به گزارش همشهری، درحالیکه تهران با مشکل عدمتوسعه ناوگان اتوبوسرانی و مترو دست و پنجه نرم میکرد مدیریت شهرداری گذشته که قادر به توسعه مترو و خرید اتوبوس نبود، دوچرخهسواری را به جای توسعه حملونقل عمومی تبلیغ میکرد که البته این پروژه با شکست مواجه شد.
به جای دوچرخهسواری، واگن بیاور!
اما این شکست همچنان برای شهردار پیشین تهران معنایی ندارد و در ادعایی عجیب عنوان میکند که دوچرخهسواری در ۹۵درصد مسیرهای شهر تهران عملی است. این اظهارنظر در حالی صورت گرفت که محمد علیخانی، رئیس کمیسیون عمران و حملونقل شورای پنجم شهر تهران در واکنش به پروژه مسیر دوچرخهسواری در حاشیه بزرگراه شهیددوران و بزرگراه شهیدیاسینی گفت که بازدیدهای کارشناسان کمیسیون حملونقل حاکی از اجرای ناصحیح، ناایمن و خطرآفرین این پروژه دارد. غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق و اصلاحطلب تهران نیز همان زمان نسبت به اقدام و اظهارنظر شهردار وقت تهران(پیروز حناچی) واکنش نشان داد و در توییتی نوشت: «ای کاش آقای حناچی به جای دوچرخه صبح زود بدون ترافیک با ماشین میرفت به دفتر کارش و پیگیری و تلاش میکرد تا زودتر صدها واگن معطل مانده مترو به خطوط مترو ملحق شوند که صدها هزار مسافر مترو راحتتر و سریعتر برسند و دهها هزار اتومبیل کمتر بیرون بیاید» اعضای شورای شهر پنجم تهران هم این ایده حناچی را به باد انتقاد گرفتند تا جایی که محسن هاشمی، رئیس اسبق شورای شهر تهران در یکی از جلسات علنی شورای شهر عنوان کرد که باید ذکر شود دوچرخهها، موتور هم داشته باشند، چون دوچرخه شهردار روزهای سهشنبه موتوری است.
پروژه توسعه دوچرخهسواری در تهران توجیهپذیر نیست
انتقادات از طرح دوچرخهسواری در تهران که ایده شهردار دوره گذشته بود همچنان ادامه دارد و علیاصغر قائمی، عضو کمیسیون عمران و حملونقل شورای ششم شهر تهران هم با انتقاد از این ایده گفت که پروژه توسعه دوچرخهسواری در تهران توجیهپذیر نیست و بیشتر در معابر مسطح و محدودههای مرکزی شهر کاربرد دارد. هندسه معابر شهر تهران هم پاسخگو نیست و دلایل زیادی وجود دارد که پروژه دوچرخهسواری در تهران شاید نتواند خیلی موفق باشد و آثار آن را هم میبینید؛ به این معنا که حرفهایی زده شده و کارهایی انجام شده و به سلیقه مدیران وقت به این پروژه بها داده شده و توسعه مقطعی صورت گرفته اما از آنجا که ذات پروژه توجیهپذیر نیست به این سرنوشت دچار شده است.
توسعه دوچرخههای حادثهساز
در همین خصوص سراغ پایهگذار نهضت دوچرخهسواری همگانی ایران رفتیم. او در اینباره میگوید: «مطالعات لازم درباره توسعه دوچرخهسواری همگانی در چند مرحله انجام شده بود ولی باید به موازات توسعه دوچرخهسواری، دیگر مدهای حملونقل نیز توسعه پیدا کند. در غیر این صورت مطالعات انجامشده نیاز به بازنگری دارد.» آلن پطروسیان میافزاید: «شهرهایی که مانند تهران شیب دارند و از دوچرخه بهعنوان وسیله حملونقل استفاده میکنند، زیرساختهای لازم را هم تامین کردهاند. سادهترین مورد این است که دوچرخهها متناسب با شهر تهیه شدهاند نه مانند دوچرخههای بیدود که دندهای نبودند و امکان حرکت صحیح در سربالایی را نداشتند و از ترمز لازم برای کاهش سرعت در سراشیبی هم بهرهمند نبودند. در نتیجه حین حرکت در سربالایی با شیب یک درصد، فشار واردشده به دوچرخهسوار ۵ درصد بود.» این طراح وسایل حملونقل پاک میگوید: «دوچرخههایی وارد ایران شد که با ارگونومی و ابعاد بدنی ایرانیان تناسب نداشت و متأسفانه برای اکثر آقایان ایرانی کوچک بود. این ویژگیها باعث حادثه میشد. در این موارد باید از راهنماییهای شرکتهای مشاور دوچرخهسواری، شرکتهای دانشبنیان صنعتی داخلی و از متخصصانی مانند مربیان دوچرخهسواری فدراسیون استفاده کرد.» او میافزاید: «مسیرهای دوچرخهسواری حداقل ۱۰ نوع متفاوت مانند مستقل، اشتراکی و... است؛ همچنین باید امکاناتی مانند پارکینگ و اماکن سرویسدهی و آموزشی هم فراهم باشد و بهصورت جامع به آن نگاه کرد.» پطروسیان میگوید: «من بهعنوان یک دوچرخهسوار که هدف خود را ترویج استفاده از این وسیله میدانم مدتهاست که از دوچرخهسواری در برخی مسیرهای تهران پرهیز میکنم زیرا ایمنی وجود ندارد. ؛ باید درباره مسیرها تجدید نظر کرد»