آخر روزهای هفته، سریال «عشق کوفی» روی آنتن می رود. سریال تاریخی- مذهبی که سازمان اوج آن را به تهیه کنندگی سعید سعدی ساخته است.

همشهری آنلاین، هلیا نصیری : گاه یک واقعه از چنان عظمتی برخوردار است که حتی پرداخت به متاثرین آن نیز می‌تواند به لحاظ هنری و نمایشی جذاب و دل‌پسند باشد.
عظمت واقعه عاشورا بر کسی پوشیده نیست و ایثار امام حسین(ع) و یارانش برای همیشه در تاریخ ثبت شده است. در بیش از چهار دهه‌ای که از پیروزی انقلاب می‌گذرد فیلم‌ها و سریال‌های به نسبت پرتعدادی درباره قیام امام حسین(ع) و واقعه عاشورا ساخته شده که به لحاظ موضوعی در دو رسته، قابلیت تقسیم‌بندی دارند؛ آثاری که به شکل مستقیم به ماجرای عاشورا پرداخته‌اند و آن‌هایی که تمرکزشان بر متاثرین از این واقعه بوده و طرح یک داستان فرعی عمدتا عاشقانه را محملی برای یادآوری بزرگی قیام سالار شهیدان(ع) و یاران وفادارش قرار داده‌اند. آثار نمایشی متعلق به رسته دوم گاه چنان برخوردار بوده‌اند که در زمره بهترین و ماندگارترین آثار سینما و تلویزیون ثبت شده‌اند. برای مثال، می‌توان یادی کرد از فیلم «روز واقعه» و سریال «معصومیت از دست رفته».
 نویسندگان و سازندگان سریال «عشق کوفی» هم چنین رویکردی را در پیش گرفته‌اند و در طراحی قصه‌شان با خلق داستانی عاشقانه میان هلال و نائله، پرداختی غیرمستقیم اما عمیق و قابل اعتنا به قیام حسین بن علی(ع) داشته‌اند. 
خلق این رابطه عاشقانه البته شروط و الزاماتی برای گره‌افکنی و دراماتیزه شدن دارد که شاید بارزترین آن‌ها نامتجانس و غیریکسان بودن شرایط دو دلداده است. عبدالله «روز واقعه» جوانی است نصرانی که تازه اسلام آورده و راحله، دختری مسلمان با برادرانی متعصب به تعلقات قبیله‌ای و نژادی؛ شوذب «معصومیت از دست رفته» یکی از شیعیان امام علی(ع) است و ماریا، دختر نصرانی دیرنشین؛ و بالاخره هلال «عشق کوفی» جوانی است علوی و نائله، دختری متعلق به خانواده‌ای از عثمانیان که کینه علی و اولادش را بر دل دارند. 
قصه عشق و دلدادگی هلال و نائله در سال ۶۱ هجری قمری در کوفه و به هنگام دعوت کوفیان از امام حسین(ع) و ورود مسلم بن عقیل به این شهر می‌گذرد. نویسندگان سریال سه مانع را بر سر وصال هلال و نائله طراحی کرده‌اند؛ اختلاف عقیدتی، فاصله طبقاتی و شرط دشوار و جانکاه پدر نائله. 
هلال از خانواده‌ای علوی می‌آید و نائله به عثمانیان تعلق دارد. دو نحله فکری و سیاسی که در تضاد کامل با هم هستند و در دو قطب خیر و شر. هلال از نظر خاستگاه اجتماعی فرودست است و فقیر و در عوض، نائله دختری نازپرورده از خانواده‌ای متمول و پدری تاجر. تا به این‌جای کار، گره‌ها سخت است اما کور و بازشدنی نیست و معمولا اکسیر عشق غلبه می‌کند بر اختلافات و تضادهای این‌چنینی و چالش‌هایی از این دست، نمی‌توانند مانعی جدی باشند بر سر وصال دو دلداده‌ای که یکدیگر را تا سرحد مرگ می‌خواهند.
مشکل جدی و اصلی عشاق علوی و عثمانی از آن‌جا آغاز می‌شود که پدر نائله تنها با این شرط به ازدواج رضایت می‌دهد که هلال اسامی دعوت کنندگان حسین بن علی(ع) به کوفه را برای او بیاورد.
در اینجاست که یک گره‌افکنی فوق‌العاده در قصه رخ می‌دهد و جوان عاشق علوی بر سر یک دوراهی میان عشق و ایمان قرار می‌گیرد. شرط رسیدن هلال به نائله می‌شود پشت پا زدن به اعتقادات و باورهایش و همین موضوع، بر غنای دراماتیک قصه می‌افزاید.
از این‌جا به بعد، نقطه عطف فیلمنامه از یک کشمکش عاشقانه به چالشی ایمانی_ عقیدتی ارتقا می‌یابد و جذابیت قصه را مضاعف می‌کند. به نظر می‌رسد فائزه یارمحمدی و یزدان محمدکاظمی به عنوان نویسندگان سریال عشق کوفی، در گره‌افکنی و خلق نقطه عطف و فراز و فرود در فیلمنامه‌شان موفق بوده‌اند و با خلق موقعیت‌های دراماتیک و البته ملموس و قابل باور، حس همذات پنداری مخاطب را برای همراهی با قهرمانان قصه برانگیخته‌اند.
از زاویه‌ای دیگر، سریال عشق کوفی نمونه موفقی است از میدان دادن به نویسندگان جوان و فراهم آوردن فرصت برای ورود تازه‌نفسان به عرصه فیلمنامه‌نویسی در تلویزیون.
 نویسندگان سریال نه فقط در خلق موقعیت‌های دراماتیک که در نگارش متنی قوی و دیالوگ‌های جذاب و خوش‌آهنگ نیز تا حدود زیادی موفق بوده‌اند. دیالوگ‌ها اکثرا شسته و رفته و متناسب با حال و هوای یک درام تاریخی_ مذهبی است. هر چند شاید یک بازنویسی و بازبینی نهایی می‌توانست برخی از کلمات زائد در جملات را بیرون بیاورد و دیالوگ‌ها را یک‌دست‌تر کند. 
با این حال، نویسندگان سریال به خوبی از پس کار برآمده‌اند و عشق کوفی بخش عمده‌ای از موفقیت خود را مدیون قصه جذابش است. ارزش کار تیم نویسندگی سریال عشق کوفی با این ملاحظه بیشتر عیان می‌شود که سوژه و پیرنگ داستان چندان بکر نبوده و قبلا دستمایه ساخت آثار نمایشی دیگری چه در سینما و چه تلویزیون قرار گرفته است.
 حسن آخوندپور کارگردان جوان سریال هم با سپردن دو نقش اصلی اثرش (هلال و نائله) به سعید شریف و شبنم قربانی در مقام بازیگرانی جوان و ناشناخته، ریسکی پرخطر را آزموده و البته به سلامت از سر گذرانده است. شاید انتخاب دو بازیگر چهره و محبوب برای نقش‌های هلال و نائله می‌توانست در همراهی مخاطبان با سریال عشق کوفی موثر باشد اما کارگردان تحت تاثیر این سیاست مسبوق به سابقه قرار نگرفته و راه خود را رفته است.
 حیف است که از تیم بازیگران سریال عشق کوفی سخن بگوییم و یادی از نادر سلیمانی و بازی درخشان و فوق‌العاده‌اش نکنیم. سلیمانی در قالب کاراکتر اوحد، پدر نائله و یکی از بزرگان خاندان عثمانی، نقش‌آفرینی بی‌نظیر و ماندگاری را ارائه می‌دهد. این مهم از این منظر قابلیت ارزش‌گذاری مضاعف را دارد که بیش و کم عمده فعالیت‌های سلیمانی در حوزه بازیگری به نقش‌های طنز معطوف بوده است و این هنرپیشه با کاراکتر اوحد گوشه‌ای از توانایی‌های مغفول مانده‌اش را به نمایش می‌گذارد. سریال عشق کوفی در مجموع و با ملاحظه همه نقاط قوت و ضعف، اثری برخوردار و قدرتمند است و می‌تواند در جذب مخاطبان تلویزیون عملکرد قابل قبولی داشته باشد. تیم سازنده سریال اثبات کرده‌اند که در ساخت مجموعه‌های نمایشی تاریخی_ مذهبی نیز می‌توان به جوانان اعتماد کرد و اتفاقا نتیجه خوبی گرفت.عشق کوفی سریالی بی‌ادعا و محجوب، اما جذاب و دیدنی است.

منبع: همشهری آنلاین