از آن پس تا به امروز شاهد اتفاقات بسیاری بودهایم. از رنسانس تا روشنگری، قدعلم کردن مارتین لوتر و... ظاهرا کلیسا از آن اقتدار خشک، غیرقابل انعطاف و متعصبانه خود فاصله گرفته است. اما این پوسته بیرونی ماجراست، چرا که تجربه نشان میدهد اگر شرایط برای گروهی از آنها فراهم شود و قدرت را در دست داشته باشند، همانگونه که در گذشته اقتدارگرایانه و از سر تعصب با نظریات نو روبهرو میشدند، امروز نیز روشی کموبیش مشابه را در پیش میگرفتند. این مسئله شاید با تبلیغات و شعارهایی که از گوشه و کنار میشنویم در تعارض باشد اما در پشت این ژستهای ظاهری، حقیقت بهگونهای دیگر در جریان است.
اگرچه تحقیقات علمی به ویژه در حوزه پزشکی در قرن اخیر زمینهساز پیشرفتهای چشمگیری بوده است که درمان کامل برخی بیماریها را که در سالهای قبل باعث مرگ انسانها میشد فراهم کرده است اما پارهای از روشهای درمان باعث بروز واکنشهایی مخالفتآمیز از سوی کلیساها در زمان خود شده؛ روشهایی که توأم با پیوند اعضا و نظایر آن همراه بوده است. هرچند که این مخالفتها به تدریج رنگ باخته و طبیعی شدهاند اما با به میدان آمدن شیوههای دیگر دوباره از سرگرفته شدهاند و این مسئله همچنان ادامه دارد. برای نمونه در چند دهه اخیر روشهای درمان نازایی یکی از مسائل بحثبرانگیز بوده است اما ظاهرا آن هم با وجود واکنشهای متفاوت فرقههای مختلف در مسیحیت به تدریج به امری طبیعی بدل شده است.
در کشور ما نیز کموبیش چنین بحثهایی مطرح شده است اما ظاهرا آنچه باعث شده تا از شدت و هیاهوی کمتری برخوردار باشد از دو جنبه بوده است؛ نخست آنکه (متاسفانه) در دنیای تحقیق و به کارگیری شیوههای تازه علمی، کشور ما جزو کشورهای پیشرو نیست که بداعتهای آن در ابتدای کار دامنگیر محققان و محافل علمی و تحقیقاتی ایرانی باشد. از سوی دیگر در پارهای موارد نهادهای مذهبی و حوزی واکنشهایی سنجیدهتر و متناسب با اوضاع و احوال زمانه نشان دادهاند. برای نمونه بحث نازایی و روشهای درمان آن همچون لقاح خارج از رحم و نظایر این، از جمله موارد بحث برانگیز در این زمینه بودهاند که تا
حد زیادی هم در سطح جامعه انعکاس داشتند و حتی فیلمها و سریالهایی نیز درباره آنها ساخته شد.
اما در زمینه تحقیقات علمی و پزشکی استفاده از سلولهای بنیادین و شبیهسازی یکی از چالشبرانگیزترین موارد، رویارویی کلیسا با مباحث علمی بوده است که در نهایت هم به میزان بسیار زیادی با نفی و نهی روبهرو شده است، چراکه در تصور قشریون مسیحی این مسئله یک نوع دخالت و دستکاری در کار خداست. خوشبختانه در اسلام با توجه به تاکید و تاییدی که در قرآن مجید بر اهمیت علم و پیشرفتهای علمی انسان روی زمین دارد، محافل حوزوی و مذهبی همچنان که اشاره شد با سعهصدر و کارشناسی بهتر مسائل واکنشهایی سنجیدهتر در قیاس با کلیساها در دنیای مسیحیت نشان دادهاند.
چاپ کتابی همچون شبیهسازی انسان از منظر ملاحظات علمی، اخلاقی، حقوقی و فقهی یکی از مواردی است که میتواند گواه این مسئله باشد، چرا که این کتاب از سوی معاونت پژوهشی دفتر نشر معارف نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری منتشر شده است و نشاندهنده احساس نیاز و ضرورت پرداختن به مباحث علمی و تحقیقاتی روز است تا با روشن ساختن اذهان مردم و صاحبنظران از جنبههای مختلف، زمینه را برای اتخاذ تصمیماتی سنجیده در قبال آن مسئله فراهم سازد.
در واقع تجربه نشان داده با توجه به روند مطالعاتی و تحقیقاتی امروز، مخالفتهای نابجا، آنگونه که همواره از سوی اصحاب کلیسا شاهد بودهایم، راهگشا نبوده است، چرا که امروزه در بسیاری از کشورهای غربی، شاهد هستیم که پدیدهها بدون توجه به وجود خالق و مذهب توجیه میشوند، این در حالی است که بهتر به نظر میرسد با برخوردی سنجیده رابطهای منطقی و دوسویه میان ماهیت تکنولوژی بیولوژی شبیهسازی یا کار با سلولهای بنیادی با فرهنگ و مذهب اسلامی شکل گیرد.
کتاب شبیهسازی انسان سومین کتاب از مجموعه انسان و طب است که به نیت انجام ملاحظاتی علمی، اخلاقی، حقوقی و فقهی توسط علی محمدی نوشته شده است. این کتاب به شکلی مفصل و در حجمی قابل توجه (582صفحه) به همت دفتر نشر معارف معاونت پژوهشی نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها منتشر شده است.نویسنده کتاب با توجه به چگونگی بحث، ساختمانی حسابشده را برای کار درنظر گرفته است که در نوع خود قابل قبول و زمینهساز پرداخت منسجم به بحث بوده است.
کتاب در 10 بخش و چند پیوست، فرهنگ واژگان، واژهیاب، کتابنامههای فارسی و لاتین و فهرست منابع تنظیم شده است. هر بخش با توجه به اینکه خود بحثی کموبیش فراگیر را در خود دارد، به چند فصل و برخی فصول نیز به چند زیرفصل تقسیم میشوند. به این ترتیب نویسنده با این الگو شرایطی را فراهم آورده است تا در یک الگوی مشخص و تقسیمبندی شده این موضوع را به خوبی و از ابعاد مختلف پرورانده و به مخاطب ارائه کند. در واقع هر بخش یک جنبه از بحث را به طور کلی دربرمیگیرد که در فصول مختلف، بازگشایی و نمایانده میشود. بخش اول کتاب به تاریخچه و مفهوم شبیهسازی اختصاص دارد که
هر یک از این بحثها در یک فصل و چند زیرفصل به تشریح و توضیح پرداخته میشوند.
بخش دوم کتاب به انواع شبیهسازی اختصاص دارد، در بخش سوم به معنای واژههای حوزه شبیهسازی پرداخته میشود، بخش چهارم به اطلاعات پایهای و مباحث علمی شبیه سازی اختصاص دارد، در بخش پنجم شبیهسازی انسان، تاریخچه و مباحث آن مطرح میشود، در بخش ششم مزایا و کاربردهای شبیهسازی مورد توجه قرار میگیرد، بخش هفتم میکوشد تصورات نادرست درباره شبیهسازی را بزداید، بخش هشتم مباحث اخلاقی در مخالفت با شبیهسازی cpc را مورد توجه قرار میدهد، بخش نهم وضعیت حقوقی شبیهسازی انسان را مورد بررسی قرار میدهد و در نهایت بخش دهم کتاب مباحث فقهی در مورد شبیهسازی را مطرح میسازد.
از میان 10 بخش کتاب که به طور جامع به مباحث شبیهسازی میپردازد و نویسنده در خلال آنها میکوشد که تصویر روشنی از چگونگی شکلگیری و تداوم شبیهسازی (از نظر علمی) ارائه کند، بخش دهم که به طور تخصصی به مسائل فقه اسلامی اختصاص دارد یکی از بخشهای مهم آن برای جامعه ما محسوب میشود که میتواند روشنکننده نظر مراجع تقلید در بحث شبیهسازی از جنبههای مختلف باشد.
در این بخش نویسنده با تفکیک نظرات فقهی درباره شبیهسازی از دیدگاه شیعه و سنی در 2 فصل جداگانه، پارهای سوالات اساسی را که در رابطه با بحث شبیهسازی وجود دارد به طور جداگانه و مورد به مورد مطرح ساخته و آنگاه جواب هر یک از مراجع تقلید را به تفکیک درباره این سوالات درج کرده است. آنچه از مجموع این سوال و جوابها پیداست دیدگاه
روشن بینانه و اهمیتی است که مجموعه علمای اسلامی نسبت به بحث شبیهسازی دارند؛ نظراتی که در مجموع حاکی از آن است که هیچگونه مخالفت شرعی با نفس تحقیقات علمی وجود ندارد.
از سوی دیگر این نکته نیز حائز اهمیت است که برخی از مراجع تاکید خاصی بر روشن شدن کامل وجوه علمی مسئله و طرح نظر فقهی بر اساس نتایج تحقیقات کارشناسی دارند. حقیقت این است که با وجود تحقیقات گستردهای که در طول سالهای دور و نزدیک پیرامون شبیهسازی صورت گرفته و بحثهایی که در اینباره صورت میگیرد، هنوز برای بسیاری از مردم روشن نیست که اصلا بحث این شبیهسازی چیست.
نویسنده کتاب در فصل اول از بخش نخست کتاب که به ارائه مفهوم شبیهسازی اختصاص دارد، مینویسد:«عمل شبیهسازی» در زیستشناسی عبارت است از تکثیر موجودات زنده بدون آمیزش جنسی. در این صورت موجودات حاصله برخلاف تولید مثل جنسی، آمیزهای از ویژگیهای جنس نر و ماده را ندارند بلکه نسخههای همانندی از موجودات اولیه هستند که از آن حاصل شدهاند.
در واقعآنها همانند هزاران نسخهای که از یک کتاب منتشر میشود، تصاویر کامل و همانندی از یک موجود هستند؛ یعنی میتوان هر یک از آنها را کپی برابر اصل موجود قلمداد کرد. دانشمندان نیز آن دسته از موجودات جدید را کلون یا شبیه خطاب میکنند که از نظر ژنتیکی (وراثت) همسان باشند.(ص25)او در ادامه میافزاید:«شبیهسازی یعنی کپیبرداری از مواد بیولوژیکی یک ژن، یک سلول یا یک موجود زنده برای تولید کپیهای ژنتیکی همسان.»(ص26)
این درست همانند همان تکثیر باکتریها در محیط مناسب است؛ باکتریهایی که مثلا در یک موادغذایی تکثیر و رشد میکنند تا آن مواد غذایی تمام شود نیز با یکدیگر همسان هستند.
تاریخچه شبیهسازی نشاندهنده قدمت صدساله تحقیقاتی است که با پیشرفت و گسترش امروزه به مرز شبیهسازی انسان رسیده است. دانشمندان شبیهسازی را ابتدا روی حیوانات مختلف با شرایط زیستی گوناگون انجام دادند و با تمرکز روی پستانداران و آن دسته حیواناتی که از ساختار بدنی نزدیکی به انسانها برخوردار بودند، مقدمات ورود به مرحله شبیهسازیهای انسانی را به وجود آوردهاند. گروههای مذهبی گوناگون در مراحل مختلف این تحقیقات همواره واکنشهایی مخالفتآمیز را نشان دادهاند اما به هر حال به دلیل عدم برخورداری از قدرت بازدارنده در دیگر کشورهای دنیا که به طور جدی پیگیر این تحقیقات هستند، نتوانستهاند مانع از ادامه کار و جلوگیری از آن بشوند
اما باید توجه داشت که اگرچه استفاده نادرست از اینچنین تحقیقاتی میتواند نتایج چندان جالبی در پی نداشته باشد و به واقع نوعی دستکاری در کار طبیعت باشد اما نفس این تحقیقات و به کار بردن آن در علم پزشکی و درمان پارهای بیماریها کارآمد به نظر میرسد. نویسنده کتاب شبیهسازی نیز در واقع کوشیده است به شکلی جامع، طرح روشنی از مسئله را به لحاظ علمی، اخلاقی و فقهی ارائه کند و بدون آنکه با نگاهی جانبدارانه جهتگیریهایی متعصبانه را ارائه کند، به شکلی علمی و منطقی به طرح و بررسی این ماجرا بپردازد.
حقیقت این است که طبق اشاره روشنی که در قرآن هم آمده است، انسان به لحاظ علمی پیشرفتهای بسیاری خواهد کرد و همین مسئله نیز به نوعی تحقق همان پیشبینیهایی است که در قرآن صورت گرفته و نه تنها نفس این پیشرفتها مانعی ندارد بلکه اگر به درستی و در جای خود استفاده شود میتواند نتایج گرانقدری در نجات جان آدمها داشته باشد.
بیشک این کتاب نمونه بسیار خوبی است از طرح جامع و کارآمد مباحث علمی یا پزشکی جدید دنیا از منظرهای مختلف که اگرچه به صورت تخصصی تنظیم شده است و نویسنده به شکلی حرفهای و جزئی بینانه کتاب خود را تدوین کرده است اما در مجموع برای خواننده غیر متخصص نیز خواندنی به نظر رسیده و در بردارنده نکات جالب توجهی است. در انتهای کتاب علاوه بر نمایه و کتابنامه منابع فارسی و انگلیسی که به شکل بسیار جامعی تنظیم شده است، پیوستهایی وجود دارد که نشانه دقت نظر نویسنده در تدوین کتاب خود برای جامعیت بخشیدن به مضمون کتاب است.
پیوست یکم کتاب به کدهای حفاظت از آزمودنیهای انسانی در پژوهشهای علوم پزشکی اختصاص دارد. پیوست دوم راهنمای اخلاقی پژوهش بر گامت و جنین است. پیوست سوم به رحمهای مصنوعی، پایانی بر زاد ولد طبیعی میپردازد که چکیده مقالهای است
بــه همین نام، اثــر مککی روبین که در خردادماه1384در ماهنامه سیاحت غرب مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما چاپ شده است. پیوست چهارم، به ارائه جدول راندمان آزمایشهای شبیهسازی با تکنیک انتقال هسته سلول سوماتیک اختصاص دارد.
پیوست پنجم که جالبترین پیوست کتاب نیز هست، دربردارنده فهرستی از فیلمهایی است که با مضمون شبیهسازی و تکثیر انسان ساخته شدهاند. در این پیوست علاوه بر ارائه اطلاعاتی کلی و درج سال ساخت این فیلمها، پوسترهای این فیلمها نیز به صورتی کوچک در قطع یک فریم 35 میلیمتری نشان داده شدهاند و در نهایت نیز جدول مقایسهای میزان بودجه و میزان فروش برخی از این فیلمها آورده شده است.
همچنین باید به فهرست واژههای اختصاصی در حوزه شبیهسازی اشاره کرد که با توجه به توضیحات مختصری بر این واژهها میتواند برای خوانندگان کتاب سودمند باشد. در آخر باید اشاره داشت که اگرچه شبیهسازی انسان مضمونی است تخصصی اما با توجه به اهمیت موضوع و جاذبههای کنجکاوی برانگیز آن، این کتاب میتواند اثری جذاب برای مخاطبان از طیفهای مختلف باشد، به ویژه اینکه نویسنده، کتاب را به گونهای تنظیم کرده است که هم برای آنهایی که به شکل تخصصی به این مسئله نظر دارند و هم برای خوانندگانی که به شکل غیر تخصصی بدان میپردازند، در بردارنده نکات جالب و تازه زیادی باشد.