با اینکه قدیمی‌ترین تقویم پیدا شده در دنیا، از ۵ هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) باقی مانده است اما برخی منابع دیگر، این زمان را به خیلی قبل‌تر برمی‌گردانند و می‌گویند تقویم از زمان انسان‌های غارنشین به وجود آمده است.

به گزارش همشهری آنلاین، درباره چگونگی پیدایش تقویم احتمالات زیادی وجود دارد؛ باستان‌شناسان و محققانی که در این زمینه مطالعات زیادی انجام داده‌اند همگی بر این باورند که نمی‌توان زمان دقیقی برای پیدایش اولین تقویم یا حتی اولین تقویم‌ها مشخص کرد. عده‌ای پیدایش آن را به دوره انسان‌های ماقبل تاریخ نسبت می‌دهند و از غارنشینان به عنوان اولین کسانی که از تقویم استفاده کردند نام می‌برند؛ عده‌ای هم معتقدند که اولین تقویم دنیا متعلق به مصریان باستان است. با این حال، اهمیت توجه به زمان در طول تاریخ باعث شده که تقویم‌های زیادی به وجود آیند؛ تقویم‌هایی که بیشترشان نقص‌هایی داشتند و همین نقص‌ها باعث شدکه از رونق بیفتند. این گزارش فروردین ماه سال ۱۳۹۱ در مجله سرنخ چاپ شده است

با اینکه قدیمی‌ترین تقویم پیدا شده در دنیا، از ۵ هزار سال قبل از میلاد مسیح(ع) باقی مانده است اما برخی منابع دیگر، این زمان را به خیلی قبل‌تر برمی‌گردانند و می‌گویند تقویم از زمان انسان‌های غارنشین به وجود آمده است. این گروه از دانشمندان اعتقاد دارند تصاویری که انسان‌های غارنشین روی دیوارها کشیده‌اند نمونه نخستین، مبتدی و آماتور تقویم است.  
در این تقویم‌ها که بیشتر تقویم‌های ستاره‌شناسی هستند حتی تاثیر ماه بر زمین هم به گونه‌ای ابتدایی مشخص شده است و محققان و باستان‌شناسان را به این نتیجه می‌رساند که  انسان‌های اولیه و غارنشین از وضعیت ستارگان و ماه خبر داشتند.
این عده می‌گویند که تقویم‌های انسان‌های غارنشین فصل شکار حیوانات مختلف را مشخص می‌کند و در واقع انسان‌های غارنشین، فصل و زمان مناسب شکار حیوانات مختلف را روی دیوارهای غار مشخص کرده‌اند.
 این محققان می‌گویند در زمان انسان‌های غارنشین، مهمترین موضوع و دغدغه، زنده ماندن و غذا بوده است. در نتیجه شکل‌های ترسیم شده از حیوانات روی دیوارهای غارها به احتمال زیاد از سر نیاز آنها به غذا شکل گرفته‌اند، بنابراین می‌توان این را نمونه‌ای از تقویم نخستین و ابتدایی انسان‌های اولیه دانست.
در این میان، گروهی از محققان هم می‌گویند تقویم، مشخص کردن زمان و فصل شکار نیست بلکه باید روزهای سال را به تصویر بکشد و مشخص کند. اگر بخواهیم به نمونه‌ای از تقویم‌های باستانی که این گروه از محققان درباره آنها صحبت کرده‌اند اشاره کنیم باید از تقویم‌های مصریان یا تقویم مایاها نام ببریم. تقویم مصریان به ۵۰۰۰ سال قبل از میلاد برمی‌گردد یعنی زمانی که می‌توان آن را برای شروع نوشتن تاریخ بشریت به صورت خط در نظر گرفت.  

 تقویم چطور به دنیا آمد؟
هدف از به وجود آمدن تقویم شمردن روزهای گذشته و آینده است تا به این ترتیب بتوان نشان داد چند روز به حادثه یا روز موردنظر باقی مانده است. در گذشته، اهمیت تعیین روزها بیشتر برای مراسم مذهبی یا روزهای برداشت محصولات یا فصل‌های شکار بوده است. اهمیت تعیین این روزها تا اندازه‌ای بود که حتی روزهای برداشت محصول به روزهای خاصی تبدیل می‌شدند. علت این امر هم بسیار واضح است. اشتباه در تعیین چنین روزهایی می‌توانست به کمبود آذوقه سالانه یا فقدان آن منجر شود که چنین واقعه‌ای منجر به مرگ اعضای دهکده یا یک قوم می‌شد.  
با اینکه تقویم‌های امروزی با توجه به پیشرفت‌های علمی و درنظر گرفتن حرکت وضعی زمین و فاصله زمین از خورشید در طول روزها و فصل‌های مختلف سال ترسیم می‌شوند، اما تقویم‌ها در زمان گذشته بیشتر بر پایه مشاهده و تجربه افراد بوده‌اند. این افراد در پی تجربه سال‌ها زندگی در یک منطقه می‌توانستند تغییر فصل‌ها را تشخیص دهند. به مرور، زمان این مشاهدات به صورت تقویمی در می‌آمد تا در اختیار همه مردم آن منطقه قرار گیرد.  

 تقویم‌های مصری
مصری‌ها در ۵ هزار سال قبل از میلاد، سال را به ۱۲ ماه  ۳۰ روزه تقسیم کرده بودند. در نتیجه در مصر باستان سال ۳۶۰ روز بود. اما بعد از مدتی مصریان باستان در پی تجربه‌ها و مشاهدات وضع خورشید، ۵ روز به تقویم خود اضافه کردند. درحقیقت این دانشمندان مصری بودند که پیشنهاد دادند تغییر و تحولی در تقویم‌شان به وجود بیاید. آنها سال‌ها را به‌ صورت ۱۲ ماه ۳۰ روزه تقسیم کردند و در پایان نیز پنج‌ روز تعطیل به پایان سال افزودند تا کسری سال را از لحاظ تعداد روزها جبران کنند، اما در واقع این کار هم باعث از بین‌ رفتن کامل اشتباه در تقویم نشد، چراکه یک سال واقعی‌ همان‌طور که می‌دانید اندکی بیشتر از ۳۶۵ روز است و به‌طور دقیق مدت ۳۶۵ روز و پنج ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه‌ طول می‌کشد تا زمین یک دور کامل به دور خورشید بچرخد. به همین دلیل بود که مصریان هر چند سال یک بار باز هم در محاسبه سال‌ها با اشکالاتی مواجه می‌شدند. در واقع این مشکل زمانی حل شد که برای اولین بار سال‌ کبیسه به وجود آمد.
البته این واقعه هم مدت‌ها طول کشید تا به وقوع بپیوندد، چراکه‌ در آن زمان، بسیاری از ستارگان و سیارات جزو خدایان به شمار می‌آمدند و به همین‌ علت هیچ‌کس، حتی پادشاهان هم جرأت مداخله در تقویم‌ و اصلاح آن را نداشتند؛ اما چون خوشبختانه در آن زمان تقویم برخلاف امروز در زندگی‌ روزمره مردم نقش زیادی نداشت، به همین دلیل مشکل‌ چندانی برای آنها ایجاد نمی‌شد.
نکته جالب اینجاست که علاوه بر این تقویم خورشیدی، مصریان یک تقویم مذهبی هم داشتند که بر پایه مشاهدات آنها از وضع ماه در آسمان بود که بیشتر روزهای مراسم مذهبی‌شان را مشخص می‌کرد.

 تقویم رومی یا تقویم جولیانی 
زمانی که امپراتوری روم قدرت گرفت و از شرق تا غرب گسترده شد، یکی از مشکلات این امپراتوری ساختن یک تقویم واحد بود. چراکه علاوه برگستردگی قلمرو روم، خرافاتی بودن آنها هم به معضلات ساخت تقویم اضافه می‌شد.  
رومی‌ها اعتقاد داشتند که برخی از اعداد نحس هستند و وجود آنها برای امپراتوری شوم است. به همین دلیل روزهای هیچ ماهی در امپراتوری روم ۳۰ روزه نبود. ماه‌ها یا ۲۹ روزه بودند یا ۳۱ روزه، به جز ماه فوریه که ۲۸ روزه بود. در تقویم رومی باستان، ۴ ماه ۳۱ روزه و ۷ ماه ۲۹ روزه و یک ماه ۲۸ روزه در مجموع ۳۵۵ روز می‌شد. به همین دلیل، تقویم‌نگاران رومی، ماه سیزدهمی به تقویم خود اضافه کردند. این ماه سیزدهم مرسدونیوس نام داشت و ۲۲ یا ۲۳ روزه بود و هر ۲ سال یکبار، به انتهای ۱۲ ماه سال اضافه می‌شد.  
اما حتی با اضافه شدن ماه مرسدونیوس مشکل تقویم رومی حل نشد و این تقویم دارای اشکالات زیادی بود. به همین دلیل در سال ۴۶ قبل از میلاد، جولیوس سزار به توصیه یکی از ستاره‌شناسان بزرگ روم گوش کرد و دستور داد تا اصلاحاتی در تقویم جولیانی به‌وجود آورند. تنظیم این تقویم که در حدود ۴۴۵ روز و پس از بررسی‌های تمامی تقویم‌های خورشیدی معتبر آن دوران به طول انجامید، بر پایه فصل‌ها بود. برای در نظر گرفتن اندازه فصل‌ها هم، طول مدت یک سال خورشیدی یعنی ۳۶۵ روز و ۶ ساعت در نظر گرفته شد که این ۶ ساعت هر ۴ سال یکبار، یک روز به روزهای سال در تقویم خورشیدی جدید اضافه می‌کرد. در تقویم جدید، جولیوس سزار دستور داد تا سال با ماه ژانویه آغاز شود. در صورتی که در تقویم پیشین، سال جدید از اواخر ماه مارس و با شروع اعتدال بهاری آغاز می‌شد. با این حال تقویم اصلاح شده جدید با وجود تحقیقات زیاد همچنان دارای نواقص زیادی بود که باعث شد توجه چندانی به آن نشود.  

تقویم گریگوری 
تقویم گریگوری که به آن تقویم میلادی یا تقویم مسیحی هم گفته می‌شود، همان تقویمی است که هم اکنون در بیشتر کشورهای جهان از آن استفاده می‌شود. این تقویم جایگزین تقویم جولیانی شد تا نواقص آن را از بین ببرد. تقویم گریگوری در ۲۴ فوریه ۱۵۸۲ توسط پاپ گریگوری سیزدهم تایید شد. با اینکه در تقویم جولیانی هر ۴ سال یک روز به ۳۶۵ روز سال اضافه می‌شد اما به دلیل ۱۱ دقیقه و ۳۰ ثانیه اختلاف با سال خورشیدی، هر ۱۲۸ سال یک روز عقب می‌افتاد و همین مساله باعث به وجود آمدن اختلاف بین تقویم طبیعی و تقویم جولیانی می‌شد. در نتیجه در تقویم گریگوری تلاش شد تا این نقص برطرف شود.  
 تقویم سریانی 
یکی از تقویم‌های معروف باستانی، تقویم سریانی است که به زمان اسکندر کبیر برمی‌گردد. این تقویم که با نام تقویم اسکندری و تقویم سلوکی هم شناخته می‌شود در قرن چهارم قبل از میلاد شکل گرفت. در این تقویم، اسکندر دستور داد تا مبدا تاریخ را از سال شروع پادشاهی او قرار دهند.
در نتیجه سال آغازی این تقویم به  ۳۱۲ قبل از میلاد برمی‌گردد. اسکندر بعد از آنکه توانست نیمی از جهان آن دوران را تحت حکومت خود درآورد دستور داد تا در تمام سرزمین‌هایی که تحت حکومت اوست از این تقویم استفاده شود.  
حتی می‌گویند او یهودیان را مجبور کرد که مبنای تاریخ را سال به پادشاهی رسیدن او بدانند. تقویم سریانی از ۱۲ ماه تشکیل شده است و این ۱۲ ماه بنابر محاسبات منجمان آن دوره، به ماه‌های ۲۸، ۲۹، ۳۰، ۳۱ روزه تقسیم می‌شد. این تقویم در طول زمان دستخوش تغییراتی شد اما در زمان فرمانروایی سلوکوس به فرمان این پادشاه، مبدأ آن تغییر کرد.  
نکته جالب اینجاست که بعد از انقراض هخامنشینان استفاده از تقویم سلوکی در ایران آن دوران هم رواج پیدا کرد و حتی در دوره اشکانیان هم ادامه یافت.

 تقویم بابلی 
در بابل، بیش از ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح(ع)، سال به ۱۲ ماه تقسیم شده بود. این ماه‌ها ۲۹ روزه و ۳۰ روزه بودند که با احتساب همه آنها در پایان سال ۳۵۴ روزه می‌شد. در نتیجه این تقویم نیاز داشت تا به هر هشت سال، ۳ ماه اضافه شود. برای رفع این نقیصه پادشاه بابل دستور داد تا یک ماه به تعداد روزهای باقی مانده به پایان تقویم سالانه‌شان اضافه شود. بابلی‌ها از این تقویم تا سال ۳۰۰ قبل از میلاد استفاده کردند و بعد از آن تقویم خود را با یک تقویم قابل‌قبول‌تر جایگزین کردند.  
تاثیر تقویم بابل در بسیاری از حکومت‌هایی که این امپراتوری را سرنگون کردند و وارد این سرزمین شدند به وضوح دیده می‌شود. به خصوص، یهودیان که سیستم تقویمی خود را به طور کامل از بابلی‌ها الگو گرفتند. آنها درواقع به طور کامل تقویم مورد استفاده در بابل را کپی کردند و حتی نام ماه‌ها را هم تغییر ندادند. این  کپی‌برداری یهودیان از تقویم بابلی به قرن ششم پیش از میلاد باز می‌گردد.
بابلی‌ها در محاسبه سال هم روش ساده‌ای داشتند؛ آنها نشانه‌ای را روی زمین قرار می‌دادند و وقتی که خورشید بالا می‌آمد، سایه آن را علامت‌گذاری‌ می‌کردند و هر روز این عمل تکرار می‌شد. در بعضی از روزها، محل سایه تغییر محسوسی نسبت‌ به محل اصلی نداشت و این روزها دو بار در هر سال اتفاق‌ می‌افتاد. امروزه ما به این دو روز «روزهای اعتدالی» می‌گوییم که یکی اول فروردین و دیگری اول مهرماه‌ است و طول روز و شب در آنها یکسان است. نکته جالب دیگر درباره تقویم بابلی‌ها این است که آنها  برحسب‌ اتفاق، هفته را براساس هفت روز قسمت کرده‌اند.  آنها سیارات را پرستش می‌کردند و چون در آن‌ زمان فقط پنج سیاره را شناسایی کرده بودند، پنج روز را برای پرستش آنها اختصاص داده و دو روز را هم برای‌ پرستش خورشید و ماه به آن اضافه کرده بودند و به این‌ ترتیب هفته به وجود آمد. شاید اگر آنها می‌توانستند تمامی سیارات منظومه شمسی‌ را ببینند، ما امروزه به جای هر «هفته» از یک «دهه» استفاده می‌کردیم.
 

منبع: همشهری سرنخ