آرش نورآقایی: یادم نمی‌آید کجا ولی می‌دانم در جایی خواندم که وقتی آماری این‌قدر دقیق اعلام می‌شود، حتما در آن شبهه‌ای نهفته است.

واقعا جای سؤال دارد این آماری که آن‌قدر دقیق است که حتی 643 نفر آن هم ذکر شده، مبنای شروع و پایان آمارگیری‌اش از چه وقت تا چه وقت بوده است؟

بگذارید مطلب جالبی را با شما در میان بگذارم. اگر فرض کنیم که مبنای شروع این آمار از نخستین ثانیه روز اول فروردین و پایانش آخرین ثانیه روز 12فروردین باشد، خواهیم دید که بنا بر آمار ذکر شده، در هر ثانیه 94 نفر- سفر داشته‌ایم و این یعنی اینکه در تمام مقاصد گردشگری کشور، کسانی بوده‌اند که از همان ثانیه اول در خروجی و ورودی شهرها ایستاده‌اند و نفر- سفرها را شمارش کرده‌اند و این وظیفه را تا آخرین ثانیه با دقت انجام داده‌اند.

لازم است به خوانندگان گرامی یادآوری کنم که کسانی که این وظیفه را انجام داده‌اند، وقت نداشتند و نمی‌توانستند حتی یک لحظه دست از شمارش بردارند، چرا که از دست دادن هر ثانیه یعنی نادیده گرفتن 94 نفر- سفر. این آمارگیران نمی‌توانستند در مواقع گرسنگی غذا بخورند یا احتمالا از دستشویی استفاده کنند و در هنگام تعویض شیفت می‌بایستی طوری عمل کنند که آمار هیچ نفر- سفری از دستشان خارج نشود.

و اما موضوع دیگر، سرعت عمل آمارگیری است. بسیاری از مسافران با اتومبیل شخصی و اتوبوس سفر کرده‌اند و این سؤال مطرح است که این اشخاص چگونه و با چه سرعتی تعداد افراد داخل اتومبیل‌ها و اتوبوس‌ها را به دقت و درستی تمام (با توجه به دقت آمار اعلام شده) شمرده‌اند و هیچ کدامشان هم اشتباهی مرتکب نشده‌اند.

شاید هم از رایانه به جای انسان استفاده شده باشد که در این صورت این سؤال مطرح است که این رایانه‌ها کجا نصب شده‌اند که ما هرگز ندیدیمشان. تا جایی که من  نگارنده مطلع هستم، این تابلوهای سرعت‌سنجی هم که در اتوبان‌ها نصب شده‌اند، گاهی عقب می‌مانند و سرعت اتومبیل‌های در حال حرکت را دو تا در میان محاسبه می‌کنند. پس اگر از رایانه هم استفاده کرده باشیم، باز جای سؤال همچنان باقی است.

بگذارید آن‌قدر هم بدبین نباشیم و رقم اعلام شده را باور کنیم. اما سؤال دیگری که پیش می‌آید این است که اصولا تعریف مسافر چیست؟ یک شخص چقدر باید از خانه‌اش دور شود که به‌عنوان مسافر درنظر گرفته شود، چرا که طبق تعریف، گردشگر با مسافر متفاوت است و در این آمارها از گردشگر صحبتی به میان نیامده، بلکه بحث مسافر در میان است. آیا کسی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری یافت می‌شود که تاکنون گفته باشد که در این آمارها، شخص شریف مسافر چه شرایطی دارد؟ انگیزه‌هایش چیست؟ آیا معیار مسافر بودن تنها پیمودن جاده‌ها و عبور از شهرهاست؟

و سؤال دیگر این است که اگر به فرض ما دوره 12 روزه نوروز را با هر دوره 12روزه دیگری در طول سال مقایسه کنیم و این آمارها را با همین دقت اعلام کنیم، چه تفاوتی در نفر- سفر ملاحظه می‌کنیم؟ چون اگر شرط مسافر بودن، همان مقدار مسافتی است که نماز شکسته می‌شود، بیشتر کسانی که هر روزه برای کار از شهرهای اطراف به تهران می‌آیند، مسافر هستند و با توجه به باز بودن ادارات، آمار نفر- سفرها خیلی بیشتر از این آمار نوروزی خواهد بود و البته اگر تفاوتی هم باشد و نفر – سفر نوروزی بچربد، آیا این تفاوت چنان ارزشی دارد که هزینه‌های مصرف سوخت، آسیب رساندن به آثار تاریخی و تخریب محیط‌زیست را بتوانیم نادیده بینگاریم.

و اما بعد، با توجه به آمار دقیقی که اعلام شده، اکنون سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری خوشحال است که توانسته است در سال‌های اخیر فرهنگ سفر را در میان مردم رواج دهد. آیا به راستی سازمان مربوطه می‌تواند چنین ادعایی را بکند؟ واقعا چند درصد از مردم از هزار مسیر گردشگری طراحی شده توسط سازمان عبور کرده‌اند و آیا اصولا این چند درصد احتمالی، قبل از طراحی این مسیرها که این همه هم برایش تبلیغ شد، وجود نداشته است؟

گردشگری با علایق ویژه چطور؟ آیا مسافران نوروزی براساس علائق ویژه مندرج در دفترچه‌ها و لوح‌های فشرده، مقاصدشان را انتخاب کردند؟ دیگر اینکه، امروزه در سطح جهانی به کمیت سفر توجه چندانی نمی‌شود، بلکه این کیفیت سفر است که مورد توجه قرار می‌گیرد. از این‌رو به سازمان میراث فرهنگی، صنایع‌دستی و گردشگری پیشنهاد می‌کنیم که با همین دقتی که در ارائه دقیق آمار از خود نشان می‌دهند، کیفیت سفرهای نوروزی را نیز اعلام کنند تا از میزان تخریب‌ها و بی‌مبالاتی‌ها و صدمه‌ها و تصادفات منجر به جرح نفر – سفرها و... هم اطلاع حاصل کنیم و سپاسگزارشان باشیم.