به گزارش همشهریآنلاین، مهدی رحمتی فوتبالیست شاخصی بود؛ دروازهبانی که تقریبا در بیشتر دوران بازیاش مورد ستایش قرار داشت؛ چهرهای که معمولا بهترین قراردادها را میبست و یکی از عوامل موفقیت تیمها در فوتبال ایران بهحساب میآمد. طبیعتا بخش مهمی از پروسه تبدیل شدن او به سرمربی، از همین تجربه و اسمی بهدست آمد که در دوران بازی برای خودش ساخته بود. اگر گلری در این حد نبود، به سرعت به نیمکتهای لیگ برتری نمیرسید. اما سؤال اینجاست که آیا سیدمهدی در سومین تجربه کاریاش در فوتبال ایران و دومین تجربه آسیاییاش در قامت یک سرمربی، نشانههایی از پیشرفت را بروز داده است؟ هواداران نساجی از عملکرد تیمشان راضی بهنظر نمیرسند و اگر او هر چه زودتر شرایط را تغییر ندهد، تغییرات روی نیمکت این تیم اجتنابناپذیر خواهد بود.
آسیا و آسیا، حذف و حذف
مهدی رحمتی مستقیما از دوران بازی، به دوران مربیگری پرتاب شد. او در پایان لیگ نوزدهم درحالیکه هنوز برای شهرخودرو بازی میکرد، با تصمیم مالکان وقت باشگاه، روی نیمکت مربیگری نشست. جالب اینکه دوران مربیگری سیدمهدی، از لیگ قهرمانان آسیا شروع شد و تیم او بدون حتی یک برد، از دور گروهی رقابتها کنار رفت. رحمتی تا پایان فصل بعدی سرمربی شهرخودرو بود و در مجموع روزهای درخشانی را با این تیم سپری نکرد. کسب ۱۰پیروزی در ۳۵مسابقه، آمار رضایتبخشی برای این مربی نبود و در نهایت موجب قطع همکاری او با شهرخودرو شد. رحمتی اما مدت زیادی بدون تیم نماند و این بار هدایت آلومینیوم اراک را در هفتههای پایانی لیگ بیست و یکم پذیرفت. تیم او با شکست دادن پرسپولیس به نیمهنهایی جامحذفی رسید و با کنار زدن تیم شگفتیساز آن دوره، حریف نساجی در فینال شد. این بازی میتوانست نخستین جام مهدی در دوران مربیگری را رقم بزند اما او مقابل نساجی باخت. مهدی در آلومینیوم کمی بهتر کار کرد و در ۴۳بازی فقط ۸بار شکست خورد ولی ۲۲تساوی باز هم آمار درخشانی برای این مربی نبود. با این حال وقتی نساجی به لیگ قهرمانان آسیا رسید، رحمتی روی نیمکت این تیم دیده شد و با اینکه تورنمنت را با پیروزی شروع کرد ولی حالا در پایان هفته چهارم دیگر امیدی برای رسیدن به مرحله بعد ندارد.
این تیم بیدقت
نساجی لیگ قهرمانان را با شکست دادن بمبئی در هندوستان شروع کرد و در بازی با الهلال همانطور که انتظار میرفت نتیجه چیزی جز شکست برای نساجی نبود. اما اگر آنها کمی دقت میکردند، میتوانستند نوبهار را در ازبکستان شکست دهند اما رفتار بازیکنان این تیم در آن مسابقه، چندان مسئولانه نبود و اخراج حردانی، تیم را به دردسر انداخت. بعد از باخت ۲بر یک در بازی رفت، حداقل توقع این بود که نساجی خودش را برای یک نبرد انتقامی در تهران آماده کند اما در همان دقایق ابتدایی بازی برگشت، همهچیز تمام شد؛ نساجی بازی را از دست داد و هوادارها نیز علیه سرمربی تیم شعار دادند. مشکل نساجی فقط باخت ۳بر یک دوشنبه شب و حذف از لیگ قهرمانان آسیا نیست. آنها این روزها اصلا خوب بازی نمیکنند و در لیگ برتر هم خوب نتیجه نمیگیرند. نساجی این فصل در ۸مسابقه لیگ برتر، فقط یکبار برنده شده و فقط ۲پله با قعر جدول ردهبندی لیگ فاصله دارد. این آن خوابی نیست که هواداران باشگاه در شروع فصل برای تیمشان دیده بودند.
مشکل کار کجاست؟
مهدی رحمتی نتوانسته تأثیر زیادی روی این تیم بگذارد. شاید به این دلیل که خودش هم تجربه کافی در مربیگری نداشته است. مربیگری در لیگ قهرمانان برای او کمی زود بود. حالا دیگر ماموریت نساجی در آسیا تمام شده و خیلی از دیدارهای سخت این تیم در لیگ هم به پایان رسیده است. بهنظر میرسد مهدی فقط تا نیم فصل زمان دارد به این وضعیت تیمش پایان دهد. بعید است باشگاه بیشتر از این برای شکستهای این مربی جوان صبر کند.
هوادار نمیپذیرد!
مهدی رحمتی به شکل داوطلبانهای، خواهان کسر ۲۰درصد از قرارداد خودش از سوی باشگاه شده است. با این حال بعید است چنین موضوعی برای هواداران نساجی کافی باشد. آنها یک تیم برنده میخواهند نه یک مربی که بخشی از حقوقش را بخشیده و در ازای آن، شکست خورده است. رحمتی هنوز میتواند شرایط را در نساجی تغییر بدهد. با این حال این تیم دیگر باید قید ماجراجویی بیشتر در آسیا را بزند. نخستین تجربه تاریخ این تیم در لیگ قهرمانان، تجربهای نبود که آنها برای سالها در موردش حرف بزنند.