علیرضا احمدی_همشهریآنلاین: دراین میان، اظهارات اخیر وزیرامورخارجه ایران در یک گفتوگوی رسانهای، زمینهساز دور جدیدی از گمانهزنیهای برجامی شد و حاوی نشانههای جدیدی از پیشرفت در رایزنیها بود. حسین امیرعبداللهیان در آن گفتوگو اعلام کرد سندی موسوم به «سند سپتامبر» میان ایران و طرفهای مذاکره آماده نهایی شدن است. برخی بر این گمانند رایزنیهایی که با میانجیگری برخی کشورهای همسایه در جریان است، به نقطه امیدوارکنندهای رسیده؛ آنهم بدون هیاهوی رسانهای و جنجال خبری. در این میان اگرچه سخنگوی وزارت امورخارجه در نشستخبری دیروز خود تأکید کرد «سند سپتامبر» سند جدیدی نیست و همان جمعبندی طرفین در شهریورماه ۱۴۰۱ است، اما تغییر رویکرد محسوس دولتهای غربی در قبال مذاکرات، از تحولات تازه در این حوزه خبر میدهد. اما «سند سپتامبر» چیست و چرا دولتهای غربی به مقطعی که مذاکرات در تابستان ۱۴۰۱ بیسرانجام ماند، بازگشتهاند؛ موضوعی که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
۱
سند سپتامبر چیست؟
سند موسوم به «سند سپتامبر» درواقع جمعبندی نهایی مذاکرات برجامی میان ایران و ۱+۴ در مقطع مرداد و شهریورماه ۱۴۰۱ (سپتامبر ۲۰۲۲) است که پس از چند دور رفت و برگشت میان تهران و واشنگتن، آنهم با وساطت جوزپ بورل، مسئول سیاستخارجی اتحادیه اروپا، آماده رایزنیهای نهایی بهمنظور جمعبندی نهایی بود که با تعلل طرف مقابل در تصمیمگیری مواجه شد و پس از بروز اغتشاشات، بیسرانجام ماند.
۲
محورهای سند
اگرچه تاکنون خبر تأییدشدهای درباره پیشنویس مورد توافق طرفین در جریان رایزنیهای برجامی در مقطع شهریورماه ۱۴۰۱ منتشر نشده، اما بهگفته مقامهای ایرانی، این پیشنویس درصورت جمعبندی نهایی میتوانست بهعنوان پایهای برای رایزنیهای نهایی باهدف احیای برجام و بازگشت طرفها به تعهدات خود ذیل برجام مطرح شود. جزئیات تأیید نشده از پیشنویس سند مورد نظر که در آن مقطع ازسوی برخی رسانههای غربی منتشر میشد، حکایت از آن داشت که طی ۲ دوره ۶۰ روزه، در قبال رفع تحریمهای بانکی و نفتی، ایران برخی فعالیتهای هستهای خود را به عقب بازگرداند.
۳
توافقهایی که اجرایی شد
در زمانی که مذاکرات ایران و ۱+۴ در وین به اوج خود رسیده بود، جزئیات مختلفی از پیشنویس مورد توافق در رسانهها منتشر میشد که بخشی از آنها به آزادسازی منابع مسدود شده ایران در برخی کشورها، ازجمله کرهجنوبی مربوط بود. ازسوی دیگر گفته میشد پرونده تبادل زندانیان میان ایران و آمریکا نیز از دیگر موضوعهایی است که درصورت دستیابی به توافق، روند اجرایی آن آغاز خواهد شد. اگرچه در آن مقطع با فرافکنیهای طرف غربی، مذاکرات بیسرانجام رها شد، اما اعلام توافق تهران و واشنگتن بهمنظور تبادل زندانیان و بهدنبال آن، آزادسازی منابع مسدودشده ایران، از تحولات تازه و امیدوارکننده در این حوزه حکایت دارد.
۴
چرا «سند سپتامبر» بیسرانجام ماند؟
همهچیز در شهریورماه ۱۴۰۱ (سپتامبر ۲۰۲۲) آماده جمعبندی پایانی مذاکرات و نهاییسازی پیشنویس تهیهشده بود و حتی برخی گمانهزنیها درباره تعیین زمان سفر وزرای امورخارجه ایران و ۱+۴ به وین مطرح میشد، اما در ابتدا طرف آمریکایی با بهانهجوییهای واهی و فرافکنی درباره مطالبات ایران، رویکرد تعلل را در پیش گرفت؛ رویکردی که در آن مقطع بهنظر میرسید بدون نظر موافق اتحادیه اروپا اتخاذ شدهاست. در ادامه اما طرفهای غربی با دستاویز قرار دادن بروز اغتشاشات سال گذشته در ایران، مذاکرات را بیسرانجام رها کردند و «سند سپتامبر» همچنان روی میز ماند.
۵
۲ اشتباه محاسباتی طرف غربی
مهرماه ۱۴۰۱ درحالی آغاز شد که چشمانداز پیشروی مذاکرات برجامی تیرهوتار شده بود و طرفهای غربی با ۲ بهانه واهی، میز مذاکرات را ترک کرده بودند. آنها از یکسو بر این گمان بودند که با سرمایهگذاری روی اغتشاشات در ایران، میتوانند با افزایش فشارها، تهران را وادار کنند از مطالبات خود کوتاه بیاید و ازسوی دیگر میپنداشتند با طرح ادعای «مشارکت ایران در جنگ اوکراین» میتوانند جمهوریاسلامی را در عرصه بینالمللی در تنگنا قرار دهند تا از مواضع بحق خود کوتاه بیاید.
۶
سرمایهگذاری غربیها روی اغتشاشات
سرباز زدن از نهایی کردن «سند سپتامبر» درحالی در دستورکار طرف غربی قرار گرفت که آنها تلاش میکردند با حمایت از دامن زدن به ناآرامیها در ایران و بهدنبال بیثباتی در کشور، مذاکرات برجامی را به مسیر دلخواه خود هدایت کنند و جمهوریاسلامی را تحتفشار قرار دهند. بر همین اساس هم بود که راهبرد چندوجهی حمایت از اغتشاشات در ایران در دستورکار قرار گرفت. طرف غربی دراین مسیر از ابزارهایی مانند «تحریمهای حقوقبشری»، «تحریمهای پهپادی و موشکی»، «منزویسازی ایران در سازمانهای بینالمللی»، «حمایت از جریانهای معاند و برانداز» و... استفاده کرد.
۷
شکست راهبردهای چندوجهی فشار بر ایران
طی پاییز و زمستان ۱۴۰۱، استفاده از ابزارهای چندگانه باهدف افزایش فشارهای سیاسی-اقتصادی به جمهوریاسلامی همچنان اصلیترین دستورکار طرفهای غربی مذاکرات برجامی را تشکیل میداد؛ برهمیناساس هم بود که مقامهای اروپایی و آمریکایی از «مرگ برجام» سخن بهمیان میآوردند و تأکید میکردند مذاکرات برجامی از دستور کار آنان خارج شدهاست. با وجود این، اما روند تحولات بهسویی حرکت کرد که با بروز نشانههای شکست راهبردهای ثباتزدای آنان، بهویژه در عرصه منطقهای و بینالمللی، اکنون غربیها از بازگشت به مذاکرات سخن بهمیان میآورند.
چرا بازگشت؟
سؤال اینجاست که چرا طرفهای غربی در هفتههای اخیر زمزمههای بازگشت به مذاکرات برجامی را ازسر گرفتهاند. پاسخ به این سؤال را باید در ثمربخشی راهبردهای ترسیم شده ازسوی دولتسیزدهم در عرصه سیاستخارجی جستوجو کرد که شامل موارد ذیل است:
۱ - شکست راهبرد منزویسازی ایران در سازمانهای بینالمللی با عضویت در «شانگهای» و «بریکس»
۲ - توسعه مناسبات همسایگی ایران ذیل راهبرد اقتصاد منطقهای
۳- ثمربخشی راهبردهای منطقهای و بینالمللی ایران در افزایش مبادلات تجاری
۴ - تقویت همکاریهای جهانی باهدف دلارزدایی
۵- افزایش صادرات نفت ایران با وجود تحریمها
۶ - ازسرگیری روابط ایران و عربستان با نقشآفرینی مؤثر چین
۷- روند رو به گسترش بهبود مناسبات ایران با برخی دولتهای عربی
۸ - انعکاس جهانی دستاوردهای نظامی-دفاعی ایران و شکست راهبردهای تحریمی غرب
۹ - گامهای ثمربخش دولت در خنثیسازی تحریمها و معطل برجام نماندن کشور
۱۰- افزایش نقشآفرینی جمهوریاسلامی با رویکرد مقابله با یکجانبهگرایی غربی
11- ناامیدی از باز زندهسازی ناآرامیها در سالجاری