همشهری آنلاین: «تو به احساسات من صدمه میزنی» کمدی درامی به کارگردانی نیکلاس هولوفسِنِر است و جولیا لوئی دریفوس، توبیاس منزیس، میکائلا واتکینز و آریان مؤید در آن بازی میکنند.
داستان از این قرار است: بِث زن میانسالی است که اولین رمانش را منتشر کرده، اما به خودش و تواناییاش در نویسندگی اعتماد ندارد. همسر بث، دان، روانشناسی است که برخورد با مسائل و مشکلات مراجعانش برایاش به صورت روزمره درآمده و در عمل قادر به حل مشکلات آنها نیست. او مدام از بث و کتاب جدیدش که هنوز منتشرنشده تعریف میکند تا اینکه روزی بث به طور اتفاقی میفهمد دان نوشتههای او را دوست ندارد، اما برای دلخوشی او جور دیگری وانمود میکند. تنها فرزند بث و دان، الیوت، نیز از توجه بیش از حد پدر و مادرش به یکدیگر دل خوشی ندارد و از این بابت خودش را ضربهخورده میداند. خواهر بث، سِرا، نیز که حامی اوست با همسرش، مارک که بازیگر است، مشکلاتی دارد. سرانجام بث و دان تصمیم میگیرند، بیشتر با هم صادق باشند و برای خوشایند طرف مقابل همیشه از خواست و عقیده واقعیشان کوتاه نیایند.
به تصویر کشیدن مشکلات و مسائل زندگی زوجی که در ظاهر خوب و خوشاند، اما در عمق رابطهشان چیزهای ناخوشایندی وجود دارد، همانقدر که اگر به درستی انجام شود، حاصلی جذاب و اثرگذار دارد، در صورت بازماندن از نقب زدن به عمق روح شخصیتها، در بهترین حالت، به ورطه میانمایگی و ادا و اطوارهای روانشناختی میافتد.
مشکل اصلی فیلم هولوفسِنِر هم همین است که پیش از اینکه شخصیتهای جاندار و واقعی خلق کند که برای تماشاگر مهم باشند، به دنبال این است نشان دهد حتی در زندگی زوجین طبقه متوسط هم درد و رنجهایی وجود دارد که بالاخره جایی عود میکند و آدمها را به این نتیجه میرساند که چه زندگی تقلبی و پوچی داشتهاند.
البته فیلم باب میل زوجهای طبقه متوسطیای است که از اینکه بگویند زندگی خوبی دارند و از آن راضی هستند، شرم دارند و دنبال بهانهای میگردند تا نشان دهند زندگی آنها هم دارای کمبودها و پیچیدگیهایی از نوع روانشناختی است، پنداری در دوره و زمانهای که در ظاهر کسی از هیچی راضی نیست یا حداقل همه اینطور وانمود میکنند، داشتن زندگی مشترک بدون گرفتوگیر خیلی با پسند و مد روز سازگاری ندارد.
«تو به احساسات من صدمه میزنی» تنها جایی که موفق بوده تشخیص همین گرایش روز است و بیش از این نه یخ کمدیاش گرفته و نه مایههای رمانسش درآمده و نه مشکلات و نیازهای روانی شخصیتهایش ملموس است.