اقلیم طبرستان و استرآباد، فقط سرزمینی خوش هوا و خوش منظر نبود؛ اقلیمی بود دور از دسترس، با راه صعب و ستیغ کوه که طبرستان را برای قرنها به پناهگاه امنی بدل کرده بود.
همشهری آنلاین: برای قرون متمادی استرآباد (گلستان)، طبرستان (مازندران) و گیلان، تمامی اراضی جنوبی بحر خزر را در اختیار داشتهاند و به غیر از دسترسی به دریا، جنگل و معادن آهن و گوگرد، بیم کمآبی نیز نداشتهاند. بارانهای فصلی، جنگلهای سبز و متراکم این ناحیه را سیراب میکرده است و عطش در کام مسافرانی باقی میگذاشت که از کویر و بیابان به سوی این اقلیم پرآب میآمدند. حکام و شاهان بسیاری در این سرزمین اقامتگاه فصلی ساختهاند و از گرما و عطش دیارشان به این خطۀ سبز پناه آورده بودند.
مسافرانی که قصد شمال میکردند، به غیر از حکام و امرای دولت، شامل سیاحانی میشدند که از فرنگ به ایران میآمدند و در آن به سیر و سیاحت خوش بودند. مسافرانی هم بودند که به قصد خروج از ایران راهی شمال میشدند تا در انزلی یا مرزهای غربی از ایران خارج شوند. درادامه داستان سفر سیاحانی را میخوانید که سالها پیش به ایران آمده و از اراضی شمال ایران عبور کردهاند. در این نوشته میکوشیم تا از خلال سفرنامههای این سیاحان به سواحل خزر سفری کنیم و ببینیم خطۀ سبز شمال، 200 سال پیش چگونه بوده است.
شاهان صفوی آب و هوای حوالی دریای خزر را دوست داشتند و اهمیت جغرافیایی و اقتصادی این سواحل در نظرشان پوشیده نبود.لاريجان در نزديكي شهر آمل، هنوز هم مثل گذشته، به چشمه آبگرماش معروف است؛ چشمهای که نقاشی آن را در این تصویر قدیمی مشاهده میکنید. اينجا يكي از آباديهاي مازندران است كه نقاش تصوير آن را حدود 100سال پيش كشيده با توجه به اين نقاشي و نوشتهها و سفرنامههايي كه بهجامانده، ميتوان سبك معماري بومي در آن زمان را در خطه مازندران ديد.از بين سياحاني كه به شهرهاي شمالي ايران سفر كردهاند، چندتایی نیز جنگلهای متراکم و پُربیشۀ این خطه را شرح دادهاند؛ جنگلهای انبوهی که نمونهاش را در این تصویر میبینید و حدود یک قرن پیش طراحی و تصویر شده است. خطه شمال قرنهاست كه بهخاطر وجود دريا و كوهستان، خطهاي است حاصلخيز و پرباران. به همين دليل ماهيگيري، كشاورزي و دامپروري، مهمترين شغل مردمان آن سوی رشتهکوهالبرز بوده است. این نقاشی که حدود 100 سال پیش ترسیم شده، قایقهای بزرگ ماهیگیری در ساحل فریدونکنار و ماهیگیران خستهاي را بعد از شب فرتوت و بلندی نشان میدهد.اين تصوير يك گورستان كهنه است در ميان راه گرگان ـ خراسان كه در سده سيزدهم هجري كشيده شده است. گورستاني با سنگ قبرهايي در اندازهها، شكلها و نقشهاي متفاوت كه شباهت زيادي به بقاياي گورستان روستاي «سفيد چاه» در حوالي شهر بهشهر دارد. مناره مسجد جامع گرگان كه يكي از شاخصترين بناهاي تاريخي در شهر گرگان است را در سمت راست اين تصوير ميبينيد. اينجا يكي از كوچههاي استرآباد (گرگان امروز) است كه نقاش آن را در 100 سال پيش به تصوير كشيده است.نخستين راه اصلي بين تهران و مازندران توسط يك مهندس اتريشي به نام آلبرت گاستيگر و به دستور ناصرالدينشاه ساخته شد؛ جادهاي ارابهرو كه تهران را به شهر آمل ميرساند و ساخت آن با 10هزار تومان هزينه، 5 سال به طول انجاميد؛ اين نقاشي كه راه بين تهران و مازندران را حدود 100 سال پيش و در ميان كوهستان البرز نشان ميدهد، بخشي از همين راه است.