همشهری آنلاین- گروه فرهنگی: مجید سوزوکی اخراجیها فقط یکی از کسانی بود که مسیر زندگی اش دگرگون شد. اگر نگاهی به انقلاب اسلامی و به ویژه ایام تاریخ دفاع مقدس کنید نمونه های این افراد توبه کرده بسیار است. مشهورترین آنها شاهرخ ضرغام است که شروشور و گندهلاتی بود برای خودش، البته از آن کشتیگیرهای بامرام و بامعرفت. نکته مهم در تحول این افراد هم نشینی و حضور کنار آدم های پاک و وارسته بود. البته حضور لوطیها و داشمشتیها در جبهه چندان هم بیدردسر نبود. نهتنها رزمندهها که حتی اغلب فرماندهها هم تحمل حضور این دسته از آدمها در جبهه را نداشتند.
حاجقاسم صادقی از همرزمان شهید ضرغام درباره عکسالعمل فرماندهها میگوید: «یک طیف از فرماندهان از اینها دوری میکردند، ولی بعضی فرماندهها با اینها کنار آمدند. مثل شهید سیدمجتبی هاشمی که خودش جزو همین لوطیها بود و مرامشان را میشناخت. چند نفر معتاد آمدند و سیدمجتبی اینها را پخش کرد تا پاتوق درست نکنند. اینها بعداً اعتراض کردند که ما میخواهیم با هم باشیم. سیدمجتبی موافقت کرد، ولی رفته رفته جو جبهه رویشان تأثیر گذاشته بود و آنها را به راه راست کشانده بود. بعداً سیدمجتبی در خط پدافندی گفت: برای خودتان سنگر درست کنید و همین که سنگر را درست کردند خمپارهای میانشان خورد و شهید شدند.»
او ادامه می دهد: «فرماندهان بزرگی مثل شهیدچمران و شهید بروجردی هوای لوطیهای جبهه را داشتند. یکسری از این نیروها پیش شهیدچمران بودند. یکی از نیروها در حال سیگار کشیدن بود که چمران به او گفت: در ملأعام این کار را نکن. او میگوید کجا بروم که شهیدچمران میگوید به دفتر من برو. چمران ایشان را به دفتر خودش میبرد و میگوید هر وقت خواستی بیا اینجا. در یکی از روزها که بچهها به خط میرفتند و میآمدند این نیرو از شهید چمران میخواهد که به خط بزند. یکبار شعری در جلسه با رهبری خواندند و ایشان گریه کردند، داستان همین افراد است: «ما مدعیانِ صفِ اول بودیم/ از آخر مجلس شهدا را چیدند.»