نگاهی به جدول ردهبندی نشان میدهد شانس ذوبآهن اصفهان برای ربودن جام هشتم بیشتر از رقیب پایتختنشین است. درصورت تحقق چنین امری، دومین عنوان قهرمانی در تاریخ برگزاری مسابقات لیگ برتر (حرفهای) به یک تیم اصفهانی خواهد رسید. پیش از این سپاهان موفق به کسب این افتخار شده بود.
باز هم جدال تهران و اصفهان
یکبار دیگر قرار است رقابت امتیازی بین دو تیم تهرانی و اصفهانی، قهرمان لیگ برتر ایران را مشخص کند. فصل پیش در چنین روزهایی بود که سپاهان با یک گل دیرهنگام نتیجه بازی رودررو را به پرسپولیس واگذار کرد و عنوان قهرمانی به پرسپولیسیها رسید.
امسال هم شاگردان امیر قلعهنوعی آرزو دارند ذوبآهن در خوزستان مقابل فولاد بازنده شود تا درصورت پیروزی استقلال تهران مقابل پیام مشهد که البته کار آسانی نیست، دومین قهرمانی آبیپوشان در این رقابتها رقم بخورد. در غیر اینصورت و اگر هر نتیجه دیگری رخ دهد، اولین قهرمانی تاریخ باشگاه ذوبآهن در مسابقات فوتبال لیگ سراسری ایران رقم خواهد خورد.
قانون 2 از 3
یک قانون نانوشته میگوید که اگر تیمی بتواند در طول مسابقات یک فصل حداقل دو سوم کل امتیازات ممکن را از آن خود کند (یعنی بهطور متوسط از هر بازی 2 امتیاز) شانس اول کسب عنوان قهرمانی است.
با این حساب و اگر این فرضیه را بپذیریم، باید گفت ذوبآهن تنها تیم لیگ هشتم است که از 33 بازی قبلی خود 66 امتیاز کسب کرده و بدجور بوی قهرمانی بهخود گرفته است. آنها فصل گذشته از 34 بازی (لیگ قبلی نیز با 18 تیم برگزار شد) صاحب 11 برد، 8 باخت و 15 مساوی شدند تا با 48 امتیاز رتبه ششم جدول ردهبندی نهایی را بهنام خود ثبت کنند.
ترکیبی که دست نخورد
بعد از نتایجی که «زوران جورجویچ» با ذوبآهن در هفتههای ابتدایی لیگ 86 بهدست آورد، مسئولان باشگاه تصمیم گرفتند بیژن ذوالفقارنسب را بهعنوان جایگزین او برگزینند که اتفاقا این تغییر کادر فنی منجر به تحول شد تا آنجا که تیم مدعی سقوط به دسته پایینتر ذوبآهن تا رده ششم بالا آمد.
آنروزها خیلیها پیش خود میگفتند اگر ذوالفقارنسب از اول فصل سکاندار کشتی اصفهانیها میشد شاید یک سهمیه آسیایی دیگر نصیب مردان دیار زایندهرود میشد. اما در یک اقدام تعجببرانگیز با این عنوان که ذوبآهن میخواهد به مربیان بومی تکیه کند، دکتر بیژن رفت و منصور ابراهیمزاده بر سر کار آمد؛ مربی سابق تیم ملی که مدتی بیکار بود و به چراغ سبز سعید آذری سریعا پاسخ مثبت داد.
گرچه بعضیها هم معتقد بودند این توافق قبل از خاتمه کار ذوالفقارنسب در لیگ هفتم حاصل شده بود. به هر حال سیاست باشگاه چنین اقتضا میکرد و آنچه باید انجام میشد، به مرحله عمل رسید. البته هشیاری متولیان ذوبآهن، حفظ اکثر بازیکنان فصل قبل بود و به این ترتیب ترکیب کلی تیم دستنخورده باقی ماند. فاکتوری که به اعتقاد اکثریت قریب به اتفاق کارشناسان فوتبال، راز موفقیت یک تیم محسوب میشود.
شروع و پایان مقتدرانه
پیروزی یک بر صفر مقابل مس در هفته نخست رقابتهای لیگ 87 که 3 امتیاز روحیهبخش نصیب ذوبآهن کرد را خیلیها جدی نگرفتند اما وقتی این تیم در قزوین 2 بر یک از سد میزبان خود پیکان گذشت و در ادامه با همین نتیجه داماش (به سرمربیگری ذوالفقارنسب) را از پیشرو برداشت، نگاهها به ابراهیمزاده و مردانش عوض شد.
اما روز بازی با ابومسلم در اصفهان که به شکست 3 بر صفر ذوبآهن در خانه خود انجامید، بخشی از علاقهمندان فوتبال گفتند سیر نزولی این تیم آغاز شده و باید منتظر سقوط آزاد آنها در جدول بود؛ پیشبینی این عده که کم هم نبودند روز بازی با سپاهان رنگ باخت و پیروزی 2 بر یک ذوبآهن در دربی اصفهان، دوباره نام ذوبیها را بر سر زبانها انداخت.
در ادامه پای ذوبآهن یک بار دیگر هم لغزید و آن موقعی بود که در تهران با یک گل به سایپا باختند (هفته بیستوششم). اما این باخت هم عامل محرکی بود تا تیم دوباره به خود آید و نتایج سریالی عجیبی بگیرد، به این آمار و ارقام توجه کنید:
برد یک بر صفر مقابل راهآهن، برد 3 بر یک مقابل مقاومت سپاسی، برد 2 بر یک مقابل استقلال اهواز در اهواز، تساوی یک بر یک مقابل استقلال تهران، برد 2 بر صفر مقابل پیام، برد 2 بر یک مقابل برق در شیراز و برد 3 بر صفر مقابل ملوان! یعنی 19 امتیاز در 7 بازی پشت سر هم.
این گروه بیرحم
از 57 گلی که ذوبآهن در این 33 بازی وارد دروازه حریفان کرده، 6 سهم بازیکن بیش از دیگران است و آنها 81 درصد گلهای تیم را به ثمر رساندهاند. درصدر این گروه بیرحم در قبال دروازه حریفان، ایگور خوزه ماریگو دیکاسترو قرار دارد که 16 گل زده در کارنامهاش دیده میشود.
محمدرضا خلعتبری با 10 گل، اسماعیل فرهادی با 8 گل، قاسم حدادیفر، محسن مسلمان و سیدمحمد حسینی هر یک با 4 گل زده بیشترین سهم را در پیروزیهای تیم داشتهاند. البته اگر خلعتبری آن همه کارت زرد و قرمز نمیگرفت، شاید شمار گلهای زده تیم فراتر از رقم کنونی هم میرفت.
همشهری استانها