همشهری آنلاین، محمد جعفری: «وقتی در خواب حرم امام رضا را دیدم، تصمیم گرفتم قاتل پسرم را بدون هیچ چشمداشتی ببخشم؛ اما مسئولان قضایی گفتند میتوانی وجه المصالحه دریافت کنی و آنجا بود که فکر دیگری به ذهنم رسید.» این حرفهای مادر پسر جوانی است که چندی قبل در بندرعباس به قتل رسید؛ اما درست در روز اجرای حکم قصاص، قاتل پسرش را بخشید. هرچند او تمایلی به دریافت هیچ پولی نداشت و اعلام کرد برای رضای خدا قاتل را بخشیده اما قاتل ۹۰۰ میلیون تومان وجه المصالحه پرداخت کرد ولی این زن نه تنها این پول را قبول نکرد، بلکه با این مبلغ توانست رضایت اولیای دم ۴ پرونده قتل دیگر را جلب کرده و ۴ قاتل دیگر را نیز به زندگی برگرداند. ملیحه اکبری زرندی، همان زن خوش قلب و نیکوکار است. بااینکه او پسر جوانش را که هزار و یک امید و آرزو برایش داشت از دست داده؛ اما با تصمیم بزرگی که گرفت توانست به ۵ نفر زندگی ببخشد. او در گفتگویی اختصاصی با همشهری از جزئیات این اقدام بزرگ گفت.
درباره پسرتان صحبت کنید. پیش از این حادثه چه شرایطی داشت؟
پسرم علی نورالدینی شاه آبادی، متولد سال ۱۳۶۸ و مهندس عمران بود. او پسر باهوشی بود که در دانشگاه امیرکبیر تحصیل کرده بود. علی به تازگی متاهل شده اما فرزندی نداشت. ما اهل زرند کرمان هستیم و علی برای کار به بندرعباس رفته بود و رئیس کارگاه پروژه توسعه و بهسازی تاکسیوی های ارتباطی فرودگاه بندرعباس بود. که این حادثه تلخ برایش اتفاق افتاد.
درباره جزئیات حادثه اطلاعاتی دارید؟ چطور شد که علی به قتل رسید؟
علی و فردی که مرتکب قتل شد برای یک شرکت پیمانکار فرودگاه کار میکردند. این شرکت ظاهرا طلب متهم را نداده بود و او فکر میکرد باید طلبش را از پسر من بگیرد. به همین دلیل با یک ظرف بنزین به محل کار پسرم رفت و او را آتش زد. این حادثه روز ۹ شهریور ماه سال ۱۴۰۰ اتفاق افتاد و پسرم چند روز در بیمارستان بود تا اینکه روز ۲۰ شهریور فوت شد.
در روزهایی که علی روی تخت بیمارستان بود چه وضعیتی داشت؟
او درد زیادی میکشید اما در همین شرایط هم میتوانست صحبت کند. او گفت متهم با یک ظرف بنزین به اتاقم آمد. وقتی دیدم که میخواهم بنزین را به رویم بریزد دستم را چلوی چشمانم گرفتم تا بنزین داخل چشمانم نشود اما به یک باره سوختم و همه وجودم آتش گرفت.
ظاهرا خواسته شما بعد از فوت فرزندتان قصاص قاتل بود. اما چطور شد که حاضر به بخشش شدید؟
من از اول هم قصاص میخواستم. حتی وقتی پای چوبه دار هم رفتیم گفتم باید قصاص شود. آن روز طناب دار را دور گردن قاتل انداختند. او شروع به التماس کرد و یک بار طناب را باز کردند. اما من گفتم باید قصاص شود و دوباره طناب را دور گردنش انداختند. اما باز هم دلم نیامد و گفتم جان را خدا داده و خودش هم میگبرد و قاتل را بخشیدم. راستش را بخواهید چند شب قبل از روز اجرای حکم خواب امام رضا را دیده بودم.
درباره خوابی که باعث شد قاتل پسرتان را پای چوبه دار ببخشید بیشتر توضیح دهید.
دو هفته قبل از روزی که برای اجرای حکم تعیین کرده بودند من خواب دیدم که در حرم امام رضا هستم. یک ظرف پر از میوه دستم بود و یکی از خادمان حرم هم کنارم ایستاده بود. همین طور که با خادم در حرم راه میرفتم به او گفتم خانه پسرم کنار ضریح امام رضا است و ... وقتی از خواب بیدار شدم حال عجیبی داشتم. در این دو هفته ای که تا روز اجرای حکم زمان باقی بود مدام گریه میکردم. از خدا و اما رضا خواستم که خودشان راهی جلوی پایم بگذارند تا بهترین تصمیم را بگیرم. میترسیدم. با اینکه قصاص کردن حق من بود و قاتل پسرم را به قتل رسانده بود؛ اما با خودم میگفتم چرا من باید جان یک نفر را بگیرم. این شرایط ادامه داشت تا اینکه روز اجرای حکم فرا رسید.
در لحظه آخر چه حالتی به شما دست داد که قانل را بخشیدید؟
گفتم برای رضای خدا و آرامش روح پسرم قاتلش را میبخشم. اما مسئولانی که آنجا بودند گفتند میتوانی وجه المصالحه دریافت کنید. من گفتم نمی خواهم اما آنها گفتند این حق شما است و به قاتل یک ماه مهلت دادند تا ۹۰۰ میلیون تومان پرداخت کند.
توضیح دهید که با ۹۰۰ میلیون تومان وجه المصالحه چه کردید؟
ظاهرا خانواده قاتل چند روز هم زودتر از مهلت یک ماهه این پول را به حساب دادگستری واریز کرده بودند اما من گفتم این پول را نمیخواهم و صرف کار خیر کنید که پیشنهاد دادند میشود با این پول چند زندانی را آزاد کرد که من هم موافقت کردم و با این مبلع ۴ نفر که محکوم به قصاص شده بودند و قرار بود حکم شان اجرا شود توانستند رضایت اولیای دم پرونده ها را جلب کنند.
با تصمیم بزرگی که شما گرفتید علاوه بر قاتل علی، ۴ نفر دیگر که قرار بود قصاص شوند از چوبه دار نجات پیدا کردند. حالا چه احساسی دارید؟
احساس آرامش میکنم. انگار باری از روی دوشم برداشته شده و راحت شده ام. در خلوت به پسرم میگویم من از خونت نگذشتم. بلکه همه چیز را به خدا واگذار کردم. هرچند در این ماجرا فقط پسر من قربانی شد؛ اما خدا را شکر میکنم که به برکت این روزهای عزیز با وجهالمصالحه ای که پرداخت شد ۴ نفر دیگر که هر کدام خانواده و عزیزانی دارند به زندگی برگشتند. جا دارد از مسئولان قضایی بندرعباس که تلاش زیادی انجام دادند، به خصوص آقای شاهرخ نیا که پیشنهاد آزاد کردن زندانی با وجه المصالحه را دادند تشکر کنم.
محکومان بخشیده شده چه کسانی هستند؟
یکی از افرادی که با وجه المصالحه به دست آمده از پرونده قتل تکنسین پیمانکار فرودگاه از چوبه دار نجات پیدا کرد جوانی است که ۱۷ سال پشت میله های زندان بود. او با یکی از اقوامش بر سر ۵۰۰ هزار تومان دچار اختلاف بود. او یک روز وقتی با همسرش از خیابان میگذشت این مرد را دید و آنها با یکدیگر درگیر شدند. آنطور که این مرد میگوید اول طرف مقابل چاقو کشید اما او چاقو را گرفت و چند ضربه به او زد تا ۱۷ سال را با کابوس چوبه دار پشت میلههای زندان بگذراند. این پرونده در نهایت پس از ۱۷ سال با اعلام رضایت اولیای دم و آزادی قاتل بسته شد.
دومین نفر پسر جوانی است که سال ۹۸ در جریان درگیری با دوستش در یکی از محلههای بندرعباس او را به قتل رسانده بود. این محکوم به قصاص نیز ۴ سال را پشت میله های زندان گذراند و در یک قدمی چوبه دار بود که با وساطت مسئولان قضایی اولیای دم حاضر شدند با دریافت دیه از اجرای حکم صرف نظر کنند.
محکوم به قصاص دیگری که در این بین بخشیده شد کارگر یک باغ در کیش بود که زنی را به قتل رسانده بود. این ماجرا به ۷ سال قبل برمیگردد. در جریان این حادثه زن جوان و دوستانش به اشتباه وارد باغی شده بودند و کارگر باغ نیز با آنها درگیر شده و در این بین زن جوان به قتل رسیده بود که اولیای دم در نهایت با دریافت دیه از اجرای حکم قصاص صرف نظر کردند.
چهارمین نفری که با پرداخت دیه توانست از قصاص بگریزد جوانی است که ۸ سال قبل به اتهام شلیک مرگبار و قتل جوانی در یکی از خیابان های بندرعباس بازداشت شده بود. هرچند این جوان همیشه دست داشتن در این قتل را انکار کرده است اما با استناد به ادله به دست آمده به قصاص محکوم شده بود و با قطعی شدن رای در یک قدمی چوبه دار قرار داشت که در نهایت اولیای دم با دریافت دیه او را بخشیدند.