به گزارش همشهری آنلاین، او قبل از اینکه به پرسپولیس بپیوندد، با تیم پاس در فوتبال ایران قهرمان شده است. کلهر از خاطراتش می گوید:
- من در استقلال توانستم بهترین بازیکن رده جوانان و بزرگسالان شوم. ما پولی نمیگرفتیم. دو دست لباس دریافت میکردیم و زمین تمرین بود و چیز خاص دیگری وجود نداشت. البته استقلال آن سال به چند بازیکن که در بزرگسالان هم بازی میکردند پول داد که سهم من هم ۲۵ هزار تومان شد.در نیمه نهایی در ورزشگاه شیرودی با راهآهن بازی داشتیم. راهآهن تیمی خیلی خوب و قوی بود. ما نیز در همه پستها بازیکنان خیلی خوبی داشتیم ولی در آن بازی در دقیقه ۳۰ بازیکن حریف آمد توپ را نگه دارد که نتوانست و در محوطه جریمه توپ را گرفتم و گل زدم. پنج دقیقه بعد دروازهبان را هم دریبل زدم و گلزنی کردم و دو بر صفر جلو افتادیم. تقریبا بعد از ۲۰ دقیقه نیز رسول غنیزاده یک گل دیگر به ثمر رساند و ما نیمه اول را سه بر صفر جلو افتادیم.بین دو نیمه به رختکن آمدیم. آقای صلاحی سرمربی تیم بود، مرحوم پورحیدری به صلاحی گفت که تیم خیلی خوب است و بروید جلو و باز هم گل بزنید. نیمه دوم یک گل دیگر زدیم و با نتیجه چهار بر صفر پیروز شدیم و به فینال رفتیم. زمانی که داشتیم از رختکن بیرون میرفتیم، من، رسول غنیزاده، صادق ورمزیار و مجید نامجومطلق با هم بودیم. شرط بندهایی که در استادیوم بودند ما را صدا زدند، یکی از آنها گفت شماره ۲۰ بیا، من شماره ۲۰ میپوشیدم. گفت تو دو گل زدی و به من ۲ هزار تومان داد، ۱۰۰۰ تومان هم به نامجومطلق و ۱۰۰۰ تومان هم به غنیزاده داد. نمیدانستیم او کیست و پرسیدیم که برای چه این پول را به ما میدهی. گفت من ۲۰ هزار تومان برنده شدهام و میخواهم چهار هزار تومانش را هم به شما بدهم. آنجا از خودم پرسیدم مگر در فوتبال هم پول میدهند؟ چون آن زمان در فوتبال پولی وجود نداشت و همه بازیکنان از روی عشق و علاقه بازی میکردند.آن بازی را پیروز شدیم و در فینال به پرسپولیس رسیدیم. آن زمان ۲۰ هزار نفر برای تماشای دیدار جوانان استقلال و پرسپولیس به ورزشگاه شیرودی آمده بودند. یک بر صفر به برتری رسیدیم و پاس گل را من دادم و محسن گروسی نیز گل را به ثمر رساند و ما قهرمان جوانان تهران شدیم. در رده بزرگسال هم استقلال در فینال به مصاف تیم شاهین رفت که بازی به پنالتی کشیده شد و مرحوم حجازی پنالتی آقای پازوکی را گرفت و استقلال در هر دو رده جوانان و بزرگسالان قهرمان شد.
- علی پروین سطح هوش خیلی بالایی دارد و این مسئله به دانش فنی ربطی نداشت. پروین با بهترین مربیهای دنیا در جام جهانی و باشگاه پرسپولیس کار کرده بود و بازیکن خیلی بزرگی در فوتبال ما بود. تمام ویژگیهایی که یک مربی خوب و حرفهای باید داشته باشد در شخصیت علی پروین وجود داشت. اصلیترین و بزرگترین فاکتور وی هوش بالا و مهرهچینی بازیکنان بود. شناخت بسیار خوب و دقیقی از بازیکنان داشت و در نهایت به خوبی از این بازیکنان در پستهای غیرتخصصی بازی میگرفت. مجتبی محرمی و مرتضی کرمانیمقدم و من در پستهای متعددی بازی کردیم. دیدگاه آقای پروین این بود که بازیکن باید تکنینک داشته باشد و بازیکنان خوب زیادی هم در اختیار داشت. همیشه بازیکنان خوبی به استقلال و پرسپولیس میآمدند. در این تیم ها باید بتوانید تیم را به خوبی مدیریت کنید. آقای پروین ویژگی کنترل و مدیریت تیم را داشت و همیشه هم موفق بود.
- در یک بازی قرار بود به مصاف برق شیراز برویم. اواخر بازی بود و ما چهار بر صفر جلو بودیم و من هم فیکس بازی میکردم. به رختکن آمدیم، آن زمان منیزیم، کلسیم و ویتامینی نبود که به بازیکنان بدهند. به خاطر دارم یک هندوانه در رختکن گذاشته بودند. بچههای تدارکات هندوانهها را قاچ میکردند و ما به عشق خوردن این هندوانه بازی میکردیم که بازی را پیروز شویم و برویم هندوانه بخوریم. آخر بازی شل گرفتیم و دو گل خوردیم. خوشحال بودیم و داشتیم به رختکن میرفتیم که آقای پروین آمد و چون از نیمکت به رختکن نزدیکتر بود زودتر به رختکن رسید. همه خوشحال آمدند که هندوانه را بخورند که علی آقا هندوانه را شوت کرد و گفت اینها اصلا حق ندارند هندوانه بخورند. گفت چرا دو گل خوردید؟ ناراضی بود. آن زمان ما زیاد گل میزدیم و تماشاگران دوست داشتند بازی پرگل تماشا کنند. توقع تماشاگران به خاطر تعداد گلهای زیاد از ما بالا رفته بود. شما این اتفاق را با امروز مقایسه کنید که تیمی ۴ گل خورده است اما زمانی که به رختکن میروند همه چیز برای بازیکنان مهیا و آماده است. پروین این ویژگی را داشت و گفت شما باید پیروز شوید و هر طور که شده باید بازی را برتری پشت سر بگذارید. وی نسبت به تیمهای حریف شناخت داشت و اول بازی میگفت فقط حمله کنید.تماشاگران بسیاری برای دیدن بازی میآمدند و فضای ورزشگاه خیلی سنگین بود. علی پروین میگفت ۲۰ دقیقه اول که تیم حریف به زمین آمده و فضای ورزشگاه بازیکنان حریف را تحت تاثیر قرار داده حمله کنید و گل بزنید. بازیکنان ما هم از جناح چپ و راست به سمت دروازه حریف حمله میکردند و وقتی که تیم حریف سردرگم بود طی ۲۰ دقیقه اول، گل را به ثمر میرساندیم و تاکتیک تیم هم همین بود. میگفت اگر ۲۰ دقیقه ابتدای بازی هیچ کاری نکنید حمله میکنند، برای همین تیم پرسپولیس از همان ابتدای بازی حمله میکرد و از حریف خود جلو میافتاد.
- پروین عاشق مجتبی محرمی بود.چون جسور بود، بهترین بازیکن بود و در هر پستی که بازی میکرد بهترین بازیکن میشد. هر مربی چنین بازیکنی را دوست دارد، علی پروین هم عاشق بازی مجتبی محرمی بود. مجتبی در همه پستها بازی کرد تنها به عنوان دروازهبان به میدان نرفت. چنین مهرهای حکم آچار فرانسه را در تیم دارد.
- مجتبی محرمی یاغیترین بازیکنی بود که دیدهام؛ به یاد دارم چند بار علی پروین آمد در رختکن صحبت کند که هر دفعه مجتبی صحبتش را قطع کرد. پروین قصد داشت درباره تاکتیک صحبت کند که مجتبی حرفش را قطع میکرد. علی آقا هم گفت بروید و هر کاری که دلتان میخواهد انجام دهید. تمام زمان بین دو نیمه اینگونه گذشت. هرچه که آقای پروین میگفت در جوابش مجتبی چیز دیگری میگفت. علی پروین در نهایت گفت بلند شوید و به بازی بروید و هر کاری که دلتان میخواهد بکنید.
- ناصر محمدخانی تکنیکیتر بود یا علی کریمی؟ نمیتوانم مقایسه کنم. هر دو تکنیکی بودند و ویژگی بازی هر دو فرق میکرد، مثلا سرعت ناصر بیشتر بود ولی علی کریمی در ریزهکاری خوب بود و میتوانست در یک محیط کوچک چند نفر را پشت سر بگذارد.