آرمان رمضانی مقابل آلومینیوم، نقش یک ناجی را برای آبیها بازی کرد اما محبوبیت آرمان در بین استقلالیها بیشتر از آنکه نتیجه درخشش او در زمین باشد، بهدلیل رفتارهای خاص و متفاوت این بازیکن رقم خورده است؛ فوتبالیستی که در بیشترین فاصله ممکن با حواشی به سر میبرد، همیشه آرام بهنظر میرسد و در خدمت تیم است. روی دیگر سکه آرمان اما، آماری است که او در زمین فوتبال خلق میکند، آماری که شاید برای فیکسشدن در تیمی مثل استقلال، کافی بهنظر نمیرسد.
بازیکن همیشه آرام
آرمان رمضانی شبیه خیلی از فوتبالیستهای ایرانی نیست. وقتی روی نیمکت مینشیند، کسی صدایش را نمیشنود و حتی اگر بازیها را از روی سکو تماشا کند، باز هم حاشیهای بهوجود نمیآورد. گاهی شده که این بازیکن برای مدت بسیار زیادی از ترکیب تیم دور مانده است اما هیچکس تا امروز ندیده و نشنیده که آرمان، مشکلی برای تیم بهوجود بیاورد. کاراکتر این فوتبالیست، دقیقا همان چیزی است که باعث شده طرفداران استقلال مجذوب او شوند؛ بازیکنی که سابقه حضور در پرسپولیس را دارد و اتفاقا از همین تیم به استقلال ملحق شده اما هرگز شباهتی به یک یاغی نداشت و هنوز با احترام زیادی از تیم سابقش صحبت میکند. آرمان همین تابستان در فهرست مازاد استقلال قرار گرفت و برای ترک باشگاه، حتی باقیمانده مبلغ قراردادش را به این تیم بخشید. او بدون هیچ مشکلی از استقلال جدا شد و برای نکو و تیمش در ادامه فصل آرزوی موفقیت کرد. حتی نزدیک شدن به پایان نقل و انتقالات و جدایی اجباری از استقلال، عامل عصبانیت آرمان نشد. باشگاه نیز به شکل عجیبی دوباره به سراغ او رفت و این بازیکن را بار دیگر به خدمت گرفت. حالا رمضانی به یک بازیکن ثابت برای آبیها تبدیل شده است، بازیکنی که توانسته نظر مثبت نکونام را برای قرار گرفتن در فهرست ۱۱نفره تیم جلب کند.
این گلهای مهم
نکته مهم دیگر برای آرمان رمضانی، تلاشی است که او در زمین مسابقه از خودش نشان میدهد. در حقیقت رمضانی یک بازیکن تکنیکی یا یک فوتبالیست دونده نیست. او بیشتر برای استفاده از ضربههای سر در ترکیب قرار میگیرد و تا همین امروز در چند بازی بسیار حساس موفق به گلزنی برای استقلال شده است. اگر گل معروف او مقابل پدیده نبود، شاید استقلال برای قهرمانی در آن فصل از لیگ برتر با مشکل روبهرو میشد. همانطور که اگر گل این هفتهاش در بازی با اراکیها نبود، استقلال حالا در صدر جدول لیگ دیده نمیشد. در حقیقت او به اندازه بضاعتی که دارد، برای تیمش میجنگد و تلاش میکند تا بهترین بازی ممکن را برای این تیم به نمایش بگذارد.
آمار نگرانکننده
درون محوطه جریمه، آرمان یک قاتل حرفهای نیست. او در همین فصل ۳۳۲دقیقه برای استقلال بازی کرده و فقط توانسته یک گل برای این تیم به ثمر برساند. او در ۶۲بازی با پیراهن استقلال، فقط ۷گل زد و این آماری نیست که بتوان بهعنوان یک مهاجم گلزن به آن تکیه کرد. در حقیقت نمیتوان با خیال راحت خط حمله تیم را به چنین بازیکنی سپرد. حالا در هفتههای ابتدایی فصل به سر میبریم و استقلال فعلا فشار خاصی را احساس نمیکند اما همین هوادارانی که امروز برای آرمان هورا میکشند، با چند نمایش ضعیف در هفتههای سرنوشتساز پایانی، دیدگاه دیگری در مورد این مهاجم خواهند داشت.
تصمیم درست برای همه
حقیقت آن است که اگر آرمان رمضانی یک فوتبالیست جوان بود، حضورش در فهرست استقلال توجیه بیشتری داشت. در این فصل فهرست بازیکنان بزرگسال در فوتبال ایران به شکل قابل توجهی کم شده اما هنوز یک جایگاه در این فهرست، به آرمان رمضانی تعلق دارد. آیا او واقعا به اندازه پر کردن این جایگاه بهکار استقلال میآید؟ اگر آبیها در لیگ قهرمانان آسیا بازی کنند، آیا جواد روبهروی غولهای عربستانی هم این بازیکن را به زمین میفرستد؟ شاید برای خود آرمان هم بهتر باشد که به تیم دیگری برود، دقایق بیشتری بازی کند و گلهای بیشتری هم به ثمر برساند. روی دیگر سکه این بازیکن در واقع، فاصلهای است که بین عملکرد و آمار او با آمار ایدهآل یک مهاجم در باشگاه بزرگی مثل استقلال وجود دارد. آرمان، یک چهره دوستداشتنی به شمار میرود اما در جنگی به اسم فوتبال، آبیها به ابزار خطرناکتر نیاز دارند.