به گزارش همشهری آنلاین، محمد ایمانی نوشت: اهمیت ماجرا در چیست؟ نتانیاهو، چهار روز است به خود می پیچد و عربده می کشد. لاف حمله زمینی به غزه را می زند. اما با کدام توانمندی؟ شیرازه ارتش، با همان شوک قدرتمند ضربه اول، از هم پاشیده است.
ترس و پریشانی نه فقط در میان یگان های مستقر در مرز غزه، بلکه تا عمق اسرائیل تاخته است. مانند هندوانه رسیده ای که منتظر اشاره چاقو ست که تا انتها چاک بخورد.
کُند ذهن ترین نظامیان در ارتش صهیونیستی حاضر نیستند پا در تله مرگباری بگذارند که رفتنش با خودشان است، اما بازگشتش، نه.
نیروهای مقاومت توانستند سامانه اطلاعاتی و پدافندی و دفاعی اسرائیل را همزمان در یک لحظه از کار بیندازند و تلفات چند هزار نفری بگیرند. همان ها حتما شگفتانه های بزرگ تری برای یگان های پیاده و زمینی ارتش اسرائیل دارند.
نتانیاهو، وحشت زده است. که اگر نترسیده بود، جرئت می کرد با اسکورت نظامی کامل، دست کم تا ۵۰- ۶۰ کیلومتری غزه برود، از صفوف در هم شکسته در خط مقدم بازدید کند، و ضمن تهیه ویدئویی چند دقیقه ای، به صهیونیست های مضطرب، اندکی روحیه بدهد.
این تفاوت فرماندهی، در اسلام و یهودیت صهیونیستی است. لنگه کفش سردار سلیمانی و محمد ضیف با سر نتانیاهو و گالانت قابل مقایسه نیست. در عین حال تحلیل گران فرق فرماندهی سرداران اسلام با فرماندهان صهیونیست را در همین مصاف های سخت می بینند.
صهیونیست ها قادر نیستند جز از پشت حصار قلعه ها و دژها، بجنگند. ما با جزئیات، از آنچه در اتاق فرماندهی صهیونیست ها می گذرد، خبر داریم. این خبر "بکلّی سرّی" را خداوند متعال با پیامبر (ص) در میان گذاشته است:
"لَا یُقَاتِلُونَکُمْ جَمِیعًا إِلَّا فِی قُرًی مُحَصَّنَةٍ أَوْ مِنْ وَرَاءِ جُدُرٍ بَأْسُهُمْ بَیْنَهُمْ شَدِیدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِیعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّی ذَلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْقِلُونَ.
آنها به صورت جمعی و متحد با شما نمی جنگند، مگر در آبادی هایی که دارای حصار و قلعه و دژ هستند، یا از پشت دیوارها. جنگ و کارزار میان خودشان شدید است. آنان را متحد می پنداری، در حالی که دل های شان، پراکنده و پریشان است؛ زیرا آنان گروهی هستند که تعقّل نمی کنند".
دیری نخواهد گذاشت که اعتراض های تند و تحقیر آمیز نسبت به بی کفایتی نتانیاهو به ویژه در جنگ، از کریدور های پشتی سیاست، به کف خیابان و رسانه ها و احزاب رژیم صهیونیستی کشیده شود.