همشهری آنلاین:
دکتر ابوالفضل اقبالی پژوهشگر مطالعات خانواده
اهمیت خانواده به واسطه تاثیر آن بر رشد، تعادل و شکوفایی افراد و جامعه امری غیرقابل انکار است. اغلب شئون زندگی اجتماعی افراد در دوره های مختلف به نوعی با خانواده پیوند داشته و امروزه نیز با وجود تحولات اساسی در قلمرو خانواده، کماکان تداوم کارکردهای جامعه، همچون گذشته مبتنی بر این نهاد مهم بشری می باشد. در مناسبات اجتماعی اسلام نیز محوریت خانواده به عنوان یک اصل پذیرفته شده است. «خانواده محوری» در ادبیات دینی یعنی خانواده به مثابه یک اولویت، نقش خویش را در تمام مناسبات جامعه اعم از اقتصاد، فرهنگ، آموزش، رسانه و... ایفا نماید. مدینه فاضله ای که اسلام ترسیم می کند بدون حضور سازنده و فعال نهاد مقدس خانواده و بدون منظور ساختن همه شروط و لوازم شکل گیری خانواده مطلوب در جامعه اسلامی، امکان تحقق ندارد.
شتاب تحولات فرهنگی و اجتماعی از ویژگیهای مهم عصر ارتباطات است. سرعت تبادل اطلاعات، مرزهای جغرافیایی و اعتقادی را درنوردیده و خانواده را با دگرگونیهایی روبهرو ساخته که این نهاد تا پیش از این تصوری از آنها نداشته است. با سیطره رسانهها و تبدیل شدن آنها به مهمترین ابزار گذران اوقات فراغت، نهتنها مرجعیت خانواده در انتقال ارزشها به نسل آتی رنگ باخته است، بلکه والدین رسانههای مدرن را به منزله یکی از مهمترین منابع خود برای آشنایی با شیوههای جامعهپذیر کردن فرزندان برگزیدهاند. لذا الگوی هویتپذیری نسل نو تا حد زیادی از اوقات فراغت و محصولات فرهنگی فراغتی تأثیر میپذیرد.
رسانه، ارزشهای جدیدی را به خانواده منتقل میکند؛ امّا ناچار است آن را در ذیل پاسداشت ارزشهای مسلّط خانواده، بازتاب دهد. رسانه، آنگاه که به مسائل خانواده میپردازد، آنها را همانند عینیتهای خارجی، بازتاب نمیدهد؛ بلکه موضوعاتی خاصّ را برمیگزیند و از شبکه موضوعات مرتبط با آن، انتزاع میکند؛ آن را بزرگ مینمایاند و نگاهی ارزشداورانه به آن میاندازد و برای آن، علّتتراشی میکند. خانواده بازنماییشده در رسانه، خانوادهای با مناسبات، ارزشها، جهانبینیها و تخیلات فرهنگی و سبک زندگی متفاوتی است و مخاطبان را وارد فضایی جدید میکند؛ در این فضا، نظام جدید معنایی برای تفسیر مسائل خانواده شکل میگیرد و مردم، وارد دنیایی میشوند که شکلهای جدیدی از مفاهیم و مناسبات خانوادگی، در آن ترسیم میشود.
جامعه هنری و اصحاب رسانه، از آنجا که در طبقه متوسّط شهری جای میگیرند و بازتابدهنده ارزشهای مدرناند، با بازنمایی خانواده کوچک و کمفرزند، فارغ، موفّقیتجو و لذّتطلب، به عنوان خانواده خوشبخت و آرمانی، تحلیل ما درباره خانواده را شکل میدهند. بسیاری از افراد، در چنین خانوادههای بازنماییشده، زندگی نمیکنند؛ امّا به این تحوّلات، تمایل نشان میدهند و آرمانهای خود را در این آثار میجویند. از آنجا که روابط خانوادگی در ایران، قوی است، رسانههایی چون تلویزیون، در جمع خانواده، مشاهده و تفسیر میشوند و در نتیجه، قدرت تأثیرگذاری این برنامهها بر خانواده ایرانی، بالاتر از برخی جوامع دیگر است.
در این میان صداوسیما به عنوان رسانه فرهنگساز، یکی از پایه های مهم و اساسیِ ترویج و تحقق سبک زندگیِ دینی مبتنی بر خانواده محوری به شمار می رود که باید نسبت به عملکرد آن بیش از پیش حساس بود. همچنین باید به چالش های جدی برنامه سازان رسانه ملی در بازنمایی خانواده متعالی و مطلوب عنایت و توجه داشت. لذا یکی از ماموریتهای ما در عرصه رسانه، تبیین و طراحی پیوست خانواده در برنامه های مهم و تاثیرگذار رسانه ملی است. پیوست خانواده با هدف جهت دهی و تنظیم گرِ خروجی های مهم تلویزیون در موضوع خانواده، بسیار مهم و ضروری می نماید. پیوست خانواده اهرمی برای ضمانتِ تحقّق اصلِ خانواده محوری در رسانه ملی است.