به گزارش همشهری آنلاین با علیرضا از تابستان داغ نقل و انتقالات گفتیم، از تیم ملی و شرایطی که در جام ملتهای آسیا پیش رو دارد و نهایتاً به اتفاقاتی که در فوتبال عربستان رخ داده، رسیدیم. برای نخستین بار، جهانبخش از مشتریهای تابستانی خود پرده برداشت و درباره پیشنهادها صحبت کرد. خودش میگوید یک تیم متمول در لیگ عربستان خواهان پر و پا قرصش بود. حتی پیشنهاد دستمزد یک فصل تیم عربستانی به اندازه سه فصل فاینورد بود اما علیرضا تنها به یک دلیل در هلند ماند: «بازی در لیگ قهرمانان اروپا» حالا او نه تنها در چمپیونزلیگ بازی کرده بلکه گل هم زده. به قول خودش تمام تیکها کنار نامش خورده و فقط مانده گلزنی در جام جهانی. مصاحبه جهانبخش بعد از مدتها سکوت، پیش رویتان است.
علیرضا، چرا اینقدر کم مصاحبه میکنی و خیلی در مطبوعات نیستی؟ دلیل خاصی دارد؟
درست میگویید. بعد از جام جهانی خیلی کم صحبت کردم. یک بار با شما و یک بار هم با عادل فردوسیپور. دلیلش این است که دوست دارم تمرکز کنم و بی سر و صدا و در آرامش کار خودم را جلو ببرم. بعد از جام جهانی 2022 به خودم قول دادم از این فضا خارج شوم. میخواهم به جای حرف زدن، تمرکز کنم. چون حس خوبی دارم که در جام ملتهای آسیا موفق میشویم و انتظار این است که ذهنمان را معطوف به فوتبال کنیم.
دفعه قبل هم که صحبت کردیم، گفتی که به این تیم ملی خیلی امیدواری. این امید تو از کجا نشأت میگیرد؟
به تیم، بازیکنان و کادرفنی اطمینان دارم. ما بازیکنان رفته رفته به کادر نزدیکتر میشویم و از نظر فنی یکدیگر را درک میکنیم. در تمام سالهای اخیر همیشه مربی خارجی روی نیمکت تیم ملی نشسته اما حالا با کادری ایرانی کارمان را جلو میبریم. بنابراین چند اردو باید میگذشت تا با یکدیگر هماهنگ بشویم. از دو سه اردوی قبلی میشود فهمید که از همه لحاظ، کادر فنی و بازیکنان به هم نزدیک شدهاند. آنها به خوبی توانستند روی بازیکنان تأثیر بگذارند و این مسأله را بخصوص مقابل بلغارستان دیدیم. روند تیم ملی مثبت است و همین همه ما را امیدوار کرده. الان اکثر بچهها باتجربهاند و جوانترها هم اضافه شدهاند. جام ملتهای آسیا هم نزدیک ایران برگزار میشود و تمام این مسائل امید ما را بیشتر میکند. هر چند نباید نادیده بگیریم که سایر تیمها هم با انرژی کامل میآیند تا عنوانی به دست بیاورند.
انتقادی که طی ماههای اخیر از تیم ملی و شخص امیر قلعهنویی انجام شده، تعداد بالای دستیاران او است. تو که سالها در برایتون و بالاترین سطح فوتبال باشگاهی در جهان حضور داشتی و الان هم عضو باشگاه بزرگ فاینورد هستی، میتوانی در این زمینه توضیح بدهی. مثلاً بگو که در برایتون چند مربی در کادر بودند؟
بحث دستیار را سرمربی تعیین میکند که چند مربی کنارش باشند. نسبت به نیازی که تیم ملی دارد، آقای قلعهنویی هم دستیاران خود را انتخاب کرده. نسبت به نوع تمرین، کاراکتر بازی و مربیانی که داریم، هر کسی مسئولیتی را برداشته و در حال انجام آن است. مربیان تیم ملی، خودشان میدانند که چه مسئولیتی دارند و باید در چه زمینهای فعالیت کنند. در انگلیس هم تعداد مربیان ما زیاد بود. الان هم دی زربی در برایتون پنج شش دستیار دارد. دوره گراهام پاتر نیز همینطور بود. معمولاً چهار پنج دستیار دارند، شاید هم بیشتر.
در فاینورد چطور؟
به جز سرمربی، سه تا کمک داریم، دو تا آنالیزور و یک مربی دروازهبانی. روی هم هفت نفر در کادرفنی حضور دارند.
پس تعدد دستیار در تیم ملی موضوع عجیب و غریبی نیست؟
وقتی تقسیم وظیفه میشود، هر کسی کار خود را به بهترین شکل ممکن انجام میدهد و این اصلاً عجیب نیست. بخصوص در تیم ملی که زمان زیادی وجود ندارد تا بازیکنان و کادر با یکدیگر هماهنگ شوند. قطعاً در تیم ملی، یک سرمربی به همکاران بیشتری نیاز دارد. یکی باید با مهاجمان کار کند، یکی با خط دفاع، یکی هم با گلرها. بعد اینها باید بیایند و در تمرینات گروهی شرکت کنند. همه مسائل را که کنار هم میگذاری، میبینی که به تعداد مربی زیادی احتیاج داری. از نظر من نکته عجیبی نیست که مورد انتقاد قرار بگیرد.
در فاینورد انتظار این است که بیشتر از اینها بازی کنی. مثلاً گل میزنی اما بازی بعد در ترکیب اصلی نیستی. چرا این اتفاقات میافتد؟
البته فصل را خوب شروع کردم اما از یک جا به بعد، سرمربی تصمیم گرفت از بازیکنان دیگر استفاده کند. چون روی دور برد هم بودیم، ترکیب تغییر نکرد. هر وقت به زمین رفتم نشان دادم میتوانم به تیم کمک کنم و مؤثر باشم. خودم تصمیم گرفتم بمانم و این فصل در لیگ قهرمانان بازی کنم، ضمن اینکه در هلند هم شانس قهرمانی داریم.
الان پشیمان نیستی که در فاینورد ماندی؟
نه، به هیچ وجه. این تصمیمی بود که خودم گرفتم. پیشنهادهایی داشتم که کم نه، خیلی وسوسهکننده بودند. برای دوستان که توضیح دادم، خیلیهایشان گفتند چرا در فاینورد ماندی؟ بازی در لیگ قهرمانان اروپا اما برای من خیلی اهمیت داشت. از طرفی تیممان آنقدر خوب است که شانس قهرمانی مجدد در هلند را داریم. همه اینها دست به دست هم داد تا در فاینورد بمانم.
میگویی پیشنهادهایت از کجاها بود؟
دو سه پیشنهاد از اروپا داشتم.
حالا که فصل نقل و انتقالات تمام شده و مدتهاست لیگهای اروپایی را تماشا میکنیم، ایرادی ندارد که کمی ریزتر در این مورد صحبت کنی.
از لیگ فرانسه دو پیشنهاد داشتم. از همین هلند یکی دو تیم خیلی جدی با من حرف زدند. پیشنهاد وسوسهکننده اما از لیگ عربستان بود. پیشنهادی که شاید خیلیها رد نمیکردند.
اسم تیم؟
اجازه بدهید اسم را نگویم اما تیمی که بتواند اینقدر پول پرداخت کند، حتماً قدرتمند هم هست.
چند برابر دستمزد فعلیات در فاینورد به تو میدادند؟
مبلغ پیشنهادی عربستانیها از سه سال حضورم در فاینورد بیشتر میشد اما خب نرفتم و آن را رد کردم. چون در تمام این سالها هیچ وقت مسائل مالی برایم اهمیت نداشت. یعنی تصمیمی تنها به دلیل دریافتی بیشتر، نگرفتم. خیلی راجع به این مسأله فکر کردم اما در آخر تصمیمم این بود که بمانم و در لیگ قهرمانان اروپا بازی کنم.
البته با توجه به بازیکنانی که به لیگ عربستان آمدهاند، سطح و کیفیت این مسابقات هم دست کمی از مسابقات اروپایی ندارد. حتی خبری منتشر شد مبنی بر اینکه احتمالاً تا دو سه سال آینده قهرمان عربستان در لیگ قهرمانان اروپا هم شرکت خواهد کرد.
الان لیگ عربستان به درجهای رسیده که همه دنیا به آن احترام میگذارند. وقتی تمام شبکههای ورزشی مشهور بازیهای لیگ عربستان را زنده پخش میکنند، یعنی همه دارند احترام میگذارند. در این برهه اما تصمیم گرفتم به عربستان نروم. به عقب هم برگردم دوباره این تصمیم را میگیرم. کارهایی که در فوتبال عربستان انجام شده، واقعاً جالب است. به نظر من اینطور نیست که یک مدت این کارها را انجام بدهند و دیگر نباشند. این کارها بلندمدت خواهد بود.
شاید میزبانی جام جهانی علت این فعالیتها باشد.
الان درخواست دادهاند تا میزبان جام جهانی باشند. 2030 را امتحان کردند تا 2034 را قطعی داشته باشند. من شنیدم شانسشان از بقیه کشورها بیشتر است.
مهدی طارمی هم در نقل و انتقالات تابستانی از الهلال عربستان پیشنهادی هنگفت دریافت کرد اما جواب منفی داد. با او در این رابطه صحبتی نکردهای؟
من با مهدی مستقیم حرف نزدم. ما وقتی هم را میبینیم خیلی درباره فوتبال صحبت نمیکنیم. تصمیم شخصی مهدی بود که به عربستان نرود. همانطور که من چنین تصمیمی گرفتم. به نظر من تصمیم درستی گرفت. چون او خوب میداند دارد چکار میکند.
آنقدر صحبت نمیکنی که حالا باید در مورد اولین گلات در لیگ قهرمانان اروپا و مقابل سلتیک هم سؤال کنیم. تجربه گلزنی در این سطح چطور بود؟
من از بچگی آرزو داشتم که به این سطح برسم. در انگلیس گل زدم، در هلند همینطور. در لیگ کنفرانس و همچنین لیگ اروپا هم تجربه گلزنی داشتم. فقط مانده بود در لیگ قهرمانان اروپا هم یک تیک کنار نام من بخورد. قشنگ نبود که سالها بعد، وقتی درباره رزومهام صحبت میکنم، جای گلزنی در لیگ قهرمانان خالی باشد. اتفاقاً در اولین بازی هم گل زدم. حالا در تمام تورنمنتها گل زدهام به جز جام جهانی. امیدوارم این اتفاق هم رخ بدهد.
گل زدن به تو فاز بهتری میدهد یا گل ساختن؟
گل ساختن برایم جذابتر است. شاید عجیب باشد اما من این موضوع را بیشتر از گلزنی دوست دارم.
چرا؟
نمیدانم. شاید به خاطر پستی است که در آن بازی میکنم. ولی خب در فوتبال گل زدن بیشتر به چشم میآید.
نگاه در ایران به گلزن بیشتر از پاسور است. در اروپا هم همین نگاه وجود دارد؟
همه جای دنیا به گلزن بیشتر توجه میکنند تا گلساز. ساخت گل قطعاً ارزشمند است اما متأسفانه در تمام دنیا اینگونه جا افتاده که گلزن مهمتر از پاسور است.
برای فصل بعد چه برنامهای داری؟
من یک سال دیگر با فاینورد قرارداد دارم. باید فصل را به پایان ببریم تا ببینیم چه شرایطی رقم میخورد. از الان نمیشود قطعی گفت که میخواهم چکار کنم.
اگر فاینورد بخواهد از فروش تو درآمدزایی کند، باید در زمستان شاهد انتقال تو به تیم جدیدی باشیم. همینطور است؟
بله اما من یک سال دیگر هم آپشن دارم و اگر فعال شود باید ببینم اوضاع به چه سمتی میرود. چون قرارداد اولیه من سه به علاوه یک بود.
کمی هم از زندگی در هلند بگو. حتماً خیلی راحتی که به پیشنهاد وسوسهانگیز تیم عربستانی جواب منفی دادی؟
دقیقاً. هلند خانه دوم من است. این کشور همیشه به من حس خوب داده. خدا را شکر کشور خوبی را برای فوتبالم انتخاب کردم. هم از نظر فوتبالی و هم شخصی روزهای خوبی را اینجا سپری میکنم.
هواداران لقبی برای تو درست نکردهاند؟
لقب که نه اما رابطهام با آنها فوقالعاده است. اتفاقاً یکی از دلایلی که مجابم کرد بمانم، همین هواداران بودند. دل کندن از آنها واقعاً سخت بود.
یکی از بازیکنان فیکس تیم ملی ژاپن، همتیمی تو در فاینورد است. برای او کری نمیخوانی؟
نه خیلی. تا الان که کری نخواندهام اما حالا باید ببینم تا جام ملتها چه پیش میآید. نزدیکتر که شویم شاید برای هم رجز بخوانیم اما فعلاً نه