«شیتل» نمایشی است با لایه‌های متخلف روانشناسانه و شخصیتی سردرگم با تعارض‌های فراوان.

همشهری آنلاین، شقایق عرفی نژاد:  ناتالیا گینزبورگ، نویسنده مطرح ایتالیایی، در حوزه‌های مختلف ادبی مثل رمان، داستان کوتاه و نمایشنامه کار کرده است. نمایشنامه‌های او به گفته مژگان صبور، یکی از مترجمان آثارش، جلوه‌گاه ترس نویسنده از تفسیر زندگی‌ست؛ همراه با طنز گزنده و تلخ او در تجسم ‌بخشیدن به زندگیِ خانوادگی و پیش‌آگاهی‌اش از تغییراتی اقتصادی و اجتماعی که زندگیِ سنتی را به زندگی مدرن تبدیل می‌کنند.» او شخصیت‌های زن فوق العاده‌ای در نمایشنامه‌هایش خلق کرده و ناتالی در «شیتل» هم یکی از آنهاست. این نمایشنامه این روزها در پردیس تئاتر شهرزاد به کارگردانی حسین پورخلیلی در حال اجراست. پورخلیلی پیش از این هم نمایش مغازه خودکشی را در همین سالن روی صحنه داشته است. با او در باره این اجرا صحبت کردیم:

در باره متن صحبت کنیم. چطور این متن ار ناتالیا گینزبورگ را برای اجرا انتخاب کردید؟

من این متن را از دوره دانشجویی خوانده بودم و آن را خیلی دوست داشتم. کار روانشناسانه عمیقی است و بارها جایزه گرفته و در عرصه‌های بین‌المللی خوش درخشیده است. با یک بار خواندن کاملا متوجه متن نشدم، ولی چون خیلی من را درگیر خودش کرده بود آن را چندین بار خواندم. متن لایه‌های بسیاری دارد که با هر بار خواندن یکی از آنها مشخص می‌شود. حتی همین الان هم هر بار اجرا را می‌بینیم به لایه‌های جدیدی از متن پی می‌برم. زیرمتن فوق‌العاده‌ای دارد که من را جذب کرد و دوست داشتم آن را اجرا کنم. کار تک‌شخصیتی است و من سعی کردم برای این که بار را از دوش تک بازیگر بردارم صحنه‌ها را خرد کنم و حرکات فرم داشته باشیم. هرچند بازیگر اصلی درگیر کار فرم هم هست، ولی از یک مونولوگ بلند کمی‌ رها می‌شود.

سعی کردیم حس کار درست و طوری که در خور متن است، ارائه شود. روی لایه‌های مختلف متن کار کردیم و ابعاد روانشناختی آن را مطالعه کردیم تا آن را بهتر ارائه دهیم. کار روانشناسانه است و جذابیت‌های خاص خودش را دارد، به خصوص برای کسانی که به بحث‌های روانشناسی علاقه‌مند هستند. دوست دارم به دانشجویان روانشناسی توصیه کنم کار را ببینند و آن را تجزیه و تحلیل کنند. چون نکته‌های زیاد و عمیقی از کار می‌توانند استخراج کنند. تک‌شخصیت این نمایش ابعاد مختلفی دارد و ما سعی کردیم بخش بیشتری از ابعاد فکری او را نمایش دهیم. او در بخشی از نمایش زندانی افکار خودش است که ما با المان‌هایی مثل ظرفی که از زیر پرده وارد صحنه می‌شود، تماشاگر را متوجه این فضای زندان می‌کنیم. بخشی از شخصیت او را در زندگی مشترکش می‌بینیم که چطور در رفتارهایش دچار تغییر می‌شود و با این که شریک زندگی‌اش او را پس می‌زند، او همچنان سعی در جذب کردن او دارد. اینجا دوگانگی رفتار او به وضوح دیده می‌شود.  

شیتل کلاه گیسی است که زنان یهودی برای دور زدن فرامین و اجبار به پوشیدن کلاه از آن استفاده می‌کردند. در باره آن کمی بگویید.

ما اسم شیتل را انتخاب کردیم چون حس کردیم اسم جذابی است. پشتوانه فرهنگی هم برای آن در نظر گرفتیم. یکی‌اش همان است که شما در سئوالتان به آن اشاره کردید یعنی کلاه گیس.

شما مغازه خودکشی را هم در همین تئاتر شهرزاد اجرا کردید. چطور تمرین هر دو نمایش را پیش بردید؟

این کار سال پیش دی یا بهمن سال گذشته آماده اجرا بود. ولی با توجه به شرایط اجتماعی و سیاسی آن زمان و تعطیلی سالن‌های تئاتر، اجرا عقب افتاد. ما ضمن این که این کار را آماده نمایش داشتیم، شروع به تمرین نمایش مغازه خودکشی هم کردیم و آن کار را اواخر مرداد روی صحنه بردیم که تا ۱۵ شهریور روی صحنه بود. از آنجا که این نمایش را هم آماده کرده بودیم با تغییراتی که در آن ایجاد کردیم، بلافاصله بعد از مغازه خودکشی آن را روی صحنه بردیم. این کار ظرفیت این را دارد که در سالن‌های مختلف روی صحنه برود و از آن به عنوان کار تماما علمی‌استفاده شود. حتی فکر می‌کنم می‌توانیم در دانشکده‌های متخلف روانشناسی هم آن را اجرا ببریم. چون المان‌های روانشناسی مختلفی اضافه کردیم و هر کس می‌تواند از دید خودش آن را ببیند و مورد مطالعه قرار دهد.

با توجه به مطالعاتی که داشتیم مسئله تروما را مطرح کردیم که یک لوپ تکراری از یک آسیب ذهنی است که فرد می‌تواند به آن دچار شده باشد و با دیدن المان‌هایی دقیقا همان خاطرات بد و آسیب‌هایی که به ذهنش وارد شده، برایش تکرار ‌شود.

شما چند بازیگر کودک هم در کار دارید. از کار کردن با این کودکان بگویید.

بازیگرهای کودک را تعمدا انتخاب کردیم تا ظرافت و لطافت کودکان را ببینیم و به نوعی بازتاب درونی شخصیت اصلی یعنی ناتالی است. با وجود این کودکان می‌خواستیم چالشی را که این شخصیت با دنیای اطرافش دارد، بهتر به نمایش بگذاریم. کار با کودکان برای نمایش واقعا سخت است. البته دو سه تا از بچه‌هایی که در اجرای ما هستند، حرفه‌ای‌اند و در آموزشگاه‌های معتبر دوره دیده‌اند. کار با بقیه هم برای ما بسیار جذاب است. چون انرژی خوبشان به ما کمک می‌کند که کار را ادامه دهیم. البته شرایط خاص خودش را هم دارد. این بچه‌ها در صحنه باید حرکات آرام داشته باشند و شاید برایشان سخت است. چون با توجه به شرایط سن و شور و هیجان کودکی دوست دارند تحرک داشته باشند. ولی باید کنترل شوند.

استقبال از کار چطور بوده است؟

با توجه به این که کار یک درام کلاسیک روانشناسانه است، می‌توانم بگویم استقبال متوسط بوده است. البته آخر فصل هم هست و همه در تکاپوی شروع مدرسه و دانشگاه و سفرهای آخر فصل هستند. به همین دلیل تئاتر به طور کلی کم رونق است. ولی به نظرم هر روز استقبال از کار بیشتر می‌شود و مخاطبان بیشتری را جذب می‌کند. اجراها فعلا تا آخر شهریور برقرار است و امیدوارم تماشاگران برای دیدنش بیایند.

منبع: همشهری آنلاین