همشهری آنلاین؛ گروه خانواده -فاطمه عسگری نیا:دم دمای ظهر است که وارد مدرسه می شویم کلاسهای اوقات فراغت بچه ها در نوبت صبح تمام شده است. مادران همراه با بچه ها در طبقات دیده می شود. انگارنه انگار که این جا مدرسه است بیشتر حکم خانه دوم بچه ها و خانواده هایشان را دارد. مادران جوان و میانسالی که سقف این مدرسه جهادی گویا پناهشان شده است. یکی مقابل اتاق خیریه ایستاده و انتظار دریافت لباس را می کشد یکی همراه با بچه هایش مقابل اتاق مشاوره نوبتش را به انتظار نشسته است. زهرا یکی از این مادران است که حالا دو سالی است پسرش در همین مدرسه درس می خواند. می گوید از وقتی پای پسرم به این مدرسه باز شد ما هم یک جورهایی به نان و نوایی رسیدیم. بچه هایم دیگر گرسنه نمی خوابند : «همسرم اعتیاد دارد تا قبل از این که با این مدرسه و اولیای آن آشنا شوم با خودم می گفتم محال است بچه هایم بتوانند درس بخوانند. نه هزینه کافی داریم نه مدرسه ای هست که حاضر باشد با این شرایط پذیرای بچه های من باشد.»
نفسی تازه می کند نگاهی به قد و بالای پسرش می کند و با لبخندی که روی چهرهاش می نشیند میگوید: «اما انگار معجزهای اتفاق افتاد و بواسطه هم محلهایها با این مدرسه آشنا شدم. از روزی که پسرم را در کلاس اول ثبت نام کردم همه خانوادهامان تحت حمایت قرار گرفتیم. حالا دیگر دغدغه نان شب را ندارم. بچهام بدون هیچ هزینهای درس میخواند و از هر لحاظی حمایت میشود. حتی خودم هم میتوانم از کمکهای مجموعه بهرهمند شوم و در کنارش به سایر خانوادهها خدمت کنم.»
شادی که بر لبان زهرا دیده میشود در چهره سرور هم جا خوش کرده است فرزندش محمد نام دارد و کلاس دوم است. او هم می گوید در این مدرسه فقط پسرم درس نمی خواند همه اعضای خانواده ما به نوعی با این مدرسه سرو کار دارند از پدر و مادر گرفته تا خواهر و برادرهای سجاد. هر کداممان به طورجداگانه خدمتی از این مجموعه میگیریم که مهمترین آن حمایت معیشیتی است چیزی که قبلا ما نداشتیم و مجبور بودیم به خاطرش سجاد را سرکار بفرستیم و امروز دیگر نیاز نیست. »
از مشکلات خانوادگیاش برایمان میگوید از شرایط سختی که با مشاورههای مرکز مشاوره مدرسه تحملش برای او و بچهها آسانتر شده چون یاد گرفتهاند در شرایط سخت چه رفتاری را داشته باشند: «حمایتهایی که مرکز مشاوره مدرسه از ما میکند و راهکارهایی که ارائه میدهند خیلی در زندگی ما موثر است حتی در رفتار بچه ها خیلی نقش دارد و کمک زیادی به آنها میکند. شاید باورتان نشود اما از وقتی سجاد در این مدرسه ثبت نام کرده همه ما به کمی آرامش رسیده ایم.»
بچه هایی که در این مدرسه کار می کنند اغلب کودکان کار هستند. خیلی هایشان کلاسی که در آن تحصیل میکنند متناسب با سن و سالشان نیست. مثلا دختر ده ساله ای که امسال باید برای اولین بار در کلاس اول حاضر شود.
هرکدامشان هم به مشکلی برمی خوردند سریعا راه مدرسه را در پیش می گیرند مثل دخترکی که با چشمان اشکی به مدرسه آمده بود و نمی خواست در ازای باخت پدر در شرط بندی راهی خانه غریبه ها شود. یا پسرکی که به خاطر شیطنت های کودکانه محکوم به بریده شدن انگشت کوچک دستش به دست پدرش شده بود و سراسیمه خود را به مدرسه رسانده بود. انگار که فضای امن این مدرسه حکم پناهگاه را برایشان دارد.
معنویت در گوشه و کنار مدرسه
در راهروهای هر دو طبقه که قدم میزنیم معنویت در آن موج میزند. حتی این معنویت روی تابلوی کلاسهای درس هم نمایان است کلاسهایی که بنام ادب، عبادت، سخاوت، حکمت و... و. نامگذاری شده و حکایت از دنیای متفاوت این مدرسه با همه مدارس دیگر دارد. اینجا فقط یک مدرسه نیست بیشتر پناه کودکان بی پناهی است که از رنج زمانه به آن پناه می آورند.
تیمی که این مدرسه را هدایت می کند همان برو بچه های گروه جهادی حضرت ابوطالب علیه السلام هستند. جوانهای خلاق، مومن، عاشق و کاربلدی که وقتی ده سال پیش بساط گروهشان را در این محله برپا کردند با خودشان عهد بستند قدمهای ریشه ای و اساسی برای کمک به بچه های آسیب دیده جنوب منطقه ۱۲ و منطقه ۱۶ تهران بردارند.
ده سال با این مردم زندگی کردیم
حجت الاسلام محمد طاهر باقری روحانی جوان و با انگیزه ایست که تولیت گروه جهادی حضرت ابوطالب را عهده دار است. کسی که دغدغه این روزهایش گسترش چتر حمایتی گروه جهادی بر سر خانواده های نیازمند یاری، در محله های پر آسیب مناطق ۱۲،۱۵ و ۱۶ است میگوید:براساس آماری که از سوی سازمان های مربوطه اعم از آموزش و پرورش اعلام شده است جنوب منطقه ۱۲ و شرق منطقه ۱۶ شاهد بیشترین میزان ترک تحصل دانش آموزان است و سرانه آموزشی این مناطق حتی از مناطق مرزی کشور هم کمتراست.
او و دوستانش ده سالی هست که با مردم این مناطق زندگی کرده اند وضعیت را آسیب شناسی کرده اند تا توانسته اند اعتماد خانواده ها را جلب کنند. آنقدر نجات کودکان آسیب دیده برایشان اهمیت دارد که حتی با پرداخت مبلغی به پدران خیلی از این بچه ها رضایت آنها را برای حضور فرزندشان در مدرسه و فراغت از کار در خیابان برای ساعتی گرفتهاند: «در مناطق ۱۵، شرق منطقه ۱۶ و جنوب منطقه ۱۲ کلکسیونی از آسیب های اجتماعی وجود دارد و کودکان قربانیان اصلی این آسیب ها هستند. کودکانی که این روزها برای گذران زندگی مجبور به کار در کارگاه ها و چهار راه های خیابانها هستند و متاسفانه آلوده خیلی از این اسیب ها هم می شوند.»
نمی توان خانواده ها را ندید
به گفته حجت الاسلام باقری راه و روشی که گروه جهادی ابوطالب برای رهایی کودکان این مناطق از اسیب ها در پیش گرفته اند کمی متفاوت است: «ما معتقدیم برای رهایی بچه ها از این آسیب ها و تربیت نسلی سالم از میان آنها نمی توان خانواده هایشان را نادیده گرفت بنابراین در کنار تمام برنامه های اموزشی و حمایتی که برای دانش اموزان در نظر می گیریم خانواده هایشان هم شریک هستند و سعی می کنیم با توزیع ارزاق، کمک های معیشتی و حمایت های روحی و روانی از انها شرایط زندگی بهتری را برایشان فراهم کنیم تنها در این صورت است که بچه های این خانواده ها می توانند بی دغدغه در مدرسه ما حاضر شوند.»
درست است فعالیت های جهادی گروه حضرت ابوطالب در مناطق سه گانه پر اسیب ۱۵ و ۱۶ و ۱۲ ده ساله است اما سه سال پیش بود که این گروه جهادی مجوزهای بهزیستی و آموزش و پرورش و مراکز مرتبط را برای آغاز فعالیت رسمی آموزشی در مناطق فوق گرفته است تولیت گروه جهادی حضرت ابوطالب میگوید: «برای شروع ما حدود ۱۰۰۰ خانواده را پایش و مورد مطالعه قرار دادیم کارمان هم از یک پژوهش شروع شد که مبانی اش را در کتاب «آستانه عروج» به چاپ رسیده است. »
به گفته او نتایج این پژوهش حاکی از آن بوده که برای اصلاح رفتاری کودکان و دور کردن آنها از آسیب ها نمی توان برنامه های اموزشی و تربیتی را بدون توجه به خانواده ها دنبال کرد در واقع نمی توان کودکی را تنهایی آورد مدرسه تا در فضای گلخانه ای تغییر کند : «ما متقدیم تغییر نسل به شرطی ایجاد می شود که همه اعضای خانواده تغییر کنند. برای همین همه اعضای خانواده در درجه اول مخاطب ما هستند همه به اندازه دانش اموز مخاطب ما هستند.»
همه اهل همین محله هاییم
این کارشناس فرهنگی می گوید: «اکثر قریب به اتفاق کسانی که در این مجموعه کار می کنند ساکنین همین محله اند. و این شرایط به ما کمک می کند تا بهتر بتوانیم با خانواده ها ارتباط بگیریم ما چاره ای نداریم زجز تحت پوشش قرار دادن کل خانواده و تولید محتوای متناسب برای این افراد.»
از ابتدای مهر امسال د رکنار مدرسه مکتب الامیر گروه جهادی حضرت ابوطالب قراراست مدرسه دخترانه مکتب الزهرا هم برای دختران در منطقه ۱۲ کار خود را آغاز کند: «تا به حال دختران در قالب کانون فرهنگی از امکانات این مدرسه بهره مند می شدند اما از پاییز امسال می توانند به صورت مستقل از امکانات مدرسه خود استفاده کنند.»
خبر خوب دیگری که حجت الاسلام باقری می دهد بهره مندی گروه جهادی از بهزیستی یاسر برای تامین جای خواب کودکان فاقد سرپناه است: «تعداد زیادی از بچه های تحت پوشش ما یا رد خانه های قمر خانمی و در شرایط پر اسیب زندگی می کنند یا همراه با مادران دارای اعتیاد در خیابانها و پارک ها به سر می برند خوشبختانه با فراهم شدن امکان پذیرایی از کودکان ۱۲ تا ۱۸ ساله در بهزیستی یاسر بخش زیادی از دغدغه ما برای این بچه ها کاسته شد.»
به گفته او کودکان زیر پوشش گروه جهادی حضرت ابوطالب بزرگ فکر می کنند وبرای آینده خود نقشه های زیادی دارند: «این بزرگترین سرمایه ای است که خیرین کارآفرین به مجموعه ما اوردهاند.»
ما مهارت اموزی می کنیم
در کنار بر و بچه های گروه جهادی حضرت ابوطالب خیرین و نیکوکاران هم حضوری چشمگیر دارند البته کار این خیرین فقط کمک مالی و نقدی به مجموعه نیست بلکه آنها می کوشند به جای ماهی دادن ماهیگری را به بچه ها یاد دهند. دکتر احمد معروفخانی یکی از این خیرین است او علاوه بر این که عضو هیات امنای مدرسه مکتب الامیر است سعی می کند در نشست های ویژه با بچه ها تفکر کارافرینی راهم به انها آموزش دهد. خودش می گوید: «گروه جهادی حضرت ابوطالب با تاکید بر مهارت اموزی بچه ها سعی می کند به صورت اساسی این بچه ها را برای ورود به اینده ای روشن حمایت کنند. »
به گفته او در کشور ما کارهای خیرخواهانه زیادی انجام می شود و گروه های نیکوکاری بسیاری در حوزه کاهش اسیب ها کار می کنند اما کار ماندگاری که در نهایت منجر به کاهش اسیب و تربیت نسلی موفق از دل اسیب ها شود انجام نشده : «اثر بخش ترین فعالیت هایی که گروه جهادی حضرت ابوطالب انجام می دهد مهارت آموزی به بچهها و تقویت تواناییها و استعدادهای آنهاست. آنها در سایه این آموزشها فرا می گیرند که می توانند با رهایی از منجلاب اسیب ها برای خود زندگی بهتری دست و پا کنند.»