امیرحسینبانکیپور؛عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی: درحالی حدود یکسال از کلیدخوردن پروژه بیثباتسازی ایران ازسوی دشمنان این آب و خاک و همچنین معاندان و عوامل ضدانقلاب گذشت که بررسی تحولات این مدت، ضرورتی انکارناپذیر است. آنچه در چنین شرایطی از اهمیت ویژهای برخوردار است، آگاهسازی جامعه از ابزارهای مورد استفاده دشمن در این عرصه است.
باید برای همگان بهروشنی تبیین کرد که آنچه در حدود یکسال گذشته کشور با آن درگیر بوده، یک جنگ ترکیبی همهجانبه محسوب میشود و دشمنان برای دستیابی به اهداف و نیتهای شوم خود، از همه ابزارهای خود استفاده کردند. در این میان محوریترین ابزار بهمنظور بیثباتسازی کشور و دمیدن در آتش آشوب، دروغسازی و سوارشدن بر موج تهییج افکار عمومی بود. در این مدت بهدفعات شاهد بودیم که دشمنان و معاندان با در دستورکار قرار دادن راهبرد «دروغسازی»، تلاش کردند اخبار جعلی و ساخته و پرداخته اتاقهای فکر خود را در سطح گستردهای در جامعه منتشر کنند.
در این میان باید توجه داشت که استراتژی اصلی در این مسیر، انتشار پرحجم و در سطح وسیع اخبار دروغ بود تا بلکه بتواند افکار عمومی را درمسیر دلخواه خویش جهت دهد. بر همین اساس هم بود که بررسیها نشان میدهد ویرانیطلبان در حدود یک سال اخیر از انواع و اقسام ابزارهای رسانهای برای تحتتأثیر قراردادن جامعه استفاده کرده و از هیچگونه دروغپردازیای نیز دریغ نکردهاند. از کشتهسازیهای گسترده گرفته تا انتشار اخبار جعلی و ساختگی باهدف بحرانی جلوهدادن شرایط کشور، از رویکردهای مورد استفاده در این عرصه بودهاست.
نکته مهم اما، راهبرد مورد استفاده ازسوی رسانههای دشمن است که زوایای مختلف و ابزارها و کارکردهای آن باید برای جامعه بهروشنی تبیین شود. دشمنان و معاندان در این مدت همه ابزارهای رسانهای خود، از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان تا انواع شبکههای اجتماعی را بهکار گرفتند تا با انتشار اخبار دروغ و ساختگی، اذهان جامعه را بهسویی هدایت کنند که مردم باور کنند جعلیات منتشرشده از سوی آنان واقعی است.
اگرچه شاید این حربه توانسته باشد در کوتاهمدت، بستر مناسبی برای فریبدادن جامعه و افکار عمومی مهیا کند، اما سیر تحولات نشان داد دشمنان در بلندمدت نتوانستند به اهداف ترسیمی خود دست یابند. اکنون دیگر همه اذعان دارند رویکرد دروغسازی کارایی خود را از دست داده و از ابزاری کارآمد در دست معاندان به رویهای رسوا ازسوی آنان تبدیل شدهاست که نمیتواند مانند گذشته اذهان جامعه را مشوش کند.
نکته اینجاست که در بلندمدت و هنگامی که مردم متوجه دروغسازیها و پشتپرده جریانسازیهای کاذب ازسوی دشمنان و معاندان میشوند، اعتمادشان سلب میشود و خبرسازیهای جعلی دیگر نمیتواند اثرگذار باشد. دراین میان هرچه این جنگترکیبی همهجانبهتر باشد، با وجود آسیبهایش، میتواند مفید هم باشد.
معتقدم چنین جنگ ترکیبی گستردهای، اگرچه میتواند ضربات و آسیبهایی را در برخی نقاط بهدنبال داشته باشد و جامعه را با شوکهایی مواجه کند، اما درصورت اتخاذ راهبردهای مؤثر و افزایش میزان هوشیاری افکار عمومی، میتواند به تقویت ریشههای جامعه کمک کند و در این زمینه مؤثر باشد. همانگونه که در یک سال گذشته شاهد بودیم، با اینکه جنگترکیبی دشمنان در برخی نقاط، ضربههایی به کشور وارد کرد، اما درنهایت اکنون شاهدیم که ریشههای جامعه محکمتر از قبل شدهاست. اکنون بخش قابلتوجهی از جامعه به فریبها و دروغهای رسانهای دشمنان و معاندان آگاهی دارند و دیگر بهسادگی نمیتوان افکارعمومی را با انتشار خبرهای ساختگی، کشتهسازی و... فریب داد. بررسی تحولات یک سالگذشته کشور این پیام روشن را دارد که اگرچه در کوران اغتشاشات، انتشار خبرهای دروغ، آنهم با حجم و گستره وسیع توانست بخشی از جامعه را فریب و تحتتأثیر قرار دهد، اما پساز فروکشکردن گردوغبار آشوبها، همگان متوجه دروغسازیها شدند و دشمنان و معاندان در دستیابی به اهداف خود که همانا بیثباتسازی کشور بود، ناکام ماندند. اکنون دیگر حنای رسانهها و جریانهای معاند برای افکارعمومی رنگی ندارد.
تاریخ انتشار: ۲۲ شهریور ۱۴۰۲ - ۰۹:۱۶
محوریترین ابزار بهمنظور بیثباتسازی کشور و دمیدن در آتش آشوب، دروغسازی و سوارشدن بر موج تهییج افکار عمومی بود.