به گزارش همشهری آنلاین، سودای براندازی نظام جمهوری اسلامی رؤیای اپوزیسیونی است که همیشه با ایجاد یک توهم کاذب در بین برخی از مردم چنین القاء می‌کند که به زودی نظام جمهوری اسلامی سقوط خواهد کرد و ایران به بهشت زمین مبدل خواهد شد!
طی اتفاقات سال گذشته این توهم کاذب بارها و بارها از سوی جناح‌های معارض با نظام مطرح شد و ما برای بررسی این ادعا و اساسا پاسخ به این پرسش که آیا در حال حاضر امکان براندازی نظام وجود دارد یا خیر با محمدصادق کوشکی، استاد مطالعات سیاسی گفت‌وگویی داشتیم.
اپوزیسیون جمهوری اسلامی، دیکتاتورهایی کوچک هستند
در خصوص پدیده‌ای که با عنوان براندازی نظام جمهوری اسلامی توسط گروه‌های معارض و مخالف مطرح می‌شود مهم‌ترین مسأله این است که براندازی نظام جمهوری اسلامی بنا دلایل و نکاتی ممکن نیست. اول اینکه هرچند ما طیف متنوعی از براندازان از گروه‌های تجزیه‌طلب قومی تا سلطنت‌طلبان را شاهد هستیم، اما این گروه‌های متنوع و مختلف به هیچ عنوان امکان همگرایی و هم‌افزایی ندارند. یعنی در طول ۴۳ سال گذشته تا به امروز ما شاهد همگرایی گروه‌های مختلف حتی به شکل ظاهری هم نبوده‌ایم. دلیل عدم امکان این همگرایی بین معارضین نظام جمهوری اسلامی این است که در واقع همه معارضین دیکتاتورهایی کوچک هستند. برخلاف شعار دموکراسی که از سوی برخی از این گروه‌ها سر داده می‌شود به هیچ یک از اصول دموکراسی پایبند نبوده و صرفاً به دنبال کسب منافع شخصی و منافع جریانی خود بوده و هستند. همین امر موجب شده تا امکان همگرایی و هم‌افزایی این گروه‌ها به صفر برسد.
اکثریت مردم وفادار به نظام بوده و از آن حمایت می‌کنند
نکته دوم در این باره آن است که نظام جمهوری اسلامی، مبتنی بر حمایت بخش قابل توجهی از مردم ایران است و مادامی که این بخش قابل توجه از جامعه ایران از جمهوری اسلامی حمایت می‌کنند، امکان براندازی این حکومت وجود ندارد، چرا که «اکثریت نسبی» مردم ایران به نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی وفادار هستند.
سومین علت برای ناممکن بودن براندازی نظام جمهوری اسلامی ایجاد خلأ قدرت در غرب آسیا و شمال خلیج فارس در صورت کنار رفتن نظام جمهوری اسلامی است. به فرض که براندازان موفق به ساقط کردن جمهوری اسلامی شوند. خلأ قدرت پیش آمده به دلیل نبود جمهوری اسلامی همه موازنه‌های غرب آسیا به خصوص خلیج فارس را به هم خواهد ریخت و ثبات این منطقه به صورت جدی به خطر خواهد افتاد. به همین دلیل کشورهای منطقه و رقبای منطقه‌ای ما مانند عربستان، ترکیه و حتی شیخ‌نشینان جنوب خلیج فارس، مایل به ایجاد این خلأ قدرت و برهم خوردن ثبات نیستند. به همین دلیل پدیده براندازی از سوی این کشورها مقبول نبوده و نخواهد بود.
عضویت ایران در شانگهای و بریکس یعنی امکان حذف جمهوری اسلامی نیست
نکته چهارم در این بحث آن است که جمهوری اسلامی با توجه به توانایی‌های خودبنیاد در عرصه دفاعی و امنیتی موفق شده است به عنوان وزنه اصلی ثبات در منطقه غرب آسیا مطرح باشد. همین امر باعث شده قدرت‌های برتر جهانی ناگزیر از تعامل با این حکومت باشند. چین، روسیه، مجموعه‌هایی مانند پیمان شانگهای، مجموعه‌هایی مانند بریکس و حتی اتحادیه اروپا و آمریکا به این نکته معترفند که جمهوری اسلامی سنگین‌ترین وزنه ثبات و امنیت درمنطقه غرب آسیاست و بنا به این دلیل هیچ یک از کشورهای مذکور موافق حذف جمهوری اسلامی نیست؛ چون این نظام خود را به جایگاهی از قدرت رسانده که امکان حذف آن وجود ندارد و حذف احتمالی آن هزینه‌های گزافی را برای کشورهای منطقه و قدرت‌های جهانی به دنبال خواهد داشت. از این رو چنین کشورهایی ناگزیرند وجود جمهوری اسلامی را پذیرفته و به دنبال راهکاری برای تعامل با آن باشند.