با این حال یکی دیگر از اصلیترین موضوعاتی که بهعنوان ترمز رشد و بالندگی بورس، همیشه نقل محافل بورسی بوده است، بحث رونق و تورم نسبتا قابل توجه در بخش املاک و ساختمان طی 10 سال گذشته بوده است.
مسابقه این بخش سرمایه پذیر با بورس اوراق بهادار در مقاطعی به حدی به نفع صنعت ساختمان بالا گرفته است که حتی گروه کوچکی از کارگزاران بورس اوراق بهادار را نیز بهعنوان یکی از اصلیترین ارکان بازار سرمایه بهخود جلب کرده است.
شاید رکود عجیب حاکم بر بخش املاک و مستغلات در یک نگاه کلی و بالانگر اثرات منفی فراوانی بر مجموعه کسب و کار و اقتصاد در سطح ملی داشته باشد که هیچیک از سرمایهگذاران و فعالان بخش خصوصی را از زیانهای مستقیم و غیرمستقیم خود در امان نمیگذارد اما اگر نگاه مطلق و جزئی به این دو بخش یعنی بورس اوراق بهادار و بازار املاک بهعنوان دو رقیب اصلی جذب سرمایههای سرگردان و نقدینگی در کشور داشته باشیم، حداقل میتوان اذعان کرد که وضعیت بورس در شرایط کنونی بهمراتب بهتر و مساعدتر از وضعیت املاک و مستغلات است.
این موضوع مهم میتواند فرصت مناسبی برای بازار سرمایه در جذب هدفمند و دوراندیشانه سرمایههای سرگردان و علاقهمندان به کسب سود منطقی در بورس داشته باشد. فراموش نکنیم که قیمت برخی از گروههای سهام در بورس اوراق بهادار چنان کاهش یافته است که انگیزههای سرمایهگذاری و جذابیت خرید را نزد سرمایهگذاران افزایش داده است.
نقدشوندگی بیشتر بورس در مقایسه با بخش ساختمان مزیت مهمی است که با حمایت و مدیریت صحیح فعالان بازار میتواند ذخیره مناسبی از جذب سرمایهگذاران بالقوه در بورس برای یک دوره بلندمدت باشد.
* عضو هیأت مدیره کارگزاری فارابی