند، به دادشان برسید. ماجرا از این قرار بود که زن بعد از سالها زندگی مشترک، مچ شوهرش را گرفته و تصمیم به انتقام میگیرد. به همسرش قرص خواب داده، پنجره را باز کرده که سرد شود تا شوهرش روی خودش پتو بیاندازد. به گفته خودش: سپس با سوزن پتو را به تخت دوختم تا او نتواند بهراحتی از زیر شعلههای آتش فرار کند! ولی هنوز مشغول دوختن پتو بودم که ناگهان «مجید» بیدار شد. من هم بیدرنگ بطریهای بنزین را ریختم …
اجنهها گفتند همسرم را خفه کنم
ساعت ۳ بعدازظهر دوشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۸ مردی در تماس با ماموران کلانتری ۱۰۳ گاندی از کشته شدن عروس ۳۶ سالهاش خبر داد. ماموران با حضور در ساختمان وقتی وارد اتاق خواب شدند مشاهده کردند زن جوان با یک پیراهن استرچ به قتل رسیده است که در گام نخست از پدرشوهر این زن که در طبقه پایین محل جنایت زندگی میکند، تحقیق شد.
مرد میانسال گفت: ۱۲ سال قبل پسرم ازدواج کرد و صاحب دو فرزند شد که هماکنون کلاس دوم و نهم هستند، اما از هفت ماه قبل بین پسرم و همسرش اختلافاتی پیش آمد که پس از دو ماه دخترم با وساطت توانست عروسمان را به خانه بازگرداند. وی افزود: پسرم در اختلافاتشان ادعا میکرد که همسرش در غذایش قرص ریخته و قصد کشتن او را داشته است، پس از اینکه عروسمان به خانه بازگشت اختلافات کمتر شده بود تا اینکه ظهر پسرم همراه فرزندانش از طبقه بالا به پایین آمدند و وقتی بچهها را تحویل ما داد، ادعا کرد که همسرش را به قتل رسانده است و سپس برای خرید سیگار از خانه خارج شد. این مرد بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد و گفت که اجنه دستور قتل را دادهاند!
منبع: هفت صبح