همشهری آنلاین؛ الهه فراهانی: اسرار قتلهای داماد جنایتکار حدود یک ماه قبل فاش شد. ۲۶ شهریور ماه گزارش دو جنایت خونین در ویلایی واقع در طالقان به پلیس اعلام و تیم جنایی راهی محل حادثه شد. قربانیان زن و شوهر میانسالی بودند که بر اثر ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بودند و حدود ۲۴ ساعت از مرگ آنها میگذشت. به دنبال این جنایت هولناک تحقیقات کارآگاهان مبارزه با جرایم جنایی استان البرز به دستور سردار حمید هداوند، فرمانده انتظامی این استان آغاز شد.
حل معما
هرچند قاتل سعی کرده بود ردی از خودش بهجا نگذارد اما تنها ۶ روز زمان کافی بود تا کارآگاهان با توجه به سرنخ های موجود و استفاده از شگردهای پلیسی راز این معمای پیچیده را فاش کنند. آنها متوجه شدند که عامل جنایت داماد خانواده است؛ مردی که در جریان قتل مادرزن و پدرزنش، خودش هم زخمی شده بود و آثار خراشیدگی و جراحت روی صورتش، راز او را فاش کرد.
این مرد بازداشت شد و هر چند تلاش میکرد پلیس را گمراه کند اما در نهایت اسرار جنایت هولناک را فاش کرد و گفت: حدود ۱۱ سال قبل با دختر مقتولان ازدواج کردم و از آنجایی که همسرم تنها وارث خانوادهاش بود تصمیم گرفتم پدر زن و مادرزنم را به قتل برسانم تا هرچه زودتر به ارثیه برسم. با این انگیزه قدم در ویلای آنها در طالقان گذاشتم. آنها ساکن تهران بودند و تابستانها برای استراحت به ویلا میرفتند. من هم به سراغشان رفتم و ابتدا پدرزنم را در پارکینگ ویلا کشتم و بعد به سراغ مادرزنم که در اتاق خواب بود، رفتم. اما هنگام قتل، با وی درگیر شدم و او صورتم را با ناخنهایش زخمی کرد. انگیزهام از جنایت این بود که همه اموال آنها به همسر و دختر ۹ سالهام برسد.
جنایت سوم
ماموران در ادامه تحقیقات متوجه یک نکته مهم شدند. بررسیها نشان میداد که مقتولان(زوج میانسال) یک پسر جوان به نام حمید داشتند که در سال ۹۵ به طرز مشکوکی در پایتخت به قتل رسیده و رانندهای به اتهام قتل او دستگیر شده اما هرگز به قتل اعتراف نکرده بود.
حالا و با دستگیری داماد جنایتکار، این فرضیه مطرح شد که جنایت ۷ سال پیش نیز کار او بوده است.
قتل برنامهریزی شده
کارآگاهان برای کشف حقیقت پرونده قتل حمید را از بایگانی بیرون کشیدند. مطابق پرونده، جسد این پسر جوان دوازدهم بهمن سال ۹۵ حوالی دهکده المپیک پیدا شده بود. او ۳۲ ساله بود و در یک شرکت داروسازی کار میکرد. حمید ساعت ٦صبح روز حادثه برای رفتن به محل کارش از خانهشان در غرب تهران خارج شده اما در میانه مسیر به قتل رسیده بود. بررسیها نشان میداد که موبایل مقتول سرقت شده و این، تنها سرنخ برای کشف راز جنایت بود. ۸ ماه بعد معلوم شد که موبایل مقتول فعال شده و در اختیار زنی جوان است. او دستگیر شد اما گفت که موبایل را از همسرش بهعنوان هدیه تولد دریافت کرده است. شوهر این زن مهرماه سال ۹۶ دستگیر و معلوم شد که راننده مسافرکش است و روز حادثه درست در خیابانی که حمید به قتل رسیده بود، حضور داشته است.
مرد مسافرکش بهرغم شواهدی که علیه او بود، گفت که بیگناه است و مقتول را نمیشناسد.
وی توضیح داد: خانوادهام در شهرستان زندگی میکنند و من در غرب تهران مسافرکشی میکردم و شبها در ماشین میخوابیدم. بهمن پارسال بود که هنگام تمیز کردن ماشینم، یک گوشی موبایل در زیر صندلی پیدا کردم. سیم کارت داخلش نبود و من حدس زدم متعلق به یکی از مسافران باشد. موبایل را خاموش کردم و بعد از چندماه وقتی دیدم صاحبش پیدا نشد آن را به همسرم هدیه دادم، غافل از اینکه به دردسر بزرگی میافتم.
با گذشت ۱۱ ماه از دستگیری این مرد، وی همچنان اصرار بر بیگناهی داشت اما از آنجا که همه شواهد علیه او بود، وی با وجود ۴ دلیل قضایی، جرم شناخته شد.
نخست اینکه متهم در همان مسیری مسافرکشی می کرد که جسد مقتول پیدا شده بود. دوم، پیدا شدن موبایل مقتول در دستان همسر متهم بود و اینکه وی ۸ ماه موبایل را خاموش نگه داشته و بعد به تصور اینکه آبها از آسیاب افتاده است، آن را به همسرش هدیه داده بود. سومین دلیل این بود که گوشی مقتول در منطقه اکباتان خاموش شده بود و یافتههای کارآگاهان نشان میداد متهم درست همان لحظه در آن منطقه بوده است. چهارمین دلیل هم این بود که وقتی کارآگاهان قصد دستگیری متهم را داشتند، او اقدام به فرار کرده بود، در صورتی که اگر بیگناه بود، نباید فرار میکرد.
بیگناهی
پرونده این متهم با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده و او به قصاص محکوم شد. اما قضات دیوان عالی کشور، رای را نپذیرفتند؛ چرا که معتقد بودند شواهد علیه مرد مسافرکش کافی نیست و او هرگز به قتل اعتراف نکرده است.
پرونده این مرد همچنان در دادگاه در حال رسیدگی و او متهم اصلی قتل پسر جوان بود تا اینکه داماد جنایتکار در جریان بازجوییها اسرار قتل برادرزنش را هم فاش کرد و به این ترتیب مرد بیگناهی مسافرکش در پرونده این جنایت ثابت شد.
اعترافات داماد جانی
داماد جنایتکار در توضیح قتل برادرزش در سال ۹۵ گفت: پدرزنم مرد پولداری بود. او املاک زیادی در منطقه پونک، طالقان، اندیشه و عظیمه کرج داشت. وی فقط یک دختر و پسر داشت که من با دخترش ازدواج کرده بودم و چون میدانستم با مرگ برادرزنم، همسرم تنها وارث خانواده میشود، تصمیم گرفتم او را به قتل برسانم؛ به این امید که پدرزنم همه اموالش را به نام همسرم بزند.
وی ادامه داد: نقشه قتل حمید را طراحی کردم و روز حادثه به کمین برادرزنم نشستم. میدانستم که او همیشه با سرویس به محل کارش میرود، چند روز در خیابان کمین کردم تا اینکه یک روز سرویس نیامد و ماشین مقابلش توقف و او را سوار کردم. داخل ماشین او به قتل رساندم و جسدش را در اتوبان خرازی انداختم. بعد موبایلش را برداشتم و بهعنوان مسافر سوار ماشین مردی شدم در نزدیکی خانه برادرزنم مسافرکشی می کرد. موبایل او را زیر صندلی انداختم تا فرد دیگری را قاتل نشان بدهم. حتی وقتی مرد مسافرکش دستگیر شد، به دروغ حرفهایی را به پلیس گفتم که نشان میداد این مرد قاتل است. با دستگیری او، همه این سالها امید داشتم که پدرزنم اموالش را به نام همسرم بزند اما نزد. ۷ سال از قتل برادرزنم گذشت و وقتی دیدم هنوز به هدفم نرسیدهام، تصمیم به قتل پدر و مادر همسرم گرفتم تا اموالشان را تصاحب کنم اما در نهایت لو رفتم.
با اعتراف داماد طمع کار به سومین جنایت، تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.