متغیرهای پولی یکی از مهمترین نماگرهایی هستند که میتوانند از وضعیت تورم در آینده خبر دهند. با وجود آنکه متغیرهای پولی با تأخیر زمانی در ایران منتشر میشوند با این حال برآورد آثار آن میتواند نمایی کلی از وضعیت تورم و اقتصاد کشور را نمایش دهد.
تازهترین آمار بانک مرکزی نشان میدهد نسبت پول به شبهپول شیب نزولی پیدا کرده و به ۳۳.۵درصد رسیده است. همچنین رشد نقطه به نقطه نقدینگی به ۲۶.۹درصد و رشد پایه پولی به ۴۱.۶درصد رسیده است. همچنین حجم نقدینگی به ۷۱۰۰هزار میلیارد تومان رسیده و پایه پولی از ۹۵۰هزار میلیارد تومان عبور کرده است.
نقدینگی خود از ۲جزء مهم پول و شبهپول تشکیل شده است. پول به اسکناس و مسکوکات و سپردههای دیداری اطلاق میشود و منظور از شبهپول سپردههای غیردیداری است. بهعبارت دیگر شبهپول شامل سپردههای مدتدار یا در بیان عامه بلندمدت است که نقد کردن آن بهراحتی امکانپذیر نیست، اما قدرت نقدشوندگی پول بسیار بالا و چرخه اقتصاد در جریان است. با این توضیح باید گفت افزایش نسبت پول به شبهپول در طول ماههای گذشته نگرانیهای زیادی را ایجاد کرده بود؛ چراکه افزایش سهم پول از نقدینگی میتواند آثار تورمی محسوسی داشته باشد.
اما آنطور که آمارها نشان میدهد نسبت پول به شبهپول روندی نزولی را طی کرده و از ۳۵.۲درصد در اردیبهشتماه به ۳۳.۵درصد در مردادماه امسال کاهش یافته است که خبر خوبی برای متغیرهای پولی محسوب میشود، اما هنوز تا نقطه مطلوب فاصله دارد. در طول ماههایی که سهم پول از نقدینگی در حال افزایش بود، شیب تورم هم صعودی بود. این موضوع در عین حال منجر به تلاطم در بازار داراییها شده بود؛ به بیان دیگر افزایش سهم پول از نقدینگی به زمینهای برای رشد تورم تبدیل شده بود.
بهنظر میرسید اجرای سیاستهای انقباضی بانک مرکزی و کنترل ترازنامه بانکها و همچنین ثبات در بازار ارز که به مانعی برای رشد قیمت در بازار داراییها تبدیل شده ازجمله دلایل کاهش نسبت پول به شبهپول بوده است. بانک مرکزی در طول ماههای گذشته سیاستهای سختگیرانهای را نسبت به بانکها به اجرا گذاشته است و در تلاش است حجم پول در گردش در اقتصاد را کنترل کند. میتوان گفت این موضوع یکی از مهمترین عواملی بود که به کنترل نقدینگی منجر شده و امید میرود با تداوم این سیاست، جلوی خلق پول گرفته شود.
این سیاست همچنین موجب شده از میزان انتظارات تورمی که خود یک محرک بزرگ برای رشد تورم است، کاسته شود. به بیان دیگر تمایل به سپردهگذاری مدتدار افزایش یافته و این موضوع به کاهش سهم پول از شبهپول منجر شده است.
بخشی از دلایل این موضوع به افزایش نرخ بهره در بازار بین بانکی، عملیات بازار باز و انتشار اوراق بدهی بازمیگردد. در عین حال ایجاد ثبات در بازار ارز به رکود در بازار داراییها منجر شده و چون چشماندازی برای رشد در بازار داراییها دیده نمیشود سرمایهگذاران تمایل بیشتری به سپردهگذاری بلندمدت پیدا کردهاند و این موضوع به کاهش نسبت پول به شبهپول منجر شده است. با این حال باید توجه کرد چنانچه ثبات در بازار ارز ادامه پیدا نکند، انتظارات تورمی دوباره میتواند افزایش یابد و دستاوردهای شکننده در حوزه پولی را با چالش مواجه کند.