همشهریآنلاین - بهروز رسایلی - لابهلای مصاحبهها و نطقهای پرشمار امیر قلعهنویی، یافتن پراشکالترین سخنرانی او هرگز کار آسانی نیست، اما مطالبی که سرمربی تیم ملی در حاشیه مراسم بدرقه تیم ملی نوجوانان به جامجهانی اندونزی به زبان آورد، واقعا عجیب و غریب بود و میتواند نامزد کسب این عنوان باشد! بعد از شنیدن مطالب قلعهنویی در این مراسم، بیش از پیش نگران آینده تیم ملی شدیم. او نشان داد همچنان درگیر گذشتهگرایی است و بسیاری از مسائل را دوقطبی میبیند. به علاوه خیلی از فکتهایی که امیر به زبان آورد هم نادرست یا بیربط بودند. بد نیست فقط قسمتی از اظهارات او را مرور کنیم، شاید شما هم با ما همعقیده شدید!
قلعهنویی گفت: «ما ۵بازی دوستانه داشتیم که ۴تای آنها را در خارج از خانه انجام دادیم که ۲تا از آنها فینال بوده است. در این بازیها فقط یک گل خوردیم. ببینید چقدر به ما حمله شد. این حملهها درست تداعیکننده سال۲۰۰۶ است. اینقدری که به ما حمله شد، به منچسترسیتی که چند هفته خوب نبود، حمله نشد. از دوستان خواهش میکنم به فکر کشورتان باشید. زدن قلعهنویی دیگر بس است!»
در جواب باید پرسید: منظور قلعهنویی کدام فینال است؟ او طوری سخن میگوید که انگار با تیم ملی به فینال جام ملتهای آسیا رسیده، درحالیکه تیم او در ۲بازی نهایی تورنمنت کافا و چهارجانبه اردن حضور داشته است. تیم امیر در این مدت تنها با تیمهای پایینتر از رنکینگ ۶۰فیفا بازی کرده که باز هم با صدای بلند میگوییم این بازیها سودی به حال تیم ملی ایران نخواهد داشت. به علاوه برخلاف تصور او، کسی نمیخواهد قلعهنویی را بزند. زمان حضور کارلوس کیروش روی نیمکت تیم ملی هم انتقادهای فراوانی در مورد مسابقات تدارکاتی ضعیف ایران وجود داشت. آیا آن هم به اجنبیپرستی ربط داشت؟ بعد هم امیر در حالی از نتایج ضعیف منچسترسیتی در هفتههای اخیر سخن گفته که فقط ۴۸ساعت پیش از نطق او، تیم گواردیولا دربی منچستر را با ۳گل از یونایتد برد و همین الان فقط ۲امتیاز با صدر جدول فاصله دارد! آیا سرمربی تیم ملی موقع اعلام نظر و طرح مثال، نباید وسواس بیشتری داشته باشد؟
قلعهنویی گفت: «خارجیها دلسوز مملکتشان هستند ولی ما حب و بغض داریم. آقای عزتالله انتظامی همیشه میگفت شغل دوم مردم ایران حسادت شده است. برخی عزیزان از ۲۰۰۶ با قلعهنویی مشکل دارند. درون این آدمها بخل و حسادت و کینه وجود دارد. انتقاد خوب است اما نه به این شکل.»
در جواب باید پرسید: انتقاد به چه شکل خوب است؟ کاش امیر قلعهنویی فقط یک نمونه از نقدهای به زعم خودش صادقانه و درست را نشان بدهد تا همه یاد بگیریم و از آن پیروی کنیم. مگر میشود شما هر کسی را که انتقاد میکند، بخیل و حسود بدانید؟ بعد اصلا استفاده از این جمله که «خارجیها دلسوز مملکتشان هستند» خودش میتواند مصداق اجنبیپرستی باشد؛ یعنی ایرانیها اینطور نیستند؟ همان خارجیها از تیم ملیشان انتقاد نمیکنند؟ فقط در یک مثال بروید ببینید منتقدان انگلیسی قبل از جامجهانی۲۰۲۲ چه پوستی از گرت ساوتگیت کندند و چه وضعی درست شد که حتی امثال هری کین مجبور به دفاع از سرمربیشان شدند.
قلعهنویی گفت: «میگویند تیم ملی پیر است اما آیا در تیم ملی بزرگسالان بازیکن میسازند؟ پشتوانهسازی وظیفه تیمهای پایه است.»
در جواب باید پرسید: اگر اینطور است، پس چرا بعد از دراختیار گرفتن سکان هدایت تیم ملی، بارها و بارها از پیر بودن این تیم در جامجهانی بهعنوان یک نقطهضعف تأسفبار یاد کردید و گفتید به شیوه سر الکس فرگوسن این مشکل را حل خواهید کرد؟ الان که میبینید تیمتان از تیم جامجهانی هم پیرتر شده، کلا منکر چنین وظیفهای میشوید؟ یعنی آنچه برای سرمربی قبلی عیب بود، برای شما بیاشکال است؟
قلعهنویی گفت: «اگر شرایط آماده و روابط خوب بود ۹۰درصد مربیان ما در اروپا مربیگری میکردند. صعود یحیی گلمحمدی به فینال آسیا کار راحتی نیست. حضور طارمی در پورتو، جهانبخش در فاینورد و آزمون در رم ماحصل کار همین مربیان است.»
در جواب باید گفت: حتی بعید است آلمانیها و انگلیسیها و اسپانیاییها هم مدعی باشند ۹۰درصد مربیان کشورشان لیاقت کار در خارجه را دارند. سند چنین ادعای بزرگی، یک نوبت صعود پرسپولیس با یحیی به فینال لیگ قهرمانان آسیا است که قبلا با کیفیت بهتر و در تورنمنتی رقابتیتر با برانکو هم تکرار شده بود. به این ۴تا لژیونر هم ننازید استاد! آمار میگوید ۶۵کشور جهان در مسابقات همین فصل لیگ برتر انگلیس نماینده دارند؛ از کوزوو و مالی و زیمبابوه و گابن تا بورکینافاسو و کنگو و گرانادا. یعنی ۹۰درصد مربیان آنها هم باید در ممالک خارجی مشغول بهکار شوند!؟