دیروز ابراهیم رئیسی در نشست فوقالعاده سران کشورهای اسلامی و عربی درباره غزه، همانی را گفت که سیدحسن نصرالله در بزرگداشت روز شهید در لبنان و حماس در بیانیه خود نسبت به جنایات اسرائیل گفته بود.
عجیب است که حماس هیچ درخواستی از ایران و حزبالله و دیگر کشورهای جبهه مقاومت برای ورود نظامی در هجوم بیرحمانه رژیم صهیونیستی ندارد و مخاطب خود در این بیانیه را عموم کشورهای اسلامی و مردم دنیا قرار داده و بهعنوان تنها درخواستش، تداوم و تشدید تظاهراتها در سراسر دنیا بهمنظور محکومکردن جنایات اسرائیل و آمریکا را مطرح میکند.
تحولات میدانی هم گویای همین مسئله است که ارتش اسرائیل، توان مقابله با حماس و قدرت میدانی او را ندارد؛ اصلا به همین جهت است که به بمبارانهای کور مردم روی آورده است و تصور کرده این جنایت میتواند مردم و حماس را از پا بیندازد و همین جدایی میان مردم و حماس را پلی برای پیروزی خود تعریف کند والا تا به امروز که نزدیک به 2هفته است در میدان هیچ توفیقی نتوانسته بهدست بیاورد.
این پیروزی باید به نام حماس تمام شود، باید مردم مقاوم غزه و جنبش پرقدرت حماس که توانستند ضربه کاری طوفانالاقصی را به رژیم صهیونیستی وارد سازند، پیروز اصلی این نبرد باشند.
آنچه در اذهان مردم باید ثبت شود، مظلومیت و اقتدار مردم غزه و حماس است؛ گروه قلیلی که توانستند مقابل همه ابرقدرتهای دنیا بایستند و شکستشان دهند. این اصلیترین گام برای نابودی اسرائیل خواهد بود؛ چراکه هم در داخل فلسطین و کرانه باختری و مناطق اشغالی و هم در کشورهای دیگر امید به ایستادن مقابل زیادهخواهی مستکبرانی چون آمریکا و اسرائیل را زیاد میکند. ورود حداکثری نظامی ایران و حزبالله این هدف را مختل میکند. افکار عمومی جهانی را که یکی از جدیترین سلاحهای امروز مردم غزه است، از کار میاندازد و مسئله به جنگ ایران و اسرائیل تغییر هویت میدهد.
هدف همان است که ابراهیم رئیسی و سیدحسن نصرالله مطرح میکنند: نابودی اسرائیل و ایجاد یک کشور فلسطینی از دریا تا رودخانه. این هدف در این مقطع نیاز به شکست اسرائیل از حماس (ونه ایران و حزبالله) دارد.
تمامی اقدامات ایران و درگیریهای حزبالله تا به امروز براساس همین راهبرد تحلیل میشود.
حماس میبایست پایگاهی قوی مثل حزبالله در لبنان شود و این همانطور که نصرالله بدان اشاره کرد، نیاز به صبر دارد؛ صبر در میدان مبارزه.
البته هر دو سید گزینههای جدیتر ورود نظامی را مسکوت گذاشتند و این به آن معناست که دائم نگاهها به میدان است و رصد لحظه به لحظه میدان، تکلیف قدم بعدی را مشخص میکند.
حسین کاظمزاده؛ پژوهشگر دین و اندیشه