همشهری آنلاین: رژیم صهیونیستی در حال نسلکشی فلسطینیان در نوار غزه است؛ جایی که غیرنظامیان از تمام نیازهای اساسی زندگی، ازجمله غذا، آب، سرپناه و مراقبتهای پزشکی محروم شدهاند. بمباران مداوم با هدف وادار کردن مردم به ترک سرزمین مادریشان، بیوقفه ادامه دارد و در این شرایط آمریکا نهتنها هیچ تلاشی برای توقف این حملات نمیکند که با وتوی قطعنامه شورای امنیت برای برقراری آتشبس بشردوستانه عملا به بزرگترین همدست این جنایت علیه بشریت تبدیل شده است. امیرعلی ابوالفتح، کارشناس روابط بینالملل و مسائل آمریکا، در گفتوگو با روزنامه همشهری به هزینههای داخلی و خارجی آمریکا برای حمایت از قتلعام غیرنظامیان فلسطینی در نوار غزه میپردازد.
لطمه به سیاستهای منطقهای آمریکا
منطقه غرب آسیا ازجمله فلسطین اشغالی با احتساب اسرائیل، نفوذش را گسترش داده؛ چون سرزمینهای اشغالی برای آمریکا نقش ناو هواپیمابر خشکی را دارد، یعنی یک قطعه زمینی که در اختیار آمریکاست و واشنگتن با حضور سیاسی، امنیتی و نظامی خود در آنجا میتواند سیاستها و برنامههایش را گسترش دهد. اما جدا از سرزمینهای اشغالی، تقریبا تمام کشورهای غرب آسیا چه آنهایی که عرب هستند مانند عراق، سوریه، اردن و لبنان و چه کشورهایی که غیرعرب هستند؛ ازجمله ایران و ترکیه بهشدت نسبت به رفتار آمریکا در قبال کشتار فلسطینیها در غزه خشمگین و ناراحت هستند.
آنچه مسلم است این است که طرحها و سیاستهای آمریکا با ادامه این روند، دچار مشکل اساسی خواهد شد؛ ازجمله اینکه حداقل تا یک آینده قابل تصوری بحث عادیسازی روابط تلآویو با کشورهای منطقه ازجمله عربستان سعودی به تعویق افتاده و تلآویو برای بهبود احتمالی روابط خود با کشورهای منطقه و همسایه ازجمله اردن به تلاش بسیار زیادی نیاز دارد. بهگفته امیرعلی ابوالفتح، از این جهت سیاست منطقهای آمریکا بهشدت لطمه خورده است. این روند شرایط را برای آمریکا در منطقه دشوارتر کرده و زمینه را فراهم میکند که برخی از رقبای فرامنطقهای آمریکا مثل چین و روسیه حضور خود را غرب آسیا تقویت کنند.
رویکرد بایدن؛ حمایت صهیونیست از صهیونیسم
برای دولتمردان آمریکایی بهویژه افرادی در قد وقواره جو بایدن، رئیسجمهور فعلی آمریکا که پیش از رسیدن به پست معاونت ریاستجمهوری در دولت سابق آمریکا در مصاحبهای صراحتا عنوان میکند که «من مسیحیام ولی صهیونیستم و برای صهیونیست بودن نیازی نیست که فرد یهودی باشد.» تعهد به رژیمصهیونیستی در اولویت قرار دارد. تعهد چنین فردی به رژیمصهیونیستی به قدری زیاد است که حاضر است به قیمت از دست رفتن کرسی ریاستجمهوری هم به حمایتش از تلآویو ادامه دهد.
ضمن اینکه درست است که در آمریکا تجمعات گسترده مردمی در حمایت از فلسطین برگزار میشود اما نباید این نکته را فراموش کرد که به واسطه فعالیت گسترده لابی یهود، در شاکله فضای سیاسی آمریکا یک بلوک از رایدهندگان بسیار قدرتمندی وجود دارد که حامی رژیمصهیونیستی هستند و الزاما هم یهودی نیستند؛ ازجمله مسیحیان اوانجلیلیست که قویا از اسرائیلیها حمایت میکنند. به همین دلیل است که شاید بایدن چندان نگران از دست رفتن رایدهندگانش در انتخابات بعدی نیست.
ادامه جنایات غزه و تشدید رادیکالیسم
اما واقعیت این است که با وجود چنین حمایتی، باز هم شرایط برای جو بایدن دشوار خواهد شد؛ چون امروز حتی درون دولت و حزب خودش - یعنی حزب دمکرات - صداهای مخالف بلند شده و اختلافنظرهایی ایجاد شده است. ضمن اینکه این مسئله را در نظر گرفته که قتلعامی که این روزها در غزه صورت میگیرد، بهتدریج خطر رشد رادیکالیسم را تحت عناوین مختلفی چون یهودیستیزی و اسلامستیزی تشدید میکند. این ها نیز مشکلات امنیتی جدی است که میتواند ثبات را نه فقط در آمریکا که در کشورهای اروپایی حامی رژیمصهیونیستی نیز تهدید کند.
تجمیع مخالفان زیر چتر فلسطین
تظاهراتی که این روزها در حمایت از فلسطین در آمریکا برگزار میشود، تنها فلسطینیها یا اعراب نیستند؛ طیف وسیعی از افراد ناراضی از وضعیت موجود امروز زیر چتر بزرگی تحت عنوان «حمایت از فلسطین» جمع شده و اعتراض خود را ابراز میکنند. به همین دلیل است که شما در بین معترضان یهودیان، خاخامها، کنشگران مخالف تبعیض نژادی و عدالتطلبان را هم میبینید.
اغلب این افراد بر این باورند که دولت آمریکا در کنار ناکارآمدیهای داخلی در سیاست خارجی هم مسیر نادرستی را در پیش گرفته است؛ پس برای اعتراض به این مسئله و همچنین نابرابریها و تبعیضها به خیابان میآیند. نکته بعدی این است که ۲ قطبی آمریکا نه فقط بر سر مسئله فلسطین که در موضوعات دیگری از جمله کمک به اوکراین یا بودجه نیز وجود دارد. این شکاف با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ تشدید هم شده و بدتر هم خواهد شد. در این میان مسئله فلسطین که جای خود دارد؛ چون مباحث بشردوستانه و انسانی هم وجود دارد.
نگرانی آمریکا از تخریب وجهه سیاسی
در قرن بیستم و با وجود گوشیهای تلفن هوشمند و اینترنت امکان این نیست که جامعه تحتتأثیر قرار نگیرد. همین فشار افکار عمومی جهان، واشنگتن را وادار کرده تا به امید جلوگیری از تخریب بیش از پیش وجهه آمریکا نزد افکار عمومی داخل و خارج تلاشهایی را برای کنترل خشونتهای اسرائیل آغاز کند یا حداقل شمار قربانیان غیرنظامی را کاهش دهد؛ اما از آنجایی که دولت افراطی بنیامین نتانیاهو فوق افراطی است تاکنون در برابر این فشار مقاومت کرده است. آنچه امروز مشخص است این است که شرایط برای بایدن نه در داخل خیلی مطلوب است و نه در خارج از مرزها.
درس تلخ ۷ اکتبر برای تلآویو
پیش از ماجرای ۷اکتبر هم میان دولت دمکرات آمریکا و افرادی که در کابینه نتانیاهو حضور داشتند، اختلاف بوده است؛ چون دمکراتهای آمریکا معتقدند؛ راه بقای اسرائیل از جاده ۲کشوری عبور میکند و تلآویو برای بقا باید کشور مستقل فلسطین را بپذیرد؛ درصورتی که دولت فوق افراطی و دست راستی نتانیاهو چنین ایدهای را نمیپذیرد. حالا شاید با اتفاقاتی که در غزه رخ داده و درس بسیار تلخی که تلآویو گرفته، مبنی بر اینکه فلسطینیها به هر شکلی که شده پاسخ افراطیگری آنان را میدهند؛ جریان فوق افراطی در نهایت بپذیرد که برای بقا، این داروی تلخ را بنوشد.
روزهای سخت رژیمصهیونیستی
واقعیت این است که اسرائیلیها روزهای بسیار دشواری را در پیش خواهند داشت. آنها گزینههای زیادی در پیش ندارند و مجبورند برای بقا دست به افراط گرایی بیشتری بزنند که به این ترتیب حمایت افکار عمومی غرب را از دست خواهند داد. با از دست رفتن حمایت افکار عمومی غرب، فشار بر دولتهای غربی برای فاصله گرفتن از رژیم صهیونیستی هم بیشتر میشود و در نتیجه آنان را وادار خواهد کرد که رویکرد خود را در قبال تلآویو تغییر دهند؛ اتفاقی که در یک ماه گذشته نیز شاهد آن بودیم. در ابتدای حملات به نوار غزه اغلب رهبران اروپایی و آمریکایی تمام قد از تلآویو حمایت کرده اند؛ اما با تشدید خشونتها، میبینیم که فرانسه از لزوم برقراری آتشبس صحبت میکند یا آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، از وقوع جنایت جنگی در غزه میگوید. همین تشدید فشارها بود که باعث شد تا نتانیاهو در گفتوگویی که اخیرا با جو بایدن داشته، بپذیرد که درباره برقراری آتشبس بشردوستانه گفتوگو کند، امری که یک عقب نشینی آشکار به شمار میرود و نشان میدهد که با تشدید فشارها، تلآویو حملات را متوقف کرده و به آتشبس تن خواهد داد. این عقب نشینی نتانیاهو، حاکی از آن است که اعتراضهای جهانی اثرگذار بوده است.