در جمعی پرسیدم وقتی نام شهید آرمان علیوردی میآید کدام صفت برجسته او در ذهنتان تداعی میشود؟ یکی گفت غیرت، یکی اخلاص و دیگری شجاعت؛ آن یکی تقوا و دیگری انقلابیگری؛ جمعی هم گفتند استقامت.
واقعیت این است که همه این موارد درست است. هرکس تصویر مظلومیت آرمان را با یک شاخص برجسته به ذهن سپرده است. اما ماجرای استقامت، گویی متفاوت است. آنها که فیلمها، عکسها و تصویر انگشتر شکسته آرمان را بهخاطر دارند میدانند که استقامت پیرو کدام قصه دلخراش در ذهنها شکل گرفته است؛ آن ماجرای سهمگین در آن روز تلخ که جماعتی مزدور او را سبعانه دوره کردند و هرکس با هرچه در دست داشت، لطمه میزد و دست آخر از او خواستند به مقدسات خود توهین کند و او مردانه و جانانه ایستاد، استقامت ورزید و لب فروبست و در این راه خون پاکش را تقدیم مردم و اسلام کرد.
استقامت آرمان، گویی عصاره و ثمره همه صفاتی است که از او فهرست کردیم؛ شجاعتش، غیرتش، اخلاصش و... .
استقامت این شهید بود که مظلومیت او را تاریخی ساخت تا امروز یادش کنیم و مجدد حزن آن داستان غمانگیز همه وجودمان را تسخیر کند، اما ثمره آن مظلومیتهای دامنهدار این است که جمهوری اسلامی با اقتدار ایستاده است و نظارهگر شکست هیمنه صهیونیستهایی است که آنروز برای تجزیه ایران نقشه میکشیدند.
استقامت رمز است. همه خوبیها جمع میشود و استقامت را رقم میزند. این روزهای غزه نیز متجلی در همین یک عنوان است؛ استقامت مردم غیور که حقا فخرآور، شورآفرین و آموزنده است. این مردم در دل بلا و آتش ایستادند و ایستادهاند برای مقاومت.
استقامت مردم غزه، مظلومیتشان را عالمگیر کرده است و همین مظلومیت روشنگرانه و بیدارکننده دلهای خفته و چشمهای بسته است که پیروزی فلسطین در آینده را حتمی میسازد.
و این سنت قطعی الهی است. هرجا استقامت باشد، نزدیک شدن به قلهها قطعی است. استقامت بدون مظلومیت نیست، بدون سختی و تلاش، توکل، حرکت و صبوری نیست، اما سرانجام آن قطعا پیروزی است. 40 سال انقلاب و عبور از پیچهای تاریخی و نزدیک شدن به قلهها نیز دل در گرو همین گزاره جهانشمول و توحیدی دارد.
محسن مهدیان؛ مدیرمسئول