به گزارش همشهریآنلاین، در شروع فصل والیبالی، همهچیز راحت بهنظر میرسید. تصور این بود که ایران در لیگ ملتهای ۲۰۲۳ به اندازه کافی امتیاز میگیرد، دو سه بازی در مسابقات انتخابی المپیک را میبرد و از طریق رنکینگ به سهمیه بازیهای المپیک پاریس میرسد، اما نهتنها تیم ملی نتوانست جایگاهش را بین ۱۰تیم اول جهان حفظ کند که با ۴۹.۰۸ امتیازی که از دست داد تا رده ۱۵ رنکینگ سقوط کرد.
بهروز عطایی، سرمربی تیم ملی در نیمه راه مسابقات انتخابی المپیک استعفا کرد و حالا فدراسیون دنبال راهحلی است که حتما والیبال را به پاریس و بازیهای المپیک ۲۰۲۴ برساند. اما هم استعفای عطایی نوشداروی بعد از مرگ بود و هم فدراسیون دیر به فکر درمان افتاده است. تنها فرصت تیم ملی برای گرفتن سهمیه، درخشش در لیگ ملتهای۲۰۲۴ و جبران امتیازات ازدسترفته و گرفتن رنک جهانی است؛ اتفاقی که بعید بهنظر میرسد.
فدراسیون و محمدرضا داورزنی رئیس آن، بهخاطر این شکستها و وضعیتی که والیبال گرفتارش شده است، عذرخواهی کردهاند و برنامههای بزرگی برای آینده دارند. برنامه اصلی این است که یک مربی بزرگ برای تیم ملی استخدام شود اما همین وعده چند سؤال را بهوجود آورده است؛ آیا داورزنی بعد از لیگ ملتهای۲۰۲۳ و شکستهای پیدرپی تیم ملی نمیتوانست تصمیمات جدیدی برای کادر فنی بگیرد و باید صبر میکرد تا تیم به بدترین شرایط میرسید؟ حتی بعد از مسابقات قهرمانی آسیا و ازدسترفتن قهرمانی در ارومیه هم تغییر سرمربی به او پیشنهاد شد اما به این بهانه که فرصت تغییر نیست، با عطایی ادامه داد. حالا هم داورزنی و فدراسیون در عمل انجامشده قرار گرفتهاند. اگر عطایی استعفا نمیکرد، حکم برکناری او صادر میشد؟
عطایی تنها مقصر نبود
بارها از کادر فنی این ایراد گرفته شد که این مربیان نه در حد تیم ملی هستند و نه در حدی هستند که بتوانند کمکی برسانند. فدراسیون بعد از استعفای محمود افشاردوست که ۱۰سال از مربیگری دور بود، مسعود آرمات را جایگزین کرد. در همین مسابقات انتخابی درحالیکه افکار عمومی و طرفداران والیبال نگران وضعیت تیم بودند، آرمات به جای تمرکز روی کارش، روی نیمکت تیم ملی از جو سالن به یادگار فیلم میگرفت! عجیبترین اتفاق هم بعد از استعفای عطایی افتاد. علیرضا طلوعکیان که با آنالیزوری در والیبال به مربیگری در این رشته رسید، سرمربی تیم شد. یکی از مربیان والیبال گفته بود: «روز مرگ والیبال زمانی فرا رسید که طلوعکیان در تیم ملی سرخط ایستاد.» در این ۲سالی که طلوعکیان بهعنوان کمک کنار عطایی بود، بارها گفته شد که او آنالیزور خوبی است اما نمیتواند کمک خوبی برای سرمربی باشد. یکی دیگر از عجایب این تیم، داشتن سرپرستی است که زبان انگلیسی نمیداند. مصطفی کارخانه در حالی در سفرها همراه تیم است که تسلطی بر زبان بینالمللی ندارد و باید مترجم همراه تیم باشد. البته سر مترجم هم بحث زیاد است.
سناریوی آشنا
اسمهای بزرگی برای جانشینی عطایی مطرح هستند؛ مربیانی مطرح در سطح بینالمللی. سناریویی هم که گفته میشود در فدراسیون نوشته شده، تقریبا چیزی است که میشود حدس زد. فدراسیون تصمیم دارد مربی بزرگی را بهعنوان سرمربی استخدام کند، محمدرضا تندروان را بهعنوان کمک اول و عادل غلامی را بهعنوان دستیار دوم معرفی کند. امیر خوشخبر، سرپرست سابق و یکی دو بازیکن نامی هم که خداحافظی کردهاند به تیم ملی بازگردند. اما بهنظر نمیرسد این نسخه ناجی والیبال باشد. نامهایی که مطرحاند، بهنظر در دنیای والیبال تمامشده هستند و تقریبا از رده خارج شدهاند. والیبال ایران به مربی جوان و کارآمد نیاز دارد، نه مربی کارآموز و نه مربی تمامشده. برخلاف تصور، کمکمربیان به اندازه سرمربی اهمیت دارند. بعضی از کارشناسان موافق حضور تندروان و غلامی در کادر فنی تیم ملی نیستند. غلامی تجربه ندارد و تندروان در جام باشگاههای آسیا که سطح پایینترین میدان بینالمللی است، نتوانست نتیجه بگیرد. لازم به توضیح اضافه نیست؛ نتیجه کار افراد حاضر در کادر فنی قبلی شاید بهترین تجربه برای فدراسیون باشد.
اما مهمترین نکته، وضعیت خود فدراسیون است. داورزنی عذرخواهی کرده است اما آیا با عذرخواهی سهمیه المپیک بازمیگردد؟ او با مشاوره اشتباه و انتخابهای اشتباهی که داشت، تیم ملی را به وضعیت امروز رساند. اگر قرار به ماندن او در والیبال است و اگر قرار است در انتخابات آینده باز هم داورزنی به ریاست فدراسیون برسد، این اشتباهات باز هم ادامه دارد؟ اگر اینطور است نه لزومی به انتخابات است، نه عذرخواهی لازم است و نه تغییرات.