حرف از اربعین و عشق به حسین(ع) همیشه در اذهان، یادآور حضور اقشار مختلفی است.

همشهری آنلاین؛ گروه خانواده-مهدی شبان: زن و مرد و پیر و جوان که مخصوصا در بین نسل جوان، با وجود رفاه و امکانات کشورهای دیگر، در شرایط سخت شلوغی، ازدحام جمعیت، امکانات محدود و شرایط آب و هوایی که در کشور عراق وجود دارد حاضر می‌شوند و با عشقی مثال زدنی به میدان «مشایه» آمده و برای تمام سختی‌ها تنها یک توجیه دارند. «عشق! »فواد ایزدی، عضو هیأت علمی گروه مطالعات آمریکای دانشگاه تهران در این گفت‌وگو از ریشه‌های قدیمی و انقلابی این عشق می‌گوید.
کسانی‌که یک مقدار اساسی‌تر روی مسائل ایران کار می‌کنند به این نتیجه رسیده‌اندکه غالباً در ایران یک جمعیت جوان دین‌مدار و معتقد به تشیع وجود دارند و زمانی که جمهوری اسلامی مشکلی پیدا می‌کند، اینها جانشان را در کف دست می‌گیرند و از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنند، به‌خاطر دغدغه‌هایی که دارند. این جمهوری اسلامی است، اینها هم مسلمان هستند، شیعه هستند و این، در چند دهه گذشته در بازه‌های زمانی مختلف، تکرار شده است؛ یعنی در یکی، دو سال ابتدای انقلاب، مشکلاتی که کشور داشت توسط همین طیف جوان حل شد. جنگ تحمیلی که شروع شد اینها در صف اول جبهه‌ها بودند و جنگ را مقاوم کردند. سال‌های بعد هم همینطور است.
البته نسل‌های اینها فرق می‌کند؛ مثلا آن افرادی که برای دفاع از حرم رفتند، یک تعدادیشان بچه‌های نسل اول انقلاب بودند و تعدادی نسل‌های بعدی، ولی این جمعیت جوان پای کار که به‌خاطر دغدغه دینی از جمهوری‌اسلامی دفاع می‌کند، همیشه بوده و این، رمز ادامه حیات جمهوری ‌اسلامی است. این ایمان، به نسل‌های مختلف منتقل شده است.

 

این حسین کیست؟
این تحلیل، تحلیلی اجتماعی است. آن وقت این سؤال پیش می‌آید که این دین چیست؟ این مذهب چیست؟ چه خاصیتی دارد؟ چه ویژگی‌هایی دارد که چنین افرادی در زیر آن پرچم دین و مذهب به این سبک تربیت می‌شوند؟ این مسئله جای مطالعه پیدا می‌کند. از این جهت، مطالعات تشیع در سال‌های بعد از انقلاب به‌صورت گسترده در کشورهای مختلف غربی، در محیط‌های اندیشکده‌ای و در محیط‌های دانشگاهی رشد کرده است.
قبل از پیروزی انقلاب، افرادی که در حوزه اسلام مطالعه می‌کردند، معمولاً اسلام اهل سنت را مطالعه می‌کردند. شیعه برای خودش اقلیتی بود، جایگاهی در دنیا نداشت و تأثیرگذار نبود. بزرگ‌ترین کشور شیعه در دست یک شاهی بود که مشهور بود به مشروب‌خواری و غرب‌زدگی و در خدمت غرب بود. از این جهت دغدغه‌های خاصی نسبت به مطالعه این دین وجود نداشت.
 منتها این حالت بعد از پیروزی انقلاب ‌اسلامی کاملاً متفاوت شد و این اقلیت درون امت اسلامی، پرچم مقاومت در مقابل زیاده‌خواهی‌های غرب را به دستش گرفت و از این جهت تمرکز، روی آن  زیاد شد. در مطالعات شیعی، جایگاه نهضت عاشورا، جایگاه حرکت امام حسین(ع) و به تبع آن جایگاه اربعین و راهپیمایی اربعین، این‌ها جزء شعائر مهم و اصلی مذهب تشیع هستند.
در این ۱۵-۱۰ سال اخیر که راهپیمایی اربعین به‌صورت گسترده انجام می‌شود، این عشق و علاقه‌ هم توجه آن مخاطب را به ‌خودش جلب کرده است؛ چه در اربعین و چه خارج از ایام اربعین.

با خانواده!
من خاطرم است سال ۲۰۰۳ که آمریکایی‌ها به عراق حمله کردند آنجا جنگ بود، درگیری بود و یک تعدادی از این‌ها از جنوب عراق وارد شدند و بعضی از نیروهای عراقی  فرار و بعضی‌ها هم مقاومت کردند. منتها آن کشور در حال جنگ بود. نیویورک‌تایمز گزارشی را در همان ایام منتشر کرد؛ از ایرانی‌هایی که می‌آیند وسط جنگ، عبور می‌کنند از یک محیط‌های درگیری بین نیروهای آمریکایی و طرف مقابل تا بروند کربلا، آن هم با خانواده! و این یک چیز عجیبی بود، با آن سختی‌ها و کمبود امکانات که بعضی‌هایشان توسط آمریکایی‌ها دستگیر می‌شدند. این حد از عشق و علاقه، یک پدیده عجیبی است. بعد از آن هم که راهپیمایی اربعین مشهورتر شد، این پدیده ادامه پیدا کرد.
البته این‌ها را در رسانه‌هایشان خیلی نمایش نمی‌دهند، چون می‌خواهند هم به مردم عراق، هم به مردم ایران القا کنند که دین‌مداری دوره‌اش گذشته است. ولی افرادی که این بحث را رصد کرده و روی آن کار می‌کنند، این حجم از دغدغه و علاقه را می‌بینند؛ یعنی فردی که حاضر است ۸۰ کیلومتر پیاده‌روی کند، فردی که نظامی نیست، آموزش ندیده و تمرین نداده، برای فعالیت جنگی و دفاع از حرم، یک چنین قدرتی را پیدا می‌کند. اگر حادثه‌ای پیش بیاید، همین طیف افراد در میدان هستند.

مشکل اصلی آنها، ایران است
نکته این است که قبل از جنگ عراق، آمریکایی‌ها می‌دانستند یکی از دلایل اصلی جنگ هم همین بود. حالا این‌ها هم می‌گفتند سلاح کشتار جمعی، ولی زمانی به عراق حمله کردند که مطمئن بودند صدام سلاح کشتار جمعی ندارد. آمریکایی‌ها نمی‌توانند کشته‌های زیادی بدهند وگرنه دیگر کسی در ارتش ثبت‌نام نمی‌کند.
چرا رفتند؟ آقای ریچارد پرالد که یکی از طراحان جنگ عراق است و در وزارت دفاع آمریکا کار می‌کرده، این را مکتوب کرده و کتاب دارد. او می‌گوید: مشکل اصلی ما ایران است، منتها ایران حاکمیت شیعی دارد. متأثر از حوزه علمیه‌ قم است و رسالت انقلابی دارد. از آن طرف حوزه علمیه‌ نجف، حالت انقلابی حوزه علمیه قم را ندارد ولی قدمت خیلی طولانی‌تری نسبت به حوزه علمیه قم دارد. حرفشان این بود که ما عراق را بگیریم و بر نجف و حوزه علمیه آن احاطه‌داشته باشیم، آنگاه می‌توانیم به حوزه علمیه قم مسلط شویم، نفوذ پیدا کنیم و بعد ریشه‌های دینی شیعه‌ انقلابی را از آنجا هدف قرار دهیم و کمک کنیم که یک رقابت و درگیری بین شیعه، حوزه نجف و حوزه قم ایجاد شود. یعنی طرف آمریکایی این تشیع را درک کرده و حاضر است میلیاردها دلار هزینه کند، لشکرکشی کند و کشوری را بگیرد برای رسیدن به یک هدف این‌چنینی.
این‌ موضوع، یک موضوع جدی است و درک نقش نهضت حسینی، در این فرهنگ مقاومتی که وجود دارد، پررنگ است.

جوان‌ها به این حکومت علاقه دارند
یک کتاب دیگر برای آقای «ایلان برمن» از اعضای اندیشکده‌های غربی است با ‌عنوان «Tehran rising» یعنی طلوع تهران. در آن کتاب می‌گوید اتفاقی که برای ایران باید بیفتد این است که آن طیف متشرّع جمعیت ایران نباید احساس کند که جمهوری‌ اسلامی، یک مرجعیت دینی دارد. آنها متوجه شدند که چون جمهوری ‌اسلامی، مرجعیت دینی دارد ایرانی‌ها خصوصا جوان‌ها به این حکومت علاقه دارند. آنها متوجه شدند که این جمعیت مذهبی کشور را هم نمی‌شود سکولار کرد و جمعیت ایران، مذهبی خواهند ماند، اما راه اینکه این‌ها طرفدار حکومت نشوند این است که شما می‌توانید مذهبی باشید، شیعه هم باشید، امام حسین(ع) را هم دوست داشته باشید، راهپیمایی اربعین هم بروید ولی نسبت به جمهوری ‌اسلامی بی‌تفاوت باشید یا اصلاً دشمن باشید. یا اینکه شما یک مرجع دینی داشته باشید که شیعه باشد، مقلّد هم داشته باشد؛ ولی با جمهوری‌اسلامی اختلاف داشته باشد.
خلاصه اینکه اندیشکده‌های آمریکایی‌ و مقامات آمریکایی، نقش تشیع را در ایجاد این فرهنگ مقاومت به درستی درک کردند و برای مقابله با آن طراحی و برنامه دارند. اربعین یکی از نمادهای مذهب تشیع است.
و همین مسائل است که دشمن انقلاب شدند. آمریکا سال‌های قبل از انقلاب هم در این منطقه فعال بوده، چرا قبل از انقلاب حساسیت خاصی نداشتند؟
شما افراد غیرمحرمانه شده آمریکا را سازمان  CIA را نگاه کنید این‌ها اصولاً احساس نمی‌کردند که حکومت شاه توسط نیروهای مذهبی برایشان چالشی ایجاد شود. معتقد بودند که چپ‌گراها در ایران و گروه‌های کمونیستی ممکن است برای شاه مشکل ایجاد کنند. این‌ها برآورد صحیحی نسبت به مشکلاتی که شاه می‌تواند پیدا کند نداشتند، دین و تشیع را دست‌کم گرفتند. شاید بگویید این‌ها خاصیتی ندارند، دلیل ندارد دغدغه‌ای داشته باشید، مطالعه‌ای داشته باشید و از همان جا هم ضربه خوردند. اگر این‌ها تشخیص  و تحلیل صحیحی داشتند، شاید اصولاً انقلاب پیروز نمی‌شد. چون انقلاب، ابتدا ضعیف بود. نهضت امام، قدرت زیادی در ابتدا نداشت، منتها دست‌کم گرفتن این نهضت منجر شد که رشد و قدرتی ایجاد شود. بعد زمانی که فهمیدند اشتباه کردند، دیگر دیر شده بود. دیگر نزدیک انقلاب شده و کار از کار گذشته  بود.
براساس این تحلیل در این شبکه‌های ماهواره‌ای و فضای مجازی، هجمه بسیار گسترده‌ای علیه مفاهیم دینی و نهضت امام حسین(ع)، انجام می‌شود. این‌ها به‌شدت تأمین مالی و کمک می‌شوند و گسترش پیدا می‌کنند.

بازطراحی اربعین در نهضت امام خمینی(ره)

راهپیمایی اربعین، صدها سال است دارد انجام می‌شود. تشیع هم قدمتش ۱۴۰۰  سال است. اما  نهضت حضرت امام، این ظرفیت تشیع را در قالب یک فرهنگ مقاومتی نسبت به غرب، بازطراحی کرد. هنر امام این بود که آن فعالیت‌های سنتی را که در شیعه، صدها سال در ضدیت با یزید در حال انجام بود، مصداقی کرد. جمعیت شیعه‌ای که دغدغه نهضت حسینی دارد باید در مقابل ظلم امروز بایستد. یزید امروز کیست؟ شاه! یزید امروز کیست؟ آمریکا شیطان بزرگ! این نگاه سیاسی را به جمعیت شیعه داریم. پس افرادی که ذیل‌این پرچم امام حسین(ع) سینه می‌زدند، گریه می‌کردند، ایام عاشورا مراسم برگزار می‌کردند، ایام اربعین راهپیمایی می‌رفتند، اینها یک عقبه فکری نرم‌افزاری پیدا کردند که باید در مقابل ظلم امروز هم ایستاد، مقابله کرد و مقاومت کرد. این مسئله اسلام سیاسی و حاکمیتی برای آمریکا و انگلیس مشکل‌ساز شده است؛ وگرنه اسلام سنتی بی‌تأثیر، بی‌خاصیت و غیرفعال، هیچ‌کسی را ناراحت نمی‌کند.