سیستان و بلوچستان با وجود تمام ظرفیت‌هایش معمولا در رده استان‌های کم‌برخوردار و گاهی محروم طبقه‌بندی می‌شود.

به گزارش همشهری آنلاین اعتبارات تخصیص‌یافته به این استان همچنان نتوانسته آن را از نظر سرانه‌های عمرانی به رده بالای جدول رتبه‌بندی استان‌ها بکشاند. هرچند سیستان‌وبلوچستان این روزها با پروژه‌های کلان ملی گره خورده و وقتی صدای سواحل مکران یا طرح آب شیرین‌کن دریا طنین‌انداز می‌شود، یاد آن می‌افتیم. معاون امور عمرانی استاندار سیستان و بلوچستان به همشهری می‌گوید که طرح‌های ملی چندان به رشد استان کمک نکرده و برای تسریع کارهای عمرانی باید تفویض اختیار صورت بگیرد. منصور بیجار که مهمان روزنامه همشهری بود، تأکید می‌کند که با وجود اعتبارات قطره‌چکانی، استان مثل یک کارگاه عمرانی فعال و پویاست.

گفت‌وگو را با اعتبار مطلوبی که به سیستان‌وبلوچستان اختصاص می‌یابد، شروع کنیم؛ اعتباری که همچنان صرف جبران کمبودها و عقب‌ماندگی‌ها می‌شود و موجب شده سیستان و بلوچستان به موازات استان‌های دیگر پیشرفت نداشته باشد. بالاخره چه زمانی قرار است استان از این کمبودها بگذرد و شاهد تحقق وعده‌های عمرانی و توسعه‌یافتگی باشد؟

نکته خوبی است. سیستان و بلوچستان طبق آمار بزرگ‌ترین استان کشور است. ۱۸۷هزار کیلومترمربع وسعت دارد و وسعت آن تقریبا با مجموع ۹استان مرکزی و غربی کشور برابری می‌کند. از طرفی هم پراکندگی جمعیت در این استان بالاست؛ تراکم جمعیت کل کشور ۵۱نفر در هر کیلومترمربع، اما در استان ۱۵نفر در کیلومترمربع است. این آمار موجب شده خدمات‌رسانی به این استان وسیع با چنین پراکندگی سخت باشد. با وجود همه اینها سیستان‌وبلوچستان ظرفیت بزرگی هم دارد؛ ۵۰۰کیلومتر پهنه ساحلی و تنها مرز مشترک کشور با پاکستان. علاوه بر این، نباید فراموش کرد که عقب‌ماندگی استان به بیش از ۴دهه پیش برمی‌گردد که تا سال‌ها گریبانگیر نظام برنامه‌ریزی بوده است‌. با درنظر گرفتن این آمار و ظرفیت‌ها می‌دانیم که نمی‌شود برای سیستان و بلوچستان همان نسخه استان‌های دیگر کشور را پیچید.

به هر حال برنامه‌ریزی برای توسعه عمرانی، سازوکار مشخصی دارد. تفاوت عمده سیستان و بلوچستان با استان‌های دیگر را در چه می‌دانید که علت این عقب‌ماندگی را توجیه می‌کنید؟

مسئله مهم همین تراکم جمعیت است که هزینه‌های عمرانی را دوبرابر می‌کند؛ به‌عنوان مثال در شمال کشور با ۵کیلومتر راهسازی ۴روستا برق‌رسانی می‌شود، ولی در سیستان و بلوچستان با ۵کیلومتر فقط می‌شود به یک روستا برق‌رسانی کرد. آسیب‌های دیگری مثل نظام برنامه‌ریزی از بالا به پایین، تمرکزگرایی و تخصیص نامتناسب اعتبارات به نیازهای استان دست به‌دست هم داده تا روند توسعه عمرانی کند پیش برود.


ولی سیستان‌وبلوچستان در سال‌های اخیر در رتبه بالای اعتبار بودجه‌های استانی بوده‌است.

همینطور است، ولی این اعتبارات همچنان با نیازها نمی‌خواند. منابع بودجه‌ای ما برای تامین نیازها قطره‌ای است در برابر دریا. در طول ۴دهه گذشته سرمایه‌گذاری بخش خصوصی در استان هم به حداقل میزان ممکن و در حد کارخانه سیمان خاش بوده ‌است. آنچه برای سواحل مکران هزینه می‌شود هم که منفعتی برای کل کشور است که هیچ‌وقت به آن توجهی نشده ‌بود؛ درحالی‌که توجه نکردن به سیستان و بلوچستان یعنی کل کشور از ظرفیت‌های این استان محروم می‌شود. به‌نظر می‌رسد این پروژه‌ها زمانی تعریف شدند که کشور به سیستان‌وبلوچستان نیاز پیدا کرد.

بالاخره قرار است چه زمانی استان از این محرومیت تاریخی عبور کند و چقدر اعتبار نیاز است تا استان به یک متوسط کشور برسد؟

برای رسیدن به متوسط کشوری در ۲سال اخیر کارهای قابل‌قبولی انجام شده‌است و برای این منظور، یک برنامه ۳ساله تدوین شده که اعتبار آن ۱۵۰هزار میلیارد تومان است و بیشتر برای راه‌سازی، بحران آب، مرزها و بهداشت و درمان برنامه‌ریزی می‌شود. همچنین پیشنهاد ما این بود که سالانه یک‌میلیارد دلار به استان تخصیص داده شود تا به سرانه متوسط کشوری در حوزه‌های عمرانی برسیم.

سیستان و بلوچستان ابرپروژه‌های کلانی دارد که اعتبار خوبی هم گرفته‌اند. تأثیر این ابرپروژه‌ها بر استان را چطور ارزیابی می‌کنید؟

پروژه‌هایی که اعتبار خوبی دریافت کرده‌اند پروژه‌هایی هستند که در سطح ملی برای کشور مهمند و منفعت آن محدود به استان نیست. اتصال کریدور اقیانوسی به شمال شرق یا سواحل مکران یک پروژه ملی است که اعتبار کلانی هم دارد.


به‌نظر می‌رسد بیشتر، مقاصد سرمایه‌گذاری و نگاه توسعه‌ای به جنوب استان باشد تا شمال استان؛ از پروژه آب شیرین‌کن گرفته تا بندر آزاد تجاری چابهار. به‌نظر شما با این روش توسعه پایدار در ارکان مختلف عمرانی محقق می‌شود؟

ظرفیت‌های شمال و جنوب استان به هم گره خورده است. با مثال توضیح می‌دهم. در سیستان (شمال استان) شهرستانی داریم که شاخص فضای آموزشی آن ۸.۳مترمربع است و از استاندارد کشوری (۸مترمربع) بیشتر است؛ درحالی‌که در بلوچستان (جنوب استان) شاخص فضای آموزشی یک مترمربع و ۷مترمربع کمتر از شمال است. در سیستان ۹۵۳روستا داریم که همه آب آشامیدنی دارند؛ درحالی‌که روستاهای بسیاری در جنوب آب آشامیدنی ندارند.
بهتر است بگویم سرمایه‌گذاری بر مبنای ظرفیت پیش می‌رود. در دهه ۷۰در حوزه تجارت سیستان، کل استان و حتی کشور افغانستان را می‌چرخاند، ولی تمرکزگرایی جلوی آن را گرفت و سیستان از بازار کالای ته لنجی که در خوزستان، هرمزگان و بوشهر وجود دارد، محروم ماند. در همین زمان چابهار بزرگ‌ترین و فاجعه‌بارترین حاشیه‌نشینی کشور را دارد. پس چگونه به آن توجه شده‌است؟

پرسش من این بود که مقصد سرمایه‌گذاری‌ها چابهار است نه اینکه لزوما سرمایه‌گذاری در چابهار اتفاق افتاده باشد. تمرکز و برنامه‌ها بر چابهار متمرکز شده است؛ از توسعه ساحل تا راه‌آهن. راه‌ها و مسیرهای جنوب استان هم بهتر است

این‌طور نیست. الان زاهدان تا زابل (در شمال استان) ۲۱۰کیلومتر است که ۱۶۰کیلومتر آن بزرگراه است. بین خاش و ایرانشهر راه فرعی است. پس چطور می‌شود راه‌های شمال و جنوب استان متفاوت باشد؟ برنامه‌ریزی ما این است که در همه حوزه‌ها در نقاط مختلف استان به تعادل برسیم؛ ضمن اینکه یکی از راه‌های توسعه، جذب سرمایه‌گذار خارجی است و پیگیر تحقق این موضوع هستیم؛ به‌عنوان مثال پروژه تجاری‌سازی‌ نخلستان را در دست داریم که با کشت نوعی نخل که باردهی ۱۷برابر معمول دارد، همراه است؛ طرحی که اشتغال‌زایی اهالی را هم در پی خواهد داشت. سیستان و بلوچستان بیشترین نخسلتان را دارد، ولی کمترین بهره‌برداری از آن صورت می‌گیرد.

حضور سرمایه‌گذار منوط به تکمیل زیرساخت‌هاست. استان 3هزار پروژه نیمه تمام عمرانی دارد. با تکمیل این پروژه‌ها تعادلی که از آن صحبت می‌شود یا رسیدن به متوسط سرانه کشوری در حوزه‌های عمرانی یا حضور سرمایه‌گذار خارجی چقدر محقق می‌شود؟

اگر بخواهیم به متوسط کشوری برسیم حدود ۱۵۰هزار میلیارد تومان اعتبار می‌خواهیم؛ اینکه برای پروژه‌ای اعتبار مصوب می‌شود با اینکه چقدر از خزانه تخصیص داده می‌شود با هم متفاوت است. ما معتقدیم توسعه باید در همه موارد با هم پیش برود. یکی از سیاست‌های ما هدفمندی و پایداری روستاست؛ یعنی روستاهایی که در کنار قطعه زمین روستایی شغلش هم دیده شود؛ خانه بهداشت، آموزش، راه، برق و آب آشامیدنی هم داشته باشد. در تکمیل پروژه‌ها هم پروژه‌های بالای ۷۰درصد را در اولویت قرار دادیم و با تکمیل پروژه‌ها زیرساخت هم فراهم می‌شود. امیدواریم تفویض اختیار در اجرای پروژه‌ها انجام شود تا مسئولان استان بتوانند براساس شرایط موجود تصمیم بگیرند و پاسخگو هم باشند. من سیستان و بلوچستان را یک کارگاه فعال عمرانی می‌دانم که برای رسیدن به شاخص مطلوب در تلاش است.


بیشتر بخوانید:

هندی ها در چابهار ماندگار می شوند؟ | قرارداد جدید در چابهار

۹ سیاست ابلاغی رهبری برای توسعه دریا محور | چرا اقتصاد دریا برای ایران مهم است؟

منبع: روزنامه همشهری